زئوس از چه کسی می ترسد؟ داستان زئوس و نایکس

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

زئوس پادشاه خدایان یونان و فرمانروای عالی المپ است. زئوس برترین خدای دین یونان باستان است و همچنین به عنوان پدر، خدای رعد و برق یا " ابر گردآورنده " شناخته می شود زیرا تصور می شد که او بر آسمان ها و آب و هوا حکومت می کند. با اینقدر قدرتمند بودن، آیا زئوس واقعاً می توانست از کسی یا چیزی بترسد؟

زئوس تقریباً از هیچ چیز نمی ترسید. با این حال، زئوس از نیکس، الهه شب می ترسید. نیکس از زئوس پیرتر و قدرتمندتر است. اطلاعات زیادی در مورد Nyx وجود ندارد. در مشهورترین اسطوره ای که نایکس را به نمایش می گذارد، زئوس از ترس عصبانی شدن نایکس از ورود به غار می ترسد.

چه چیزی در مورد زئوس مهم است؟

زئوس، پسر کرونوس ، خدای تیتان زمان، و رئا، الهه تایتان باروری زنان، در هنگام تولد او به عنوان قدرتمندترین خدایان پیشگویی شده بود. وقتی کرونوس این پیشگویی را شنید، ترسید که یکی از فرزندانش او را زیر پا بگذارد و تصمیم گرفت همه فرزندانش را ببلعد.

زئوس جان سالم به در برد زیرا رئا کرونوس را فریب داد تا سنگی را که در آن پیچیده شده بود بخورد. پتو به جای بچه زئوس. زئوس و المپیاها در نهایت موفق شدند قدرت را از کرونوس و تیتان ها بگیرند و پس از پیروزی آنها، زئوس خود را خدای آسمان ها تاج گذاری کرد. مهمترین و شاید قدرتمندترین خدا ، او دانای مطلق یا قادر مطلق نیست. این یعنیکه او دانای کل ( دانای کل ) یا توانا ( توانا ) نیست. در واقع هیچ یک از خدایان یونانی دانای مطلق یا قادر مطلق نیستند. در عوض، همه آنها دارای حوزه های خاصی از نفوذ و قدرت هستند. جنگیدن و فریب دادن خدایان با یکدیگر غیرعادی نیست.

زئوس در زمان سلطنت خود به عنوان پادشاه خدایان، بارها در اسطوره های یونانی توسط خدایان و انسان ها فریب خورده و با آنها مخالفت شد. توانایی او در فریب خوردن نشان می دهد که او همه چیز قدرتمند نیست.

اقتدار او در پانتئون به ویژه در یک مورد به چالش کشیده شد، زمانی که هرا، آتنا و پوزیدون زئوس را به تخت بستند و سعی کردند موقعیت او را به دست آورند. به عنوان رهبر خدایان در حالی که زئوس را می توان فریب داد و فریب داد، ما به ندرت می بینیم که زئوس از خدای دیگری می ترسد یا می ترسد .

زئوس از چه کسی می ترسد؟

در واقع، یک افسانه وجود دارد که می گوید نشان می دهد که زئوس از الهه Nyx می ترسد . معمولاً تصور می شود که نایکس تنها الهه ای است که زئوس واقعاً از او می ترسد زیرا از او بزرگتر و قدرتمندتر است.

این به یک داستان بازمی گردد که در آن هرا، همسر زئوس و الهه ازدواج و زایمان، با هیپنوس، خدای خواب، برای فریب زئوس همکاری می کند. هرا می خواست علیه زئوس توطئه کند و بنابراین هیپنوس را متقاعد کرد که شوهرش را بخواباند. با این حال، هیپنوس آنقدر قدرتمند نبود که زئوس را به طور کامل ناتوان کند.

همچنین ببینید: دختر هادس: هر آنچه باید درباره داستان او بدانید

وقتی زئوس متوجه شد که هیپنوس چه کرده است، او را تعقیب کرد . هیپنوها به دنبال پناهندگی رفتنددر غار مادرش نایکس، به او اجازه می دهد از خشم زئوس فرار کند. چرا زئوس دنبال هیپنوس به غار نایکس نرفت؟ پاسخ ساده است: او از عصبانی کردن نایکس می ترسید.

این داستان منحصر به فرد است زیرا زئوس معمولاً از عصبانی کردن دیگر خدایان یا الهه ها نمی ترسد. در واقع، بسیاری از اسطوره‌ها موقعیت‌هایی را نشان می‌دهند که در آن خدایان یا انسان‌ها از عصبانی کردن زئوس می‌ترسند.

این داستان منحصر به فرد است زیرا نشان می‌دهد که زئوس معمولاً قادر مطلق از خشم الهه دیگری می‌ترسد. اغلب تصور می شود که نایکس واقعاً تنها الهه ای است که زئوس واقعاً از آن می ترسد.

Nyx کیست؟

Nyx چهره ای تا حدودی مرموز است زیرا به ندرت در آن ظاهر می شود. اساطیر بازمانده از خدایان یونانی نایکس الهه شب است و از زئوس و دیگر خدایان و الهه های المپیا مسن تر است.

به این دلیل است که نایکس دختر آشوب است، اولین خدای یونانی که به وجود آمد و الهه ای است که هوای زمین را نمایندگی می کند. این امر، نایکس را به یکی از یازده پروتوژنوی، به معنی «نخست‌زاده» تبدیل می‌کند. Nyx و Erebus با هم نسل سوم Protogenoi از جمله Aether و Hemara را داشتند. Hemera ، خدای روز، و Aether، الهه نور، متضاد پدر و مادر خود، شب (Nyx) و تاریکی (Erebus) هستند.

علاوه بر Aether و Hemara، Nyx و Erebus نیز تصور می شودوالدین بسیاری از خدایان دیگر که پروتوژنوی نیستند، از جمله اونیروی (خدایان رویاها)، کرس (الهه های مرگ خشن و بی رحمانه)، هسپریدها (الهه های غروب و غروب خورشید)، مویرایی (سرنوشت ها)، گراس. (شخصیت پیری)، اویزیس (الهه بدبختی)، موموس (خدای سرزنش)، آپات (الهه فریب)، اریس (الهه نزاع)، نمسیس (الهه مجازات)، فیلوتس (الهه دوستی)، هیپنوس (خدای خواب)، تاناتوس (برادر دوقلوی هیپنوس و خدای مرگ).

به جز فیلوتس (دوستی)، اکثر قانون فرزندان نایکس در مورد جنبه های تاریک زندگی نایکس در تارتاروس ساکن است، اعماق دنیای اموات که عمدتاً با مجازات ابدی مرتبط است. بسیاری از خدایان تاریک دیگر، مانند Erebus، نیز در تارتاروس زندگی می‌کنند.

همچنین ببینید: اودیسه میوز: هویت ها و نقش های آنها در اساطیر یونانی

گفته می‌شود که هر شب، Nyx و Erebus تارتاروس را ترک می‌کنند تا نور پسرشان Aether (خدای روز) را مسدود کنند. . صبح، نایکس و اربوس به خانه خود در تارتاروس باز می گشتند در حالی که دخترشان همارا (الهه نور) بیرون می آمد تا تاریکی شب را از بین ببرد و نور را به جهان بیاورد.

در حالی که بعدا اسطوره های یونانی نقش های اتر و همارا را با خدایانی مانند ایوس (الهه سپیده دم)، هلیوس (خدای خورشید) و آپولون (خدای نور) جایگزین کردند، نقش نایکس هرگز با خدا یا الهه دیگری جایگزین نشد. این نشان می دهد که یونانیان هنوز نایکس را در سطح بالایی نگه داشته انداو را بسیار قدرتمند می دانست.

نتیجه گیری

به عنوان پادشاه خدایان، زئوس قدرتمندترین در میان المپیایی هاست. در واقع، بسیاری از زئوس به عنوان یک تنبیه کننده قدرتمند کسانی که مرتکب کارهای نادرست می شدند، می ترسیدند. از مشهورترین مجازات‌های او می‌توان به پرومتئوس اشاره کرد که محکوم به خوردن جگرش توسط عقاب هر روز به عنوان مجازات آتش زدن به نسل بشر بود و سیزیف که محکوم شد سنگی را به بالای تپه‌ای در عالم اموات غلتان کند. برای تمام ابدیت به عنوان مجازاتی برای نیرنگ خود.

در حالی که زئوس با تعداد زیادی از دشمنان روبرو بود ، معمولاً تصور می شود که تنها الهه زئوس که واقعاً از آن می ترسید نیکس بود. . نایکس که الهه شب است، نمایانگر همه چیزهایی است که تاریکی پنهان یا پوشیده شده است. شاید زئوس می ترسید که نمی تواند بداند یا ببیند. چیزهایی که زیر پوشش تاریکی شب در کمین هستند و توسط Nyx محافظت می شوند.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها