ابرها - آریستوفان

John Campbell 12-10-2023
John Campbell
CLOUDS

نمایش با استرپسیادس شروع می شود نشستن در رختخواب، بیش از حد نگران خوابیدن است زیرا با پیگرد قانونی برای عدم پرداخت بدهی مواجه است. او شکایت دارد که پسرش فیدیپیدس، که با خوشحالی در تخت کنار او به خواب رفته است، توسط همسر اشرافی اش تشویق شده است که طعم گران قیمت اسب را بچشد و خانواده بیش از توان خود زندگی می کنند.

Strepsiades پسرش را بیدار می کند. تا از برنامه اش برای رهایی از بدهی به او بگوید. فیدیپیدس ابتدا با نقشه پدرش همراهی می‌کند، اما به زودی نظرش تغییر می‌کند وقتی می‌فهمد که باید در Phrontisterion ثبت نام کند (که ممکن است به عنوان " The Thinkery " یا "<ترجمه شود. 17>Thinking Shop “)، یک مکتب فلسفی برای افراد قلابی و ادم های فکری که هیچ جوان ورزشکاری و محترمی مانند فیدیپیدس دوست ندارد با آن درگیر شود. ایده استرپسیادس این است که پسرش یاد بگیرد که چگونه یک بحث بد را خوب جلوه دهد و در نتیجه طلبکاران آسیب دیده خود را در دادگاه مورد ضرب و شتم قرار دهد. فیدیپیدس متقاعد نمی‌شود، و استرپسیادس در نهایت تصمیم می‌گیرد با وجود سن بالا خود را ثبت نام کند.

در The Thinkery، استرپسیادس در مورد برخی از اکتشافات مهم اخیر سقراط، رئیس سازمان می‌شنود. مدرسه، شامل یک واحد اندازه گیری جدید برای تعیین فاصله پرش توسط کک، علت دقیق صدای وزوز ایجاد شده توسط پشه و استفاده جدید ازجفت قطب نما بزرگ (برای سرقت شنل از میخ های روی دیوار سالن بدنسازی). استپسیادز تحت تأثیر قرار گرفته و التماس می کند که او را با مردی که پشت این اکتشافات قرار دارد معرفی کند و سقراط در سبدی که برای مشاهده خورشید و سایر پدیده های هواشناسی از آن استفاده می کند ظاهر می شود. فیلسوف در مراسمی که شامل رژه ابرهای آواز خوان باشکوه، الهه های حامی متفکران و دیگر آرایه ها (که به گروه کر نمایش تبدیل می شوند) دانش آموز مسن جدید را به مدرسه می آورد.

ابرها اعلام می‌کنند که این هوشمندانه‌ترین نمایشنامه نویسنده است و بیشترین تلاش را برای او به همراه داشته است و او را به خاطر اصالت و شجاعتش در گذشته در تحقیر سیاستمداران با نفوذی مانند کلئون تحسین می‌کنند. آنها وعده عنایت الهی را می دهند اگر تماشاگران کلئون را به خاطر فسادش مجازات کنند و آتنی ها را به خاطر خرابکاری با تقویم و کنار گذاشتن آن با ماه سرزنش می کنند.

سقراط با اعتراض به صحنه بازمی گردد. در مورد اینکه دانش آموز مسن جدیدش چقدر ناتوان است. او یک درس دیگر را امتحان می کند و به استرپسیادز دستور می دهد که زیر پتو دراز بکشد تا افکار را به طور طبیعی در ذهنش تحریک کند. هنگامی که استرپسیادس در حال خودارضایی زیر پتو دستگیر می شود، سقراط در نهایت تسلیم می شود و از داشتن کاری بیشتر با او خودداری می کند.

همچنین ببینید: آکاماس: پسر تسئوس که از جنگ تروجان جنگید و جان سالم به در برد

Strepsiades متوسل به کتک زدن و تهدید پسرش فیدیپیدس می شود تا در گروه The.تفکر. دو تن از همدستان سقراط، درست و نادرست، با یکدیگر بحث می کنند که کدام یک از آنها می تواند بهترین آموزش را به فیدیپید ارائه دهد، که حق مقدماتی را برای یک زندگی جدی با نظم و سخت گیری و نادرست پایه ای برای زندگی آسان و لذت بخش ارائه می دهد. بیشتر برای مردانی که می دانند چگونه از مشکلات خلاص شوند و کسانی که در موقعیت های برجسته در آتن هستند، معمول است. حق شکست می‌خورد، Wrong فیدیپید را به خاطر تحصیلات متحول کننده‌اش به The Thinkery هدایت می‌کند و استرپسیادس مردی شاد به خانه می‌رود.

همچنین ببینید: ادیپ شاه – سوفوکل – تحلیل ادیپ رکس، خلاصه، داستان

ابرها برای بار دوم به جلو می‌روند و خواستار دریافت رتبه اول می‌شوند. در مسابقه جشنواره، در ازای آن وعده باران های خوب می دهند و تهدید می کنند که اگر جایزه اعطا نشود، محصولات را از بین می برند، سقف ها را خراب می کنند و عروسی ها را خراب می کنند. در مدرسه، فیدیپید جدیدی به او ارائه می‌شود، که به طرز شگفت‌انگیزی به یک آدم بی‌نظیر رنگ پریده و ادم روشنفکر تبدیل شده است که زمانی از تبدیل شدنش می‌ترسید، اما ظاهراً آماده است تا از مشکلات مالی خلاص شود. دو نفر اول از طلبکاران آسیب دیده آنها با احضار دادگاه وارد می شوند و استرپسیادس مطمئن آنها را تحقیرآمیز اخراج می کند و برای ادامه جشن به داخل خانه بازمی گردد. پسر به تازگی به او داده است. فیدیپید پدید می آید وبا خونسردی و گستاخی درباره حق پسر برای کتک زدن پدرش بحث می کند و با تهدید به کتک زدن مادرش خاتمه می یابد. در این هنگام، استرپسیادس به خشم علیه The Thinkery می پردازد و سقراط را به خاطر مشکلات اخیرش سرزنش می کند و بردگانش را در حمله ای دیوانه وار به مدرسه بدنام هدایت می کند. دانش‌آموزان نگران خارج از صحنه تعقیب می‌شوند و گروه کر، بدون هیچ چیزی برای جشن گرفتن، بی سر و صدا ترک می‌کند. 11> بازگشت به بالای صفحه

اگرچه در ابتدا در مسابقه دراماتیک شهر آتن Dionysia در سال 423 قبل از میلاد ساخته شد، اما زمانی بین 420 و 417 پیش از میلاد پس از استقبال ضعیف اولیه از آن تجدید نظر شد (این آخرین نمایشنامه از سه نمایشنامه شرکت کننده در جشنواره آن سال بود). نمایشنامه به طور غیرعادی برای یک کمدی قدیمی جدی است و احتمالاً به همین دلیل بود که نمایشنامه اصلی در شهر دیونیزیا شکست خورد. هیچ نسخه‌ای از تولید اصلی باقی نمانده است، و به نظر می‌رسد که نسخه موجود در واقع کمی ناقص است.

با وجود استقبال ضعیف از آن، با این وجود، یکی از مشهورترین و کامل‌ترین کمدی‌های هلنی باقی مانده است. حاوی برخی از بهترین نمونه‌های غزلیات است که به ما رسیده است.

تولید اولیه "ابرها" در سال 423 پیش از میلاد در یک زمان انجام شد. زمانی که آتن مشتاقانه منتظر آتش بس و به طور بالقوه یک دوره صلح در جریان بودجنگ پلوپونز با اسپارت. آریستوفان بنابراین ظاهراً نیاز چندانی به تجدید حملاتی که در نمایشنامه های قبلی خود (به ویژه «شوالیه ها» ) علیه کلئون، رهبر پوپولیست جناح طرفدار جنگ آغاز کرده بود، اندک می دید. آتن، و در عوض توجه خود را معطوف به موضوعات گسترده‌تری کرد، مانند وضعیت فاسد آموزش و پرورش در آتن، مسئله تکراری قدیم در مقابل جدید و به اصطلاح «نبرد ایده‌ها» که ناشی از اندیشه‌های عقل‌گرایانه و علمی متفکرانی مانند تالس، آناکساگوراس، دموکریتوس و بقراط، و این باور فزاینده که جامعه متمدن هدیه ای از خدایان نیست، بلکه به تدریج از وجود حیوانی انسان بدوی شکل گرفته است.

سقراط (که در نمایشنامه به عنوان یک دزد خرده پا، کلاهبردار و سوفسطایی به تصویر کشیده شده است) یکی از برجسته ترین فیلسوفان زمان ارسطوفان بود، و همچنین ظاهراً چهره بدی داشت که به راحتی به کاریکاتور می پرداخت. توسط سازندگان ماسک، و «ابرها» تنها نمایشنامه آن دوره نبود که او را لمپن کرد. این نمایشنامه در دوران باستان شهرت زیادی به دست آورد، اما به خاطر کاریکاتور هولناکش از فیلسوف، و به طور خاص در «عذرخواهی» افلاطون به عنوان عاملی در محاکمه و اعدام فیلسوف قدیمی اشاره شد (اگرچه. در واقع محاکمه سقراط سالها پس از اجرای نمایشنامه رخ داد.

همانطور که هستمعمولاً با نمایشنامه‌های سنت کمدی قدیمی، «ابرها» مملو از شوخی‌های موضعی است که فقط تماشاگران محلی می‌توانند آن‌ها را بفهمند، و تعداد زیادی از شخصیت‌ها و مکان‌های محلی ذکر شده است. در یک نقطه، گروه کر اعلام می کند که نویسنده آتن را برای اولین اجرای نمایش انتخاب کرده است (به این معنی که می توانست آن را در جای دیگری تولید کند)، اما این خود یک شوخی است زیرا نمایشنامه به طور خاص برای تماشاگران آتنی طراحی شده است.

به طور کلی یکی از اشکال اصلی شوخ طبعی ارسطویی استعاره در معنای تحت اللفظی آن است و از نمونه های این نمایشنامه می توان به معرفی سقراط در سبدی در آسمان (به این ترتیب روی هوا مانند یک بیکار راه می رود) اشاره کرد. رویاپرداز) و خود ابرها (نماینده افکار متافیزیکی که بر زمین تجربه تکیه نمی‌کنند، اما بدون شکل و جوهر معین در منطقه احتمالات معلق هستند).

<. 8> منابع

بازگشت به بالای صفحه

  • ترجمه انگلیسی (بایگانی کلاسیک اینترنتی): //classics.mit.edu/Aristophanes/clouds.html
  • نسخه یونانی با ترجمه کلمه به کلمه (پروژه Perseus): //www.perseus. tufts.edu/hopper/text.jsp?doc=Perseus:text:1999.01.0027

(کمدی، یونانی، 423 ق.م، 1509 سطر)

مقدمه

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها