افسانه بیا الهه یونانی نیرو، قدرت و انرژی خام

John Campbell 26-08-2023
John Campbell

بیا الهه یونانی مظهر نیرو، خشم و انرژی خام بود که در کوه المپ با زئوس زندگی می کرد. با اینکه آنها تایتان بودند، بیا و خانواده اش در طول جنگ 10 ساله بین تایتان ها و المپیکی ها در کنار خدایان المپیا جنگیدند. پس از پیروزی المپیکی‌ها، زئوس تلاش‌های او را با اعطای پاداش‌های بزرگ به او و خانواده‌اش تشخیص داد. اسطوره بیا را کشف کنید و اینکه چگونه او و خانواده اش احترام زئوس را به دست آوردند و دوستان همیشگی او شدند.

بیا کیست؟

بیا یک الهه یونانی است که مظهر احساسات خام بود. به عنوان خشم، خشم، یا حتی قدرت. او در کوه المپ، جایی که زئوس زندگی می کرد، زندگی می کرد. بعداً، او یکی از المپیکی‌هایی بود که برای زئوس جنگید و پاداش گرفت.

خانواده بیا

طبق اسطوره‌های یونانی، تایتان پالاس و همسرش استیکس ، پوره اقیانوسی، چهار فرزند از جمله بیا به دنیا آورد. دیگران نایک بودند، مظهر پیروزی. کریتوس نماد قدرت خام و زلوس الهه غیرت، فداکاری و رقابت مشتاقانه است.

اسطوره بیا

اگرچه بیا در اساطیر یونانی محبوب نیست، داستان او در Titanomachy که بیش از 10 سال اتفاق افتاد. تایتانوماکی جنگی بود بین تیتان‌ها به رهبری اطلس و خدایان المپیا به رهبری زئوس.

جنگ زمانی آغاز شد که کرونوس اورانوس را سرنگون کرد و سعی کرد با خوردن قدرت خود، قدرت خود را تحکیم بخشد.فرزندان. هنگامی که زئوس پسر کرونوس به دنیا آمد، مادرش (رئا) او را از کرونوس پنهان کرد و پسر جوان را فرستاد تا توسط بزی به نام آلماتیا در جزیره کرت بزرگ شود.

بیا برای زئوس

زئوس هنگامی که به اندازه کافی بزرگ شد، سایر خواهران و برادران خود را جمع کرد و آنها علیه کرونوس شورش کردند. از آنجایی که کرونوس یک تایتان بود، تایتان های دیگر مانند اطلس را گرد هم آورد و آنها دفاعی در برابر المپیکی ها به رهبری زئوس انجام دادند.

اما برخی از تیتان ها مانند پالاس و فرزندانش، 1>از جمله بیا، در کنار المپیکی ها جنگید. سهم آنها در آرمان المپیکی ها قابل توجه بود و زئوس فراموش نکرد که به آنها پاداش دهد.

زئوس به بیا و تیتان ها پاداش می دهد

بیا و خواهران و برادرانش پاداش این را گرفتند همراهان همیشگی خود زئوس و آنها با او در کوه المپ زندگی می کردند. آنها این فرصت را پیدا کردند که در کنار زئوس بر تخت او بنشینند و هر زمان و هر کجا که زئوس نیاز داشت قضاوت کنند. به مادرش، استیکس، این افتخار داده شد که خدایی باشد که همه خدایان دیگر سوگند یاد کردند از جمله خود زئوس. هر خدایی که به استیکس سوگند یاد می کرد و مخالف آن بود، مجازات می شد، بنابراین، سوگند لازم الاجرا بود.

طبق افسانه سمله، زئوس به استیکس سوگند یاد کرد که هر درخواستی را که سمله (همسرش) ممکن است برآورده کند. ساختن بعد از سوگند، سمله از زئوس خواست که خود را در شکوه کامل خود نشان دهد قبل از آن، زئوس همیشه در لباس مبدل ظاهر می شد. زئوس عواقب این درخواست را می دانست. منجر به مرگ سمله می شود. با این حال، از آنجایی که او قبلاً توسط استیکس سوگند یاد کرده بود که هر درخواستی را به او بدهد، چاره‌ای جز افشای خود به سمله نداشت که به مرگ او منجر شد.

دیگر تایتان‌های برجسته که پاداش دریافت کردند. زیرا تلاش های آنها در طول دوره تیتانوماکی شامل پرومتئوس و برادرش اپیمته بود. به پرومتئوس مسئولیت ویژه آفرینش انسان داده شد، در حالی که اپیمته با خلق و نامگذاری همه حیوانات پاداش گرفت.

همچنین ببینید: سرنوشت در آنتیگون: ریسمان قرمزی که آن را می‌بندد

تیتان هایی که شورش کردند در تارتاروس (جهان زیرین) و زئوس زندانی شدند. به هکاتونچیرزها (غول هایی با 50 سر و 100 دست) مأموریت داد تا از آنها محافظت کنند. در مورد اطلس، رهبر تایتان ها، زئوس او را مجازات کرد تا آسمان ها را برای ابد نگه دارد.

بیا مجازات پرومتئوس را اجرا می کند

یک نمونه، طبق اساطیر یونانی، جایی که بیا و او زمانی که زئوس پرومتئوس را به دلیل دزدیدن آتش خدایان مجازات کرد، خواهر و برادر مجازاتی را اجرا کردند. طبق افسانه، پس از اینکه زئوس از پرومتئوس خواست انسان را بیافریند و به آنها هدایایی بدهد، تیتان رفت و شروع به مجسمه سازی کرد. این امر آتنا را تحت تأثیر قرار داد که به این شکل جان دمید و آن مرد اول شد.

اپیمتئوس، از سوی دیگر، وظایف خود را با شور و نشاط انجام داد و همه را خلق کرد. حیوانات، و برخی از صفات خدایان را به آنها عطا کرد. او به برخی از حیوانات توانایی پرواز را داد در حالی که برخی دیگر بر روی بدن خود فلس داشتند. اپیمتئوس به حیوانات دیگر برای کمک به بالا رفتن از درخت چنگال داد و به دیگران توانایی شنا را داد. وقتی پرومتئوس خلقت انسان را به پایان رساند، از برادرش، اپیمته، برخی از هدایا را خواست تا بتواند آنها را به خلقت خود ببخشد اما اپیمته تمام هدایای موجود را تمام کرده بود.

وقتی پرومته از زئوس خواست، او فقط خندید و گفت که انسانها به صفات خدایی نیاز ندارند. این امر پرومتئوس را خشمگین کرد زیرا او مخلوقات خود را دوست داشت و به همین دلیل هنگامی که متوجه شد که هیچ انسانی نباید از آتش استفاده کند، زئوس را فریب داد. این به شدت بر انسان‌ها تأثیر گذاشت زیرا نه می‌توانستند آشپزی کنند و نه گرم شوند و ضعیف شدند. پرومتئوس به انسان ها ترحم کرد و مقداری آتش از خدایان دزدید و به انسان ها داد.

بیا پرومتئوس را به یک صخره می بندد

زئوس متوجه شد که پرومتئوس چه کرده است و او را مجازات کرد تا به او بسته شود. یک سنگ و داشتن یک پرنده جگرش را بخورد. زئوس کریتوس را تعیین کرد پرومتئوس را ببندد اما کریتوس ثابت کرد که با پرومتئوس همخوانی ندارد. مداخله بیا لازم بود تا سرانجام پرومتئوس را به صخره گره بزند. پرنده آمد و جگر پرومتئوس را خورد اما یک شبه رشد کرد و پرنده برگشت تا دوباره آن را بخورد.

این چرخه هر روز ادامه داشت که باعث درد طاقت‌آور پرومته می‌شد.

به گفته افلاطون، بیا و برادرشکریتوس نگهبانان زئوس بودند که ترس را در قلب پرومتئوس وارد کردند، زیرا او فکر می کرد آتش خدایان را بدزدد. با این حال، پرومتئوس توانست از آنها فرار کند و به ساختمان هفائستوس، خدای خدایان راه یابد. آتش. همانطور که قبلاً می دانیم، پرومتئوس در ربودن آتش و تحویل آن به بشر موفق بود.

ظاهر دیگر بیا

بیا، الهه یونانی قدرت، در یکی از آنها ظاهر شد. آثار فیلسوف یونانی پلوتارک جایی که تمیستوکلس، سردار آتنی از او یاد کرده است. طبق روایت، تمیستوکلس شروع به اخاذی از شهرهای متحد کرد، احتمالاً برای کمک به اتحاد یونان. این امر متحدین را ناراحت کرد و آنها به شدت شکایت کردند، اما تمیستوکلس گوش نکرد. در عوض، او اصرار داشت که از شهری به شهر دیگر دریانوردی کند و تقاضای پول کند.

در یک حساب او در دورهای معمول خود برای مطالبه پول به جزیره آندروس در مجمع الجزایر Cyclades یونان رفت. تمیستوکلس در تلاش برای بیرون راندن پول از آندریان، ادعا کرد که او به نام دو خدا آمده است: Peitho خدای متقاعدسازی و Bia خدای اجبار. آندریان نیز به گفته او پاسخ دادند که آنها دو خدای خود را دارند: پنیا خدای فقر و آپوریا خدای ناتوانی. آندریان به تمیستوکلس گفتند که این خدایان از دادن پول به او جلوگیری کرده اند.

Uniqueness ofبیا

بیا، بر خلاف خواهر و برادرش، الهه اصلی در اسطوره های یونانی نبود، اما با این وجود نقش های اصلی را ایفا می کرد. او اغلب به عنوان الهه خاموش توصیف می‌شد و تنها در دو افسانه یونانی ظاهر شد: پرومتئوس و تیتانوماکی. با این حال، نقش او در این افسانه ها را نمی توان دست کم گرفت زیرا او با قدرت خود به زئوس برای شکست دادن تیتان ها کمک کرد. سطح کمک او به حدی بود که زئوس فکر کرد لازم است او را یکی از نگهبانان و مجریان خود قرار دهد.

همچنین نقش او در مجازات پرومتئوس بسیار مهم بود زیرا بدون او کریتوس شکست می خورد. تایتان را ببندد بیا قدرت خود را به ارمغان آورد در حالی که پرومتئوس را پایین نگه داشت و او را برای اجرای اراده زئوس گره زد. بیا به دلیل قدرت، قدرت و نیروی خامش در سلطنت زئوس بسیار مؤثر بود. بنابراین دور از ذهن نیست که نتیجه بگیریم سلطنت زئوس به عنوان پادشاه خدایان بدون تأثیر بیا موفقیت آمیز نبود.

Bia نماد الهه یونانی و تصویر هنری

این نماد بیا ناشناخته است اما او در کنار برادرش کریتوس در نقاشی گلدانی اواخر قرن پنجم به تصویر کشیده شده است. این اثر هنری صحنه‌ای را در نمایشنامه‌ای گمشده از تراژدی‌دان یونانی اوریپید نشان می‌دهد که بیا و کریتوس را در حال تنبیه پادشاه لاپیت‌های تسالی به تصویر می‌کشد. این خواهر و برادر همچنین در آثار هنری رمانتیک قرن 18 و 19 به تصویر کشیده شده اند که مجازات پرومتئوس را همانطور که در یونانی کریتوس توصیف شده است نشان می دهد.اسطوره شناسی.

در ادبیات رومی، بیا به عنوان الهه ویس یاد می شود و همان قدرت و تأثیر نسخه یونانی او را داشت. امروزه چندین فروشگاه آنلاین وجود دارند که ادعا می کنند مجسمه الهه یونانی Bia را می فروشند.

همچنین ببینید: طنز ششم – جوونال – روم باستان – ادبیات کلاسیک

تلفظ الهه یونانی Bia

نام الهه به صورت تلفظ می شود.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها