پروتئوس در ادیسه: پسر پوزئیدون

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

فهرست مطالب

پروتئوس در ادیسه نقش کوچک و در عین حال تاثیرگذاری در کلاسیک یونان داشت.

او، دریای یونان خدا، دانش غیر قابل حلی داشت و تنها زمانی که دستگیر می شد، خرد خود را به اشتراک می گذاشت. اما چرا خودش را پنهان می کند؟ او چه چیزی را پنهان می کند؟ و آیا او صادق است؟

برای درک این موضوع، ابتدا باید به اولین حضور او در نمایشنامه برگردیم.

تلماخوس در جستجوی پدرش است

پس از رسیدن به پیلوس، تلماخوس نستور و پسرانش را در ساحل پیدا می‌کند که برای خدای یونانی پوزئیدون قربانی می‌کنند. نستور به گرمی از آنها استقبال می کند، اما متأسفانه هیچ شناختی از اودیسه نداشت.

اما او به تله ماکوس پیشنهاد داد که منلائوس، دوست اودیسه را که به مصر سفر کرده بود، ببیند. بنابراین نستور یکی از پسرانش را می فرستد تا تله ماکوس جوان را به منلائوس راهنمایی کند، و به این ترتیب آنها جسارت می کنند و آتنا را مسئول کشتی خود می گذارند.

معلوم است که پروتئوس، پیامبر دانا در مصر اقامت دارد. خدای دریا و فرزند اول پوزئیدون مردی بود که نمی توانست دروغ بگوید.

با رسیدن به کاخ منلائوس

با رسیدن به اسپارت، به سمت منلائوس می روند و پس از رسیدن به قلعه او، توسط کنیزانی که آنها را به یک حمام مجلل راهنمایی می کنند، استقبال می کنند. منلائوس مؤدبانه به آنها سلام می کند و به آنها می گوید که سیر شوند.

مردان جوان از ولخرجی که منلائوس ترتیب داده بود خوشحال شدند اما متعجب شدند. آنها به مدت طولانی می نشینندسفره ای با غذای غنی و شراب، و بدین ترتیب منلائوس داستان ماجراهای خود را بازگو می کند.

منلاوس در فاروس

منلاوس ماجراجویی خود را در مصر به تصویر می کشد ، به پسر اودیسه اطلاع داد که چگونه در جزیره ای به نام فاروس گیر افتاده است. آذوقه آنها کم بود، و او تقریبا امید خود را از دست داده بود که الهه دریا، Eidothea، به او رحم کرد.

او از پدرش پروتئوس به او می گوید که می توانست به او اطلاعاتی بدهد که جزیره را ترک کند، اما این کار را انجام دهد. بنابراین، او باید به اندازه کافی او را بگیرد و نگه دارد تا اطلاعات به اشتراک گذاشته شود.

با کمک Eidothea، آنها برای دستگیری پروتئوس برنامه ریزی می کنند. پروتئوس هر روز به ساحل می‌آمد و با مهرهای خود روی شن‌ها دراز می‌کشید. در آنجا منلائوس چهار سوراخ حفر می کند تا خدای دریا را بگیرد. کار آسانی نبود. با این حال، با اراده و عزم محض، منلائوس می‌توانست خدا را آنقدر در دست بگیرد که بتواند دانش مورد نظر منلائوس را به اشتراک بگذارد.

همچنین ببینید: ادیپ تیرسیاس: نقش بینا کور در ادیپ شاه

پروتئوس و منلائوس>پروتئوس و منلائوس به تصویر کشیده شده اند که در حال بحث در مورد موضوعاتی هستند که مورد دوم سوال می کند. منلائوس به محض عبور از محل خود در الیزیوم مطلع شد. همچنین درباره مرگ برادرش آگاممنون و همچنین محل اختفای اودیسه به او گفته شد.

بر خلاف این، اودیسه از زندگی پر از سعادت در اوگیجیا لذت می برد، اما با وجود این، او جاودانگی را رد می کند و مشتاق بازگشت به خانه است. به همسر و فرزندش تقابل و شباهت هر دو سرنوشت منلائوس و اودیسه وپاسخ آنها به زندگی در سعادت را می توان در موقعیت های مشابهی که هر دو با آن مواجه می شوند نشان داد.

هر دو در جزیره ای گیر افتاده اند و این امکان را دارند که زندگی خود را در شادی سپری کنند، اما سعادتی که به آنها داده شده متفاوت است. بهشت یکی پس از مرگ و دیگری از طریق جاودانگی ارائه می شود.

Eidothea

Eidothea، دختر خدای دریا پروتئوس الهه بود که به منلائوس رحم کرد. اطلاعات کمی در مورد او به جز سخنان راهنمایی او وجود دارد. او نقش مهمی در فرار منلائوس از جزیره فاروس داشت. او به طراحی نقشه ای برای دستگیری پدرش کمک می کند تا به یک مسافر جوان و عجیب کمک کند تا از خانه شان فرار کند. بنابراین، او راه را برای منلائوس برای دستیابی به دانش و کسب آزادی هموار کرد.

پروتئوس در ادیسه کیست

پروتئوس خدای دریا بود که دانش غیر قابل حلی را در اختیار داشت، بنابراین پیرمرد دریا نامیده شد. نام او از کلمه یونانی پروتوس به معنای اول گرفته شده است و بنابراین او را اولین پسر پوزئیدون می دانند. شناخته شده است که او هرگز دروغ نمی گوید، اما به محض ورود بازدیدکنندگان، خود را مبدل می کند.

در ادیسه، پروتئوس ناخواسته و برخلاف میل خود به منلائوس کمک می کند تا از جزیره اش، فاروس، فرار کند. با این حال، علیرغم دگرگونی‌های متعدد و تغییر شکل، نتوانست از چنگ منلائوس فرار کند و مجبور شد چیزهای ارزشمند خود را به اشتراک بگذارد.اطلاعات.

نقش پروتئوس در ادیسه

پروتئوس، خدای دریا، نقش یک دفتردار را در ادیسه بازی می کند . او مقادیر وسیعی از دانش را حفظ می کند که هر انسانی به دنبال آن است. برای منلائوس، دانش فرار از جزیره فاروس مورد نظر او بود و محل اختفای دوست عزیزش اودیسه یک امتیاز بود. این ماجراجویی او دلیلی است که تلماخوس سرانجام پدرش را پیدا می کند.

پروتئوس خدای یونانی

در زبان یونانی پروتئوس به معنای همه کاره است و به نوبه خود دارای قدرت تغییر ظاهر خود و پنهان کردن خود در طبیعت. پروتئوس الهام بخش بسیاری از آثار ادبی است. و حتی به نمایشنامه شکسپیر، ورونا می‌رسد.

بر خلاف پیرمرد راستگویی که او شناخته می‌شود، پروتئوس به هرکسی که برای نفع خود می‌بیند دروغ می‌گوید. این در امتناع او از ارائه دانش، مگر اینکه دستگیر شود، و در تمایل او به لباس مبدل به تصویر کشیده شده است.

نقشی که پروتئوس در کلاسیک یونانی ایفا می کند در تضاد با آنچه از یک شخص شناخته شده است و حقیقت آن شخص است. طبیعت پروتئوس علیرغم اینکه به عنوان مردی شناخته می شود که هرگز نمی تواند دروغ بگوید، این کار را هر روز انجام می دهد، ظاهر خود را پنهان می کند و خود را به دلیل امتناع از دادن دانش خود به دیگران پنهان می کند. بنابراین، به دلیل یکی بودن، علیه سرنوشت خود شورش می کند. او به جای اینکه چراغ راهنما و کمک کننده برای فانی ها باشد، خود را پنهان می کند و از سرگرم کردن انسان خودداری می کند.کنجکاوی.

نتیجه گیری

ما داستان تله ماکوس، سفر او به فاروس و نقش او در ادیسه را پوشش داده ایم.

اکنون، اجازه دهید بار دیگر به نکات مهم این مقاله بپردازیم:

  • خدای دریا، پروتئوس، و پدر عیدوته، کتابخانه ای از اطلاعاتی دارد که هر انسانی می خواهد
  • تلماخوس پسر اودیسه بود که در جستجوی محل اختفای پدرش بود

    به نستور و پسرانش برخورد کرد که با وجود احوالپرسی گرم، نمی دانست پدرش کجاست

  • نستور سپس از منلائوس یاد کرد. ، که ممکن است از محل سکونت پدرش اطلاعاتی داشته باشد و پذیرفت که ارابه ای و پسرش را قرض دهد تا او را نزد منلائوس بیاورند
  • همانطور که رسیدند مورد استقبال قرار گرفتند و به عنوان مهمان پذیرایی شدند. منلائوس که حمام کرده و تصفیه‌شده‌ترین غذاها را برای خوردن توسط میزبان می‌دهد، منلائوس سفر خود به فاروس و چگونگی برخورد اودیسه را بازگو می‌کند. جزیره و به زودی بازخواهد گشت
  • پروتئوس به دلیل نفرت از خود نبوی خود، خود را مبدل می کند تا از به اشتراک گذاری دانش خود جلوگیری کند
  • منلاوس و ادیسه شرایط مشابهی دارند که در آن به هر دو بهشت ​​در جهان پیشنهاد می شود. جزایری که در آنها فرود می آیند. Ogygia برای Odysseus و Elysium برای Menelaus
  • Proteus نماد تضاد ادراک و واقعیت است. او یک چیز تلقی می شود و در عین حال چیز دیگری است
  • سمبلیسم اومی توان با شهرت او به عنوان یک مرد صادق و در عین حال با پنهان شدن در پشت یک لباس مبدل، دروغ گفت

به طور خلاصه، پروتئوس در ادیسه به عنوان مردی به تصویر کشیده شده است که هرگز دروغ نمی گوید و دارنده دانش است. علیرغم اینکه او به عنوان مردی شناخته می شود که هرگز دروغ نمی گوید، اما برای جلوگیری از اذیت شدن فانی ها، خود را مبدل می کند.

دانشی که او دارد فقط برای کسانی است که می توانند او را به اندازه کافی اسیر کنند تا خردمندی از او بریزد. و شما آن را دارید! تجزیه و تحلیل کامل شخصیت پروتئوس، نحوه نمایش شخصیت او و تضاد بین واقعیت و ادراک.

همچنین ببینید: چرا آنتیگونه خودکشی کرد؟

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها