مزنتیوس در آئنید: افسانه پادشاه وحشی اتروسک ها

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

Mezentius در Aeneid پادشاهی بود که با تروجان‌ها به هنگام استقرار در لاتیوم دشمنی کرد. رومیان به دلیل بی اعتنایی او به امر الهی، از او به عنوان "دفع خدایان" یاد می کردند. او پسری به نام لاوسوس داشت که او را بیشتر از جانش دوست داشت اما متاسفانه درگذشت.

به خواندن ادامه دهید تا درباره این پادشاه اتروسک و نحوه مرگ او در شعر حماسی ویرژیل بیشتر بدانید.

مزنتیوس در آئنید چه کسی بود؟

مزنتیوس پادشاه اتروسک ها بود. که در قسمت جنوب شرقی ایتالیا باستان سکونت داشت. او به خاطر وحشیگری خود در میدان جنگ مشهور بود و هرگز به کسی رحم نکرد. او در این کتاب با آئنیاس جنگید، اما با قهرمان حماسی برابری نکرد.

زندگی و ماجراجویی مزنتیوس

مزنتیوس پادشاهی بود که به نیروهایش پیوست تا با ارتش تروا بجنگد. . در زیر همه چیز را در مورد این پادشاه حماسی شریر بخوانید:

همچنین ببینید: یونان باستان - اوریپید - اورستس

برخورد مزنتیوس با آئنیاس و مرگ پالاس

مزنتیوس با تورنوس، رهبر روتولیان، برای جنگ با تروجان ها. در طول نبرد، تورنوس در کتاب، پالاس را کشت، پسر رضاعی آئنیاس، با نیزه زدن به او در قسمت میانی خود.

مرگ پالاس آئنیاس را غمگین کرد، هرچند، آنها از نظر خونی، پالاس و اینیاس نسبتی نداشتند. رابطه پیوند خاصی داشت. بنابراین، آئنیاس در جستجوی تورنوس راه خود را از میان نیروهای لاتین کوتاه کرد اما جونو، ملکه خدایان، مداخله کرد و نجات داد.تورنوس.

از آنجایی که آئنیاس نتوانست تورنوس را پیدا کند، توجه خود را به مزنتیوس معطوف کرد و او را تعقیب کرد. منزنتیوس با آئنیاس همتایی نداشت و ضربه مهلکی از نیزه آئنیاس خورد.

در حالی که آئنیاس قصد داشت ضربه مهلکی به مزنتیوس وارد کند، پسرش لاوسوس به نجات او آمد و اجازه داد مزنتیوس به آنجا بگریزد. ایمنی سپس آئنیاس به لاوسوس توصیه می‌کند که مبارزه را رها کند و جان خود را نجات دهد، اما درخواست‌های او در گوش‌ها ناشنوا ماند زیرا لاوسوس جوان مشتاق اثبات ارزش خود بود. عرق کرد و چون خبر به مزنتیوس رسید، از مخفیگاه خود بیرون آمد تا با پسر انکیسس بجنگد. او شجاعانه جنگید و مدتی با سوار شدن بر اسب خود به دور خود از آئنیاس جلوگیری کرد.

اما آئنیاس وقتی با نیزه به اسب مزنتیوس ضربه زد، پیروز شد و افتاد متأسفانه، سقوط اسب مزنتیوس را به زمین چسباند و او را درمانده کرد.

لحظات پایانی مزنتیوس در Aeneid

در حالی که او به زمین چسبانده شده بود، مزنتیوس از درخواست رحمت خودداری کرد. زیرا از غرور پف کرده بود. او قبل از مرگ از آئنیاس التماس کرد که جسد او را با پسرش دفن کند تا در آخرت با هم باشند. سپس آئنیاس آخرین ضربه را به مزنتیوس زد و او را کشت.

همچنین ببینید: خدایان در ایلیاد چه نقشی داشتند؟

Mezentius Aenied در کتاب 8

در کتاب 8 Aeneid ذکر شده است که مزنتیوس توسط اتروسک ها سرنگون شد برای اوظلم و ستم. ظلم مزنتیوس یک موضوع رایج در شعر هومری بود، زیرا هومر او را به عنوان پادشاهی شرور به تصویر می‌کشید که مردم صلح‌جو بودند. بنابراین، احتمالاً مزنتیوس ویرژیل از مزنتیوس هومر الهام گرفته شده است.

نتیجه‌گیری

این مقاله به نقش و مرگ مزنتیوس در شعر حماسی ویرجیل، کتاب، پرداخته است. در اینجا خلاصه ای از تمام مواردی که این مقاله تا کنون مورد بحث قرار گرفته است آورده شده است:

  • مزنتیوس پادشاه بی رحم اتروسک ها بود که با تورنوس، رهبر اتروسک ها متحد شد. روتولی، برای مبارزه با آئنیاس و ارتش تروایش.
  • در طول نبرد، با پسر رضاعی آئنیاس، پالاس، روبرو شد و او را به قتل رساند. خطوط دشمن به دنبال مزنتیوس بودند، اما جونو مداخله کرد و مزنتیوس نجات یافت.
  • در نهایت آینه با مزنتیوس مواجه شد و او را به طرز مرگباری مجروح کرد، اما درست زمانی که آئنیاس قصد داشت آخرین ضربه را وارد کند، لاسوس برای نجات او وارد عمل شد.
  • مزنتیوس سپس فرار کرد و پسرش لاسوس با آئنیاس دوئل کرد اما او با قهرمان حماسی باتجربه همتایی نداشت زیرا او را بدون زحمت کشت>آنچه برای پسرش اتفاق افتاده بود، او برای انتقام مرگ پسر عزیزش به جنگ دوید. مزنتیوس با سوار شدن بر اسبش در اطراف آئنیاس شجاعانه جنگید، اما اینیاس در نهایت پس از سقوط اسبش او را کشت و او را به زمین چسباند.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها