ممنون در مقابل آشیل: نبرد بین دو نیمه خدا در اساطیر یونانی

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

Memnon vs Achilles مقایسه دو قهرمانی است که در طول جنگ در تروا با یکدیگر جنگیدند. Memnon پادشاه Aethopia در آفریقا و پسر Eos، الهه سپیده دم بود. آشیل همچنین پسر پوره رودخانه تتیس و پلئوس، فرمانروای میرمیدون ها بود، بنابراین، هر دو نیمه خدا بودند.

همچنین ببینید: محیط اودیسه - چگونه تنظیم حماسه را شکل داد؟

این مقاله منشأ، نقاط قوت و نتیجه دوئل بین هر دو نیمه خدا را ارزیابی خواهد کرد.

جدول مقایسه ممنون و آشیل

13>14>

چیست؟ تفاوت بین ممنون و آشیل؟

تفاوت اصلی بین ممنون و آشیل این بود که ممنون یک پادشاه بود در حالی که آشیل یک جنگجو بود که زیر نظر شاه آگاممنون خدمت می کرد. در حالی که ممنون انگیزه نجات مردم تروا را داشت، تنها انگیزه آشیل انتقام مرگ پاتروکلوس بود.

ممنون بیشتر به چه دلیل شناخته شده است؟

ممنون بیشتر به عنوان شناخته می شود. راشاهزاده تروا که به فداکاری و وفاداری و از همه مهمتر قدرتش مشهور بود. او پادشاهی شجاع بود که در جریان نبرد برای شهرش، تروا، جان خود را فدا کرد و کمکی نخواست.

تولد و شخصیت ممنون

ممنون ایلیاد پسر الهه Eos و Tithonus، شاهزاده تروا، بنابراین نسب او تروا بود. طبق افسانه تولدش، ایوس پدر ممنون را گرفت و او را به دوری برد تا با او دراز بکشد و اینگونه بود که ممنون به دنیا آمد. منابع دیگر حاکی از آن است که وقتی ایوس ممنون را به دنیا آورد، بازویی برنزی داشت. ممنون دورتر از تروا در سواحل اقیانوسوس به دنیا آمد.

اما هنگامی که شاه پریام از ممنون خواست به او کمک کند تا با یونانیان مبارزه کند، ممنون مجبور شد و ارتش "بی شمار" خود را رهبری کرد. جنگجویان به تروی. در ابتدا، پریام و بزرگانش بین خود بحث کردند که آیا ممنون به درخواست کمک آنها توجه خواهد کرد یا خیر. برخی شک داشتند که او بیاید، اما او با ورود با گردان های اتوپیایی خود به آنها ثابت کرد که اشتباه می کنند. ورود او برای تروجان هایی که به دنبال نجات دهنده بودند، آرامش زیادی به ارمغان آورد.

اگرچه او مجبور نبود در جنگ بجنگد، اما ممنون وفاداری، دوستی و از خودگذشتگی نشان داد. او این کار را نکرد. قبل از اینکه برای انتقام مرگ آنها بیایید منتظر بمانید تا هیچ یک از دوستان یا نزدیکان او بمیرند. برخلاف آشیل، ممنون به دنبال شکوه و جلال خود نبود، بلکه می خواست شکوه تروا را حفظ کند، حتی اگر به قیمت تمام شود.زندگی خود. ممنون ثابت کرد که می تواند در مواقع ضروری دوست قابل اعتمادی باشد در حالی که آشیل فقط در صورتی در دسترس بود که غرور یا دوستش صدمه ببیند.

ممنون استرانگ

ممنون به دلیل جنگیدن در طول جنگ مشهور است. در برابر تروا و مرگ به دست یک نیمه خدای همکار. بسیاری از محققان فکر می کنند که او شانس بیشتری برای کشتن جنگجویان نسبت به قهرمان تروا، هکتور داشت. طبق این افسانه، زمانی که ممنون با آشیل درگیر شد، زئوس هر دو نیمه خدا را چنان بزرگ ساخت که از هر زاویه ای از میدان نبرد دیده می شد.

زئوس همچنین آنها را خستگی ناپذیر کرد که به این معنی بود که آنها باید تا سر حد مرگ بجنگند. که گواهی بر قدرت و قدرت پادشاه اتیوپیایی است. خدایان هیچ کدام را بر دیگری ترجیح ندادند و به کمک آنها هم نیامدند. اتیوپیایی ها آنقدر به قدرت پادشاه خود اعتماد داشتند که با کشته شدن او فرار کردند. قدرت ممنون تنها با قوی ترین و بهترین جنگجویان در طول جنگ قابل رقابت بود.

ممنون ارزش های اخلاقی قوی داشت

پادشاه اتیوپی ها به خاطر امتناع از جنگ با نستور سالخورده مشهور بود وقتی پیرمرد او را به چالش کشید. به گفته ممنون، او برای مبارزه با او خیلی پیر بود و این یک عدم تطابق فاحش خواهد بود. او همچنین به پیرمرد گفت که آنقدر به او احترام می‌گذارد که نمی‌تواند با او بجنگد و رفت. این پس از آن بود که ممنون پسر پیرمرد، آنتیلوخوس، را در جریان نبرد کشته بود. ممنون آنتیلوخوس را به خاطر کشتن کشتدوستش ازوپ.

وقتی پیرمرد ممنون را در حال نزدیک شدن به کشتی های آخایی دید، از آشیل التماس کرد که از طرف او با ممنون بجنگد و انتقام مرگ پسرش آنتیلوخوس را بگیرد. این باعث شد دو قهرمان به دوئل با هر دو زره الهی که توسط خدای آهن، هفائستوس ساخته شده بود، وارد یک دوئل شوند. اگرچه ممنون جان خود را از دست داد، اما به دلیل ارزش های اخلاقی عالی خود مورد احترام بود.

ممنون جان خود را برای تروی فدا کرد

فداکاری او برای خیر تروی نیز شایان ذکر است زیرا او می توانست درخواست کمک را نادیده بگیرد. او ممکن است تصور می کرد که جنگ تروا می تواند آخرین جنگ او باشد، اما این او را منصرف نکرد. او در طول نبرد تمام تلاش خود را کرد اما این کافی نبود زیرا جان خود را به نیزه آشیل از دست داد.

ممنون و آشیل در طول جنگ تروا با تروجان های مدافع سابق روبرو شدند دومی برای آخایی ها می جنگد. ممنون اولین کسی بود که خون آشیل را کشید، اما آشیل در نهایت با راندن نیزه ای در سینه ممنون، پیروز دوئل شد. خونی که از بدنش جاری شد و رودخانه ای عظیم را به یاد او تشکیل داد.

آشیل بیشتر برای چه شناخته شده است؟

آشیل بیشتر به خاطر قدرت و شکست ناپذیری باورنکردنی اش شناخته می شود. علاوه بر این، او به سرعت همراه با پاشنه ضعیفش مشهور است، او یک جاودانه بوداز سوی دیگر، پاشنه پای او تنها بخش فانی بود.

تولد و شخصیت آشیل

همانطور که در پاراگراف های قبلی ذکر شد، آشیل یک نیمه خدا بود از پلئوس فانی و پوره تتیس متولد شد. طبق افسانه های یونانی، تتیس، مادر آشیل، او را در رودخانه استیکس فرو برد تا شکست ناپذیرش کند.

این پوره در حالی که کودک آشیل را در رودخانه جهنمی غوطه ور می کرد بنابراین پاشنه او زیر آب نرفت و آن را به نقطه ضعف آشیل تبدیل کرد. منابع دیگر ادعا می کنند که تتیس بدن کودک آشیل را با آمبروسیا مسح کرد و او را روی آتش نگه داشت تا جاودانگی او را بسوزاند. نوزاد و پدرش را ترک کرد. آشیل زیر نظر سنتور خردمند Chiron بزرگ شد که به او موسیقی و هنر جنگ آموخت.

آشیل در جنگ تروا

سپس او را برای زندگی با پادشاه فرستادند. لیکومدس از اسکایروس و به شکل یک دختر مبدل شد تا اینکه توسط اودیسه کشف شد تا در جنگ علیه تروا بجنگد. آشیل یک جنگجوی خودخواه بود که به دنبال جلال خود بود تا جان خود را برای مسیر یونانیان بدهد.

بنابراین، هنگامی که فرمانده او جایزه جنگی او را گرفت (یک برده به نام بریسیس)، آشیل تصمیم گرفت که بقیه جنگ را کنار بگذارد. این منجر به کشتار جنگجویان یونانی شد زیرا آنها قهرمانی نداشتند که آنها را در نبرد رهبری کند.

آخیلوستنها پس از او بهترین دوست خود، پاتروکلوس را از دست داد، و جایزه جنگی او پس داده شد، به میدان جنگ بازگشت. نگرش او نسبت به کشورش کاملاً در تضاد با نگرش ممنون است که جان خود را برای متحدش فدا کرد.

شکست ناپذیری و قدرت آشیل

آشیل به دلیل شکست ناپذیری خود که در سطح گسترده ای شناخته شده بود مشهور است. او همچنین دارای سرعت و چابکی فوق العاده بود که با قدرت خود همراه شد تا او را بر حریفانش برتری دهد. با این حال، آشیل نقطه ضعیفی داشت که پاشنه او بود و همین امر باعث ایجاد اصطلاح «پاشنه آشیل» شد.

پاشنه آشیل به معنای ضعف در یک سیستم غیر قابل تسخیر است. نقطه ضعف آشیل بعداً توسط پاریس مورد سوء استفاده قرار گرفت که تیری به پاشنه آشیل اصابت کرد و او را کشت. بنابراین، ممنون یک متحد فداکار بود، در حالی که آشیل قبل از اینکه به کمک آخائیان بیاید باید مورد التماس قرار می گرفت. آشیل از نظر قدرت و مهارت کمی نسبت به ممنون برتری داشت و به همین دلیل در طول دوئل پیروز شد.

سؤالات متداول

چه کسی می توانست ممنون در مقابل هکتور برنده شود؟

هکتور کاملاً انسانی بود، بنابراین شکی نیست که ممنون او را محکم شکست می داد و دوئل کردند. با این حال، با توجه به اینکه هر دو جنگجو برای یک طرف می جنگیدند، این امکان پذیر نخواهد بود.

آیا ممنون واقعی بود؟

جنگجوی ممنون شخصیتی در اسطوره های یونانی بود، اما برخی از محققان استدلال می کنند که او مبتنی بر این بود. در مورد یک شخص واقعی مانند Amenhotep که حکومت کردمصر بین 1526 - 1506 قبل از میلاد. دیگران نیز معتقدند که یک شخص واقعی وجود داشته است که بر اتوپیا (منطقه ای در جنوب مصر) فرمانروایی می کرده است، همانطور که توسط نویسندگانی که پس از هومر آمده اند، گواه بر این است که Memnon. با وجود اینکه بحث شدیدی در مورد نژاد ممنون وجود دارد، اکثر محققان به ویژه دانشمندان قبلی معتقدند که ممنون از زمانی که از اتیوپی در آفریقا آمده است سیاه پوست است.

همچنین ببینید:خدای یونانی باران، تندر و آسمان: زئوس

نتیجه گیری

ممنون با آشیل مطابقت داشت زیرا هر دو شخصیت نیمه خدا بودند اما آشیل پیروز شد زیرا مقدر بود هکتور را بکشد و تروی را به زانو درآورد. با این حال، پیشگویی پیش‌بینی شده بود که مرگ ممنون پیش از مرگ آشیل خواهد بود و این اتفاق رخ داد. مرگ ممنون باعث غم و اندوه زیادی برای مادرش شد که روزها گریه کرد و زئوس را وادار کرد تا ممنون را جاودانه کند.

جنگجویان که هنگام دفن ممنون در کنار او ایستاده بودند به پرندگانی به نام منونیت تبدیل شدند. این پرندگان پشت سر می‌ماندند تا مطمئن شوند مقبره رهبر بزرگ را تمیز نگه می‌دارند. آنها همچنین هر سال در سالگرد مرگ ممنون ظاهر می‌شوند تا رویدادهای جنگ تروا را به نمایش بگذارند. مرگ ممنون به غارت تروا منجر شد زیرا تمام امیدها از بین رفت و تروجان ها کسی را نداشتند که به کمک آنها بیاید.

ویژگی Memnon Achilles
رتبه یک پادشاه اتیوپی جنگجوی ارشد یونان
قدرت کمتر از آشیل شکست ناپذیر
انگیزه برای نجات تروجانها برای جلال خود
والدین پسر تیتونوس و ائوس پسر پلئوس و تتیس
مرگ مرگ ممنون در زمان ایلیاد بود درگذشت پس از وقایع ایلیاد

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها