زئوس در ادیسه: خدای همه خدایان در حماسه افسانه ای

John Campbell 28-08-2023
John Campbell

زئوس در ادیسه با ایفای نقش به عنوان فرمانروای عالی، بر شعر حماسی تأثیر گذاشت، به اندازه‌ای قدرتمند که تنها با یک پرتاب صاعقه، ناوگانی از مردان را بکشد. به همین دلیل، سرنوشت اودیسه بارها به عنوان مجازات اعمالش به خطر افتاد، زیرا او در سفر خود خشم خدایان متعدد را به دست آورد. یکی از خدایان که او را مجازات کرد، زئوس، همچنان توانست از قهرمان ما محافظت کند، زیرا او با خشم پوزیدون روبرو شد.

بیایید ببینیم چگونه خدای همه خدایان شرکت کرد در هومری شعر .

زئوس در ادیسه کیست؟

نقش زئوس در ادیسه سنگر و واسطه همه اختلافات بود . او در درجه اول تعیین کننده سرنوشت هر یک از شخصیت های ما بود، زیرا او قدرت زندگی و مرگ را در اختیار داشت. او نه تنها برای نظارت بر آسمان ها، بلکه برای سنگین کردن وقایع انسان، اعمال اراده او و نظارت هموار بر سرنوشت آنها وجود داشت.

زئوس در کتاب اول ادیسه ظاهر شد همانطور که او مردان را به دلیل مقصر دانستن مصائب، اشتباهات و بدبختی های خود به گردن خدایان و الهه های یونانی سرزنش می کرد. در ادیسه، زئوس این قدرت را داشت که مطمئن شود سفر اودیسه یک سفر آرام یا جهنمی است. برای درک کامل نقش زئوس در ادیسه، ابتدا باید تمام کارهایی که او در این شعر انجام داد را مرور کنیم.

زئوس در ادیسه چه کرد؟

اودیسه در جزیره تیتان هلیوس

مردان یونانی به جزایر متعددی سفر کردند و در هر کدام خود را به خطر انداختند و با خطر مواجه شدندهم در دریا و هم جزایری که در آن استراحت می کنند. سرانجام، آنها در جزیره هلیوس مستقر شدند تا از طوفانی که پوزیدون راه خود را فرستاده بود بگذرانند. تیرسیاس، پیامبر نابینا، به آنها گفته بود که به جزیره مذکور بروند، اما به گاو طلایی محبوب تایتان جوان دست نزنند، زیرا او این حیوانات را بیش از هر چیز دیگری در جهان دوست داشت. آنها روزها در جزیره ماندند و گرسنه ماندند زیرا منابعشان به تدریج تمام شد.

اودیسه برای دعا در معبدی رفت تا از خدایان درخواست رحمت و کمک کند و به مردان خود هشدار داد که از آنجا دور شوند. از وسوسه دست زدن به دام.

هنگامی که ادیسه رفت، یکی از مردانش بقیه را متقاعد کرد که گاوهای طلایی را ذبح کنند و بهترین را به عنوان جبران گناهانشان به خدایان تقدیم کرد. همه آنها با گرسنگی موافقت کردند و به آرامی بقیه حیوانات را یک به یک سلاخی کردند و با گوشت آنها ضیافت کردند.

هلیوس از اقدام بی احترامی آنها خشمگین شد و از زئوس خواست که زئوس تمام خدمه را مجازات کند در غیر این صورت، او خورشید را به عالم اموات می کشاند و به جای آن بر روح ها در آنجا نور می اندازد.

خشم زئوس در ادیسه

اودیسه از دعا برگشت تا مردانش را در حال جشن گرفتن بیابد. روی بقایای گاوهای طلایی و با عجله افراد خود را روی کشتی‌ها جمع کرد، در حال حرکت به سمت طوفانی که تازه شروع شده بود . زئوس از این فرصت استفاده کرد و صاعقه ای را به سمت آنها پرتاب کرد و کشتی های باقی مانده آنها را نابود کرد و همه آنها را غرق کرد.مردان اودیسه در جریان است. اودیسه در امان ماند و تنها در جزیره Ogygia که به مدت هفت سال توسط پوره کالیپسو زندانی شد، در امان ماند. با عذاب گناهان خود مواجه شدند. علیرغم قدرت مطلق زئوس برای فرمان دادن به خدایان مختلف، او این وظیفه را بر عهده گرفت که شخصاً صاعقه ای را برای مردان اودیسه بفرستد و از مرگ آنها و امنیت اودیسه اطمینان حاصل کند.

این به این دلیل بود که اگر او می داشت. اودیسه از مجازات آنها جان سالم به در نمی برد. تایتان جوان، هلیوس، از زئوس درخواست کرده بود که مردان ایتاکایی را مجازات کند ، اما او مجبور نبود شخصاً مجازات آنها را ببیند>

برخی از محققان بر این باورند که این حقیقت که زئوس از اودیسه در امان بود، به این معنی است که خدای همه خدایان بخشی از خود را در اودیسه شناخت . معلوم بود که او به قهرمان علاقه دارد، بنابراین خیلی بعید نیست.

همانطور که می دانیم زئوس بود که به هرمس دستور داد قهرمان یونانی ما را از چنگ کالیپسو رها کند کالیپسو در ابتدا از انجام این کار خودداری کرده بود زیرا عاشق اودیسه شده بود.

او قصد داشت پس از ازدواج به او زندگی ابدی عطا کند، اما به دلیل دستورات زئوس، کالیپسو چاره ای نداشت. اما پیروی از اراده خدای همه خدایان.سرنوشت اودیسه همانطور که هرمس در شعر گفته است: «در روز بیستم او سرزمین خود را حاصلخیز، شریا، سرزمین فایاکیان خواهد کرد» . اشاره او به طوفانی بود که او را به جزیره فایاسی ها آورد و در نهایت به او کمک کرد تا با خیال راحت به خانه بازگردد تا مفهوم نوستوس را دنبال کند.

Olympus in The Odyssey

Olympus in the Odyssey هنوز به عنوان محل سکونت خدایان و الهه های یونانی به تصویر کشیده می شود. آنجا بود که جمع شدند و بدون دخالت مستقیم در امور فانی، در مورد سرنوشت انسان‌ها بحث کردند. همانطور که می دانید زئوس، " رهبر " همه خدایان، پادشاه خدایان و انسانها بود. او میانجی اختلافات خدایان در کوه المپ بود و ترازوهای سرنوشت را بر روی فانیانی که برایش جالب بود نوک زد.

در اساطیر یونان، خدایان و الهه هایی که در این کوه ساکن بودند ممنوع بود. از دخالت مستقیم در امور انسان. این برای جلوگیری از تعصبات در زمینه جنگ بود. با وجود این، شعر حماسی زئوس را به عنوان مرد پشت طناب به تصویر می‌کشد و به خدایان اجازه می‌دهد تا هر کاری که می‌خواهند با قهرمان یونانی به عنوان مجازات اعمال او انجام دهند. علیرغم این، زئوس در حال کمک به پادشاه ایتاکان و اطمینان از امنیت او با وجود احکامی که اعطا کرده بود، دیده شد.

همچنین ببینید: پروتئوس در ادیسه: پسر پوزئیدون

او همچنین اودیسه را با تنبیه خود مردان تضمین کرد ، به جای اینکه به یکی از آنها دستور دهد. خدایان این کار را انجام دهند. اگر داشتبه آئولوس، خدای بادها، دستور داد که بادها را بفرستد تا کشتی های آنها را مانند قبل از بین ببرد، اودیسه به ناچار مرده بود، زیرا پادشاه ایتاکان خشم او را جمع کرده بود. او همچنین آتنا را ترغیب کرد و به آتنا اجازه داد که همان کاری را انجام دهد که الهه یونانی در امور خانواده ایتاکان دخالت می کرد و برخلاف قوانین المپ بود.

همچنین ببینید: فدرا - سنکا جوان - روم باستان - ادبیات کلاسیک

زئوس و ادیسه:

زئوس و ادیسه توسط شاعر یونانی ما با شباهت هایی به یکدیگر نوشته شده است . این دو پادشاهانی بودند که بر مردم خود حکومت می کردند و در نتیجه به نظر می رسد ویژگی های خاصی دارند که آنها را شبیه هم می داند.

هر دو مرد از مردان خود انتظار وفاداری و اطاعت کامل از سخنانشان داشتند - تفاوت بین این دو در این است که در حالی که زئوس به احترام مردمی که حکومت می کرد احترام می گذاشت، ادیسه چنین نبود. این در سفر مردان ایتاکایی به خانه دیده شد، زیرا اودیسه تلاش می‌کرد تا مردانش را رهبری کند، مردانی که از انجام آنچه به آنها گفته می‌شود خودداری کردند. فقدان احترام در رهبری مشکلی ایجاد کرد زیرا سرکشی مردان اغلب آنها را به آبهای خطرناک یا جزایر خطرناک می برد.

هر دو مرد همچنین روابط خارج از ازدواج داشتند : زئوس در طول زمان با زنان مختلف، و اودیسه در سفر به خانه نزد همسرش عاشقانی را پذیرفت. تفاوت این دو در نحوه رفتار آنها با همسرانشان است.

زئوس بی تفاوت بود و نیازی به خشنود کردن همسرش نداشت ، در حالی که اودیسه تمام تلاش خود را کرد برای بازپس گیری دست پنه لوپه و اعتماد کنیدبعد از مدتها دوری او در بازگشت به ایتاکا نگران رابطه آنها بود. اودیسه، و شباهت او به قهرمان ایتاکان ما، اجازه دهید به نکات کلیدی که در این مقاله به آنها پرداختیم بپردازیم.

  • زئوس در زمان رهبری، پادشاه خدایان و فانیان بود. خدایان و الهه‌های یونانی ساکن کوه المپ
  • زئوس با سرکوب کردن ترازوهای سرنوشت انسان‌ها بر امور انسان‌ها تأثیر می‌گذاشت و به آنچه خدایان و الهه‌ها می‌خواستند انجام دهند اجازه می‌داد یا به فانی‌ها کمک کنند یا آنها را به خاطر اعمالشان مجازات کنند. 15>
  • این حتی واضح تر بود زیرا زئوس به پوزیدون اجازه داد تا امواج و طوفان های خطرناک را به راه اودیسه بفرستد
  • زئوس سپس به آتنا اجازه داد تا به خانواده ادیسه کمک کند و حتی تا آنجا پیش رفت که هرمس را برای کمک به او بفرستد. در جزیره سیرس و آزاد کردن او از زندان اوگیجیا
  • در ادیسه، زئوس به عنوان مرد پشت صحنه به تصویر کشیده شد. او در سفر به خانه از ادیسه محافظت و مجازات کرد. او همچنین به آتنا اجازه داد تا از خانواده اش محافظت کند و با حبس کردن او در جزیره کالیپسو به مدت هفت سال، امنیت اودیسه را از پوزئیدون تضمین کرد
  • زئوس و ادیسه شباهت هایی دارند زیرا هر دو پادشاهانی بودند که پس از رهبری نبرد برای تاج و تخت خود می جنگیدند. مردم آنها

در نتیجه زئوس به عنوان نهایی نوشته شده استتصمیم گیرنده در مورد سرنوشت اودیسه و بازگشت او به خانه . علیرغم میانجیگری تنش در کوه المپ، زئوس توانست راهی برای بازگشت امن اودیسه به خانه پیدا کند، علیرغم اینکه پادشاه ایتاکان خشم خدایان متعدد را به دست آورده بود. حرکات زئوس در ادیسه ظریف بود، با این حال آنها موفق شدند دیکته کنند که ادیسه زنده بماند یا بمیرد.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها