خدای خنده: خدایی که می تواند دوست یا دشمن باشد

John Campbell 30-07-2023
John Campbell

فهرست مطالب

خدای خنده در اساطیر یونان ژلوس نام دارد. او مظهر الهی خنده است. او ممکن است در مقایسه با خدایان دیگر مانند زئوس، پوزیدون یا هادس خدای معروفی نباشد، اما ژلوس قدرت متفاوت و منحصر به فردی دارد که می تواند در زمان های خوب یا بد استفاده شود. او به عنوان یکی از رفقای دیونوسوس، خدای شراب و لذت، حال و هوای یک گردهمایی را تکمیل می کند، خواه مهمانی باشد، جشن، یا حتی ادای احترام یا ادای احترام به خدایان دیگر.

درباره ژلوس و خدایان مختلف و الهه های شادی در نسخه های مختلف اساطیر بیشتر بیاموزید.

خدای یونانی خنده

خدای یونانی خنده Gelos که به عنوان "je-los" تلفظ می شود، دارای قدرت الهی است که واقعاً در صورت شادی و شادی مشهود است. او به همراه کوموس (کوموس)، خدای نوشیدنی و عیاشی، و دیونیسوس، بدون شک می تواند اتاق را از غم و اندوه دور کند. به عنوان یک دشمن و اگر در دسترس او باشید، او می تواند مردم را حتی در میان هرج و مرج به شدت بخنداند، و می تواند مردم را به دلیل خنده های بیش از حد رنج بکشد.

همچنین ببینید: تتیس: خرس مادر ایلیاد

گلوس خوب است یا بد؟

در نویسنده رومی و فیلسوف افلاطونی خود آپولئیوس به تصویر کشیده است که چگونه مردم در تسالی جشنواره ای را هر ساله به افتخار ژلوس جشن می گیرند ، که با مهربانی و محبت هر فردی را که باعث خنده او می شد همراهی می کرد. او شادی مداوم را در چهره آنها قرار خواهد داد وهرگز به آنها اجازه غصه نخورید اینجاست که لوسیوس، شخصیت اصلی رمان، در محاصره افرادی که در حال خندیدن هستند دیده می شود.

همچنین ببینید: قهرمانی در ادیسه: از طریق قهرمان حماسی اودیسه

از سوی دیگر، ژلوس، خدای خنده در DC یا سریال کمیک کارآگاه به خاطر خنده‌هایش که در میان درد مردمی که در جنگ می‌میرند شنیده می‌شود تحقیر شد. در نسخه دوم لیگ عدالت شماره 44، Wonder Woman نقل کرد که مادرش، ملکه هیپولیتا، از ژلوس متنفر بود نه به این دلیل که به خنده اعتقادی ندارد، بلکه به این دلیل که مانند یک سایه، می تواند صدای قهقهه یا خنده او را به دنبالش بشنود. او در جبهه های جنگ و تمسخر به مردان و زنان در حال مرگ. آمازون ها در دی سی به شادی، شادی و عشق اعتقاد دارند، اما ژلوس اینطور نیست. به همین دلیل است که وقتی مردم در حال مرگ یا درد هستند شادی و خنده بیشتری پیدا می کند.

خدای اسپارتی ها

اسپارت ها جنگجویان قدرتمندی بودند. اسپارتا در یونان باستان به عنوان جامعه نظامی وحشیانه شناخته می شد. آنها ژلوس را به عنوان یکی از خدایان خود می پرستند و او حتی معبد مقدس خود را با مجسمه ای از او در اسپارت دارد. یکی از دلایل این امر کمک به حفظ روحیه فرهنگ جنگجو بود که حتی در در مواجهه با خطر، بهتر است با استفاده از شوخ طبعی آرام و خونسرد باشید. خنده در بحبوحه نبرد جنگ یکی از راهبردهای اسپارتی ها برای پیروزی بود، که بر خلاف اصل آنها به عنوان مردم یونانی بی رحم و نظامی شناخته می شود.

خدایان شاد

نام خدا و الهه در پانتئون ها یا نسخه های مختلف اساطیر وجود دارد. خدای خنده رومی ریسوس نام دارد که معادل ژلوس در اساطیر یونانی است. Euphrosyne خدای یونانی شادی، شادی و شادی است. این یک نسخه زنانه از کلمه اصلی euphrosynos است که به معنای "شادی" است. او یکی از سه الهه خواهر شناخته شده به عنوان سه Charites یا سه فضل است. او به عنوان یک خندان شناخته شده است، حباب از خنده همراه با Thalia و Aglaea. او دختر زئوس و اورینوم است که خلق شده تا دنیا را با لحظات خوش و اراده خوب پر کند.

خدایان و الهه های طنز

یک داستان غیرمحبوب از Demeter وجود داشت. 3> وقتی دخترش پرسفونه توسط هادس به عالم اموات برده شد. دیمیتر شبانه روز عزادار بود و هیچ چیز نمی تواند حال او را تغییر دهد. این باعث شد همه نگران شوند زیرا غم و اندوه دمتر به عنوان الهه کشاورزی باعث می شود تا تمام برداشت های مزرعه و پوشش گیاهی مورد انتظار از بین برود زیرا او نمی تواند به وظایف خود رسیدگی کند.

Demeter با بابو در شهر ملاقات کرد و نپذیرفت. برای دلداری دادن پس از شکست در صحبت های کوچک، بابو دامن خود را بلند کرد و واژن خود را در معرض دید دمتر قرار داد. این ژست در نهایت باعث شد که دمتر لبخندی بزند که بعداً تبدیل به خنده شد. بابو الهه خنده یا شادی است. او به عنوان سرگرم کننده، بداخلاق و از نظر جنسی آزادتر شناخته می شود.

سه نفرگریس

به غیر از Euphrosyne که مسئول شادی است، خواهر دیگر او Thalia مکمل خواهرانش به عنوان الهه کمدی یا طنز و شعر بت است. آخرین خواهر، Aglaea، به عنوان الهه زیبایی، شکوه و جذابیت مورد احترام قرار گرفت. شناخته شده بود که این سه نفر با آفرودیت، الهه عشق و زیبایی جنسی، به عنوان بخشی از همراهان او مرتبط بودند.

دوستان دیونیسوس

پیروان یا همراهان دیونیزوس ساتیر نامیده می شدند. و Maenads. Maenads پیروان زن دیونیسوس بودند و نام آنها به معنای "دیوانه" یا "جنون" است. اعتقاد بر این بود که توسط خدا تسخیر شده اند . ژلوس کسی است که ساتر را به غیر از کوموس رهبری می کند. او علاوه بر خدای نوشیدنی و عیاشی، خدای جوک‌ها نیز هست که در حین سرو شراب برای دیونیزوس و عموم مردم، قطعاً از اظهارات خنده‌دار تهی نخواهد شد.

تفاوت‌های خدایان خنده اسکاندیناوی و یونانی

هیچ اطلاعاتی در مورد خدای خنده نورس که معادل ژلوس در اساطیر یونان باشد وجود ندارد. با این حال، داستان خاصی در اساطیر نورس در مورد یک غول زن به نام اسکادی وجود دارد که برای انتقام مرگ پدرش Thjazi که توسط خدایان یا Æsir کشته شد به پادشاهی آسگارد رفت. شرایط این بود که مرگ را جبران کند یا یکی از خدایان او را بخنداند.

لوکی که بهترین است.که به عنوان خدای حیله گر شناخته می شود، از حیله گری خود برای کمک به خدایان دیگر برای رهایی از مشکل استفاده کرد. اگرچه گاهی اوقات خودش دردسر ایجاد می کند، اما بعداً آن را برطرف می کند. یک سر طناب را به بز و سر دیگرش را به بیضه هایش بست و بازی طناب کشی را آغاز کرد. لوکی هر کشش، چرخش و زوزه را تحمل کرد تا زمانی که به دامان اسکادی افتاد، که نمی‌توانست از خنده و خنده خودداری کند.

لوکی در اساطیر نورس و ژلو در اساطیر یونان تا حدودی شبیه به هم هستند. اما فقط تا حدی. لوکی به‌عنوان یک خدا قطعاً می‌تواند اطرافیانش را به دلیل شخصیت حیله‌گرش بخنداند، اما او بیشتر به عنوان یک شکل‌ساز بدون جنسیت شناخته می‌شود.

او می‌تواند دوست یا دشمن باشد، و او دردسر ساز است از طرف دیگر، به ژلوس ذاتاً این قدرت داده می شود که مردم را بخنداند تا جایی که معده آنها درد می کند و شروع به نفس کشیدن می کنند. با این وجود، هر دو بیشتر به جنبه شاد زندگی توجه دارند به جای جدی بودن مانند دیگر خدایان .

سوالات متداول

خدای خنده هندو کیست؟

داستانی حاکی از آن است که یک خدای هندو با سر فیل به نام گانشا مستقیماً توسط خنده پدرش شیوا خلق شد. با این حال، گانشا یکی از خدایان هندو است که تا به امروز مورد احترام قرار گرفته است، زیرا نماد او در از بین بردن موانع و بدست آوردن شانس، ثروت و رفاه است.

خدای طنز کیست؟

موموس بودتجسم طنز و تمسخر در اساطیر یونان. در چند اثر ادبی از او به عنوان نقد استبداد استفاده کردند، اما بعداً حامی طنز طنز با چهره های کمدی و تراژدی شد. روی صحنه، او تبدیل به یک شخصیت سرگرم کننده بی ضرر شد.

آیا ژلوس و جوکر یکسان هستند؟ بتمن در صندلی موبیوس نشسته بود، که به او توانایی دانستن هر چیزی را که در جهان وجود داشت می داد، بنابراین او در مورد نام واقعی جوکر پرسید. بتمن سرانجام پاسخی به این داشت که جوکر واقعاً چه کسی بود: یک مرد فانی صرف که خانواده دارد، و علاوه بر آن، دو هویت جوکر دیگر وجود داشت: دو دلقک.

نتیجه گیری

خدای خنده در اساطیر یونان و روم به شیوه‌های مشابهی تجسم می‌یابد، اما با نام‌های متفاوت در مقایسه با خدای خنده و ترفند نورس، لوکی، شناخته می‌شوند. هر دو به دسته جزئی خدایان تعلق دارند اما داستان ها و اسطوره های متفاوتی دارند. در اینجا چند نکته در مورد ژلوس به عنوان خدا و دیگر خدایان و الهه ها وجود دارد:

  • Gelos توسط اسپارت ها پرستش می شد.
  • Gelos یکی از Satyr یا همراهان بود. دیونیسوس.
  • گلوس در دیگر داستان های اساطیر یونان با ژلوهای تصویر شده در دی سی متفاوت است.
  • بابو الهه خنده در اساطیر یونان است.
  • یوفروسین الهه ای از خوشبختی، همراه با خواهرانش تالیا و آگلیا.

خدا و الهه‌هاقدرت ها ممکن است به دلیل برخی شباهت ها بر اساس نقش های خاصی که به عنوان خدا به آنها داده می شود، همپوشانی داشته باشند. با این حال، آنها نقش های تکمیلی در مورد نوع بشر دارند. از آنجایی که خدا یا الهه خنده، جوک، کمدی، عیاشی یا شادی هستند، نقش آنها در ایجاد حس مثبت به اطرافیانشان خلاصه می شود. حتی با استفاده از خنده علیه دشمنان خود.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها