ادیپ تیرسیاس: نقش بینا کور در ادیپ شاه

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

فهرست مطالب

ادیپوس تیرسیاس وقایع مربوط به پیامبر نابینا را دنبال می‌کند و این که چگونه آن رویدادها بر نتیجه بازی، ادیپ رکس تأثیر می‌گذارد. تیرسیاس یکی از شخصیت های ادیپ رکس است که در چندین نمایشنامه تراژیک یونانی از جمله آنتیگون و باکا نقش آفرینی می کند. در نمایشنامه آنتیگون، تیرسیاس آنتیگون به کرئون اطلاع می دهد که اقدامات او باعث فاجعه برای سرزمین تبس می شود.

این مقاله به بررسی نقش پیامبر آپولون و چگونگی کمک او به تسهیل این امر می پردازد. دنباله وقایع در نمایشنامه ادیپ شاه.

ادیپ تیرسیاس چیست؟

ادیپ تیرسیاس، کاشف نقش بینا کور، در تراژدی یونانی ادیپ رکس نوشته سوفوکل. این شخصیت تیرسیاس را در کنار شاه ادیپ قرار می‌دهد و بررسی می‌کند که چگونه هر شخصیت در توسعه طرح نقش دارد.

تیریسیاس بر توطئه ادیپ شاه تأثیر گذاشت

وقتی بیماری مردم را ویران کرد. از تبس، آنها به کاخ پادشاه خود رفتند تا راه حلی برای بسیاری از مرگ و میرها در این سرزمین بیابند. پادشاه، ادیپ، سپس برای کمک به یافتن راه حلی برای مخمصه خود به پیشگاه در دلفی فرستاد.

در آنجا مشخص شد که علت بیماری به دلیل قتل اولی بوده است. پادشاه تبس، لایوس. بنابراین، تنها راه برای جلوگیری از بیماری در زمین، یافتن قاتل پادشاه لایوس بود.

ادیپوس تیرسیاس به حل کمک می کند.قتل لایوس

پادشاه ادیپوس به دنبال بیننده نابینا تیرسیاس فرستاد تا به او کمک کند تا قاتل را پیدا کند تا به بازگرداندن سلامت مردم تبیان کمک کند. هنگامی که تیرسیاس وارد شد، از دادن پاسخ صریح امتناع کرد، اما اصرار داشت که قاتل برای اودیپ شناخته شده است. این باعث عصبانیت ادیپ شد و او بر تیرسیاس پیر اهانت کرد. با این حال، پیامبر لال ماند و رگبار اتهامات ادیپ را تحمل کرد.

در نهایت، هنگامی که ادیپ او را متهم کرد که با قاتل شاه لایوس در بستر بوده است، تیرسیاس فاش کرد که قاتل خود اودیپ بود. این امر پادشاه را عصبانی کرد و دستور داد که بیننده نابینا را از کاخ بیرون بیاندازند.

اما، وقایع بعدی هویت قاتل را نشان داد، که پادشاه اودیپ بود. ادیپ با درک زشتی که با کشتن پدرش، شاه لایوس، و ازدواج با مادرش مرتکب شده بود، چشمانش را بیرون می‌کشد و تبعیدیانش را بیرون می‌کشد.

تیریسیاس به شفای تبانی‌ها کمک می‌کند

بدون نقش تیرسیاس قاتل پادشاه لایوس برای مردم تبس یک راز باقی می ماند . در نتیجه، این بیماری می‌توانست تبیان‌ها، از جمله ادیپ و خانواده‌اش را از بین ببرد.

همچنین ببینید: شش مضمون اصلی ایلیاد که بیانگر حقایق جهانی است

این بیماری آنها را ضعیف و ناامید کرد و آنها را در برابر دشمنان آسیب‌پذیر کرد. تبانی‌ها به راه‌حلی نیاز داشتند. برای بازگرداندن سلامتی خود و شکوه شهر. آنها بیشترتلاش کردند، بیماری بدتر شد. آنها به تنها ناجی خود، ادیپ، که قبلا آنها را از ابوالهول وحشی نجات داده بود، روی آوردند.

با این حال، وقتی ادیپ هیچ راه حلی نداشت، آنها ناامید شدند. برای کمک به خدایان مراجعه کند. ادیپ متوجه شد که بیماری در این سرزمین منشأ معنوی و مذهبی دارد و تنها خدایان پاسخ آن را داشتند.

بنابراین، مکاشفات تیرسیاس نه تنها به تبیان نزدیک می شود، بلکه شفا و ترمیم را نیز به ارمغان می آورد. سرانجام آرامش برقرار می شود و تبیان سلامت خود را باز می یابند. در نتیجه مرگ در زمین مهار می شود و عزاداری ها و تشییع جنازه ها پایان می یابد. تیرسیاس نه تنها معمای قتل شاه لایوس را حل کرد، بلکه شفا را به سرزمین تبس آورد. با این حال، همه اینها پس از تبعید ادیپ از سرزمین تبس اتفاق افتاد.

مکاشفه تیرسیاس منجر به مرگ یوکستا شد. در پی بردن به حقیقت پشت مرگش درمانده بود. او داستانی را باور کرد که شنیده بود گروهی از راهزنان شوهرش را در محلی که دو راه به هم می‌رسیدند را کشتند. بنابراین، هنگامی که تیرسیاس به پیشگویی درباره کشتن پدرش و ازدواج با مادرش ادیپ اشاره کرد، از او خواست که به خدایان اعتقاد نداشته باشد.

به گفته او، همان خدایان پیشگویی کردند که شوهرش لایوس در کمتر از 1 خواهد مرد>دست پسرش. در عوض او بودتوسط راهزنان کشته شدند با این حال، وقتی ادیپ از محل کشته شدن لایوس شنید، با به یاد آوردن یک حادثه نگران شد.

او به سرعت به دنبال نگهبانی که از حمله به لایوس جان سالم به در برده بود فرستاد تا اتفاق سرنوشت‌ساز را روایت کند. روز یک آیوکاست گیج از ادیپ پرسید که چرا او را به دنبال نگهبان بازمانده فرستاد و او گفت که چگونه مردی را در آن چهارراهی که گفته می‌شود لایوس جان خود را از دست داده است، کشت. در چهارراه با تلاش برای راندن او از جاده و عصبانیت خود، بزرگتر را کشت. با این حال، حوادث بعدی نشان داد که مرد مسن تر، پادشاه لایوس بود، و این خبر قلب آیوکاست را شکست. او که فهمید چگونه با پسرش ازدواج کرده و از او بچه دار شده، بی سر و صدا به اتاقش می رود و خود را حلق آویز می کند. بنابراین، مکاشفات تیرسیاس حوادث مختلفی را به راه انداخت که منجر به مرگ ملکه یوکاستا شد.

تیریسیاس به عنوان ورقه ای برای ادیپ عمل می کند

فویل اصطلاحی ادبی است که شخصیتی را نشان می دهد که به عنوان تضاد با شخصیت دوم برای نشان دادن نقاط قوت و ضعف شخصیت دوم ارائه می شود. ادیپ پادشاه، که سوفوکل بود، از تیرسیاس به‌عنوان ورقه‌ای برای ادیپ استفاده می‌کند تا قوت‌ها و ضعف‌های اودیپ را برجسته کند. اگرچه ویژگی‌های شخصیتی ادیپ از ابتدا مشهود است، اما مواجهه او با تیرسیاس در قصر باعث می‌شود. آنهاخیره کننده.

به عنوان مثال، یکی از عمیق ترین تضادها مربوط به مناظر هر دو شخصیت است. تیرسیاس کاملاً نابینا بود، در حالی که دید ادیپ مانند روز روشن بود. با این حال، ادیپ نمی‌توانست آینده را ببیند و به کمک تیرزیاس نیاز داشت. همچنین، اگرچه ادیپ نمی‌دانست چه کسی شاه لایوس را کشته است، تیرسیاس می‌توانست قاتل را ببیند و حتی در مواقعی که موقعیت ایجاب می‌کرد به او اشاره کرد.

همچنین ببینید: مگاپنتس: دو شخصیتی که در اساطیر یونان نامی را بر خود دارند

سوفوکل همچنین از خلق و خوی آرام تیرسیاس به عنوان ورقه‌ای برای قاتل استفاده می‌کند. عجله و طبیعت سر گرم ادیپ. در حالی که ادیپوس به دلیل امتناع از ذکر قاتل لایوس، تیرسیار را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و نام‌های او را صدا می‌کرد، تیرسیاس خونسردی خود را حفظ می‌کرد زیرا می‌دانست پیامدهای پاسخ او را می‌دانست. حتی وقتی پاسخ سوال ادیپ را به زبان آورد، با عصبانیت شدید این کار را نکرد. تیرسیاس به ادیپ چه می گوید؟ او به او گفت که او قاتل شاه لایوس است.

تیریسیاس به عنوان ابزاری برای پیش بینی استفاده می شود

سوفوکل از شخصیت تیرسیاس برای پیشگویی وقایع آینده نمایشنامه تراژیک استفاده کرد. در ادبیات، پیش‌نمایش وسیله‌ای است که نویسنده برای اشاره به آنچه در آینده نمایشنامه خواهد آمد، استفاده می‌کند. تیرسیاس، که استعداد پیشگویی را داشت، نکاتی را درباره آنچه برای ادیپ اتفاق می‌افتد، ارائه کرد. از طریق تیرسیاس، مخاطب می تواند سرنوشت غم انگیز ادیپ را بگوید.

در اینجا یکی از نقل قول های استدلالی ادیپ و تیرسیاس است که پیامبر آپولون در آن بیان کرده است.سرنخ‌هایی در مورد آینده پادشاه: «من می‌گویم که نمی‌دانی با چه شرمساری با نزدیک‌ترین افراد زندگی می‌کنی و نمی‌بینی که در چه وضعیت بدی قرار گرفته‌ای.» تیرسیاس به ادیپ گفت که اگرچه بینایی جسمانی داشت، اما از دیدن ظلماتی که در آن زندگی می کرد نابینا بود. او سپس اشاره کرد که ادیپ در نهایت وقتی متوجه وحشت راه هایش شد، خود را کور خواهد کرد.

طبق گفته تیرسیاس، ادیپ پس از اینکه متوجه شد پدرش را کشته و با مادرش ازدواج کرده است، چشمانش را می‌چرخاند. بدتر از همه، او چهار فرزند از مادرش، آیوکاست به دنیا آورده بود. همانطور که توسط تیرسیاس پیش بینی شده است، ادیپ سرزمین تبس را ترک می کند و در کوری خود سرگردان است. سرانجام ادیپ در شهر کولونوس درگذشت و به عنوان محافظ سرزمین مورد احترام قرار گرفت.

نتیجه گیری

این مقاله به بررسی نقش تیرسیاس بینا کور و تأثیر او پرداخته است. درباره وقایع نمایشنامه تراژیک ادیپ شاه. در اینجا خلاصه ای از همه که مقاله تاکنون پوشش داده است:

  • پیامبر آپولو به شناسایی قاتل پادشاه سابق تبس کمک کرد - یک مورد که روزها ادیپ و تبانی ها را گیج کرده بود.
  • تیریسیاس نیز پس از کشف قاتل و اجرای عدالت، شفا را به سرزمین تبس آورد. در غیر این صورت، طاعون می توانست همه آنها را از بین ببرد.متوجه شد که او با پسرش ازدواج کرده است و به پیشگویی که سالها پیش گفته شده بود عمل کرد. اگرچه اودیپ می توانست ببیند، اما نسبت به خطاهای خود نابینا بود، در حالی که تیرسیاس کور می توانست متوجه شود که ادیپ مقصر است. آینده برای ادیپ چه خواهد بود.

تیریسیاس با افشای قاتل شاه لایوس به پیشبرد طرح نمایشنامه کمک کرد و به نمایشنامه پایان داد و اشاره کرد که پیشگویی لعنتی بالاخره برآورده شد.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها