فهرست مطالب
عزت در ایلیاد ارزشمندتر از جان بود، بنابراین همه برای رسیدن به آن تلاش کردند. شخصیت هایی مانند آشیل، آگاممنون، اودیسه، پاتروکلوس و حتی نستور پیر آنچه را که برای افتخاری که دریافت می کردند انجام دادند.
برای یونانیان باستان، نحوه درک جامعه از شما مهمتر از این بود که شما خود را چگونه می دیدید.
این مقاله به موضوع افتخار در ایلیاد می پردازد و به آن نگاه می کند. نمونههای خاصی که به وضوح افتخار را به گونهای که در یونان باستان تلقی میشد نشان میدادند.
شرافت در ایلیاد چیست؟
افتخار در ایلیاد به ارزش یک شخصیت اشاره دارد در شعر حماسی ایلیاد شعری است که ارزش های جامعه یونان باستان را منعکس می کند و افتخار در صدر فهرست قرار داشت. اقدامات شخصیتهای پیشرو در جستجوی افتخار انجام میشد.
همچنین ببینید: سوفوکل - یونان باستان - ادبیات کلاسیکافتخار و شکوه در ایلیاد
یونانیان باستان جامعهای متخاصم بودند و بنابراین، افتخار برای آنها بسیار مهم بود. وسیله ای برای حفظ جامعه بود. مردان به این باور رسیده بودند که دستاوردهای قهرمانانه در میدان نبرد تضمین می کند که نام آنها برای همیشه به یادگار بماند.
چنین مردانی آثار و زیارتگاه هایی به افتخار خود ساخته بودند در حالی که بارها از اعمال شجاعانه آنها سرودند. آنها به عنوان الهام بخش نسل بعدی بودند و برخی حتی به مقام خدایان دست یافتند.
در ایلیاد، نمونه های زیادی از آنها را به عنوان فرماندهان در هر دو طرف کشف می کنیم.جنگ از افتخار برای ایجاد انگیزه در سربازان خود استفاده کرد. ایده این بود که اطمینان حاصل شود که فرزندان آنها توسط یک نیروی مهاجم تحت سلطه یا نابود نمی شوند. مردان تمام تلاش خود را در میدان نبرد گذاشتند و اهمیتی نداشتند که بمیرند زیرا زندگی بدون شرف بدتر از مرگ است. برای یونانیان، شرافت همه چیز بود نمونه ای از آن آشیل بود که وقتی کنیزش را بردند احساس آبرو کرد. .
مقابل شرافت، حیا بود که همانطور که قبلا ذکر شد بدتر از مرگ بود. این توضیح میدهد که چرا آگاممنون کنیز آشیل را گرفت و چرا هکتور به مبارزه با آشیل ادامه داد، اگرچه میدانست که این آخرین خواهد بود. به احترام زیرا شخصیت ها معتقدند که مرگ شرافتمندانه از زندگی بی ارزش ارزشمندتر است. این توضیح میدهد که چرا آشیل و آگاممنون مرگ را به زندگی ترجیح میدهند.
جنگجویان فکر میکنند که مرگ به سراغ همه میآید، چه در خانه در گرماگرم نبرد، اما آنچه باقی میماند میراثی است که از خود به جای میگذارند. برای آنها بهتر است با یک مرگ قهرمانانه بمیرید که در آن اعمال شما برای همیشه ستایش شود تا اینکه در آسایش خانه خود بمیرید که هیچ کس به جز خانواده آنها آنها را نمی شناسد.
همچنین ببینید: آنتنور: اسطوره های مختلف یونانی مشاور شاه پریامچگونه آیا هکتور در ایلیاد افتخار نشان می دهد؟
هکتور با جنگیدن برای شهر خود و دادن جان خود برای آن افتخار نشان می دهد. هکتور به عنوان اولین پسر و وارث تاج و تخت تروی، میداند که مجبور نیست بجنگد. از آنجا کهاو فرماندهی ارتش را بر عهده دارد، تنها کاری که باید انجام دهد این است که فرماندهی کند و رزمندگانش وارد عمل شوند. با این حال، هکتور میداند که در میدان نبرد افتخاری بیشتر است از عمری که صرف دستورات میشود.
او میداند که تنها زمانی برایش ارزش قائل میشود که کاری قهرمانانه برای مردم تروا انجام دهد. - حتی اگر به معنای از دست دادن جان خود باشد. بنابراین، هکتور ارتش خود را با آگاهی کامل که اعمال او الهام بخش سربازان پشت سر او خواهد بود، به نبرد هدایت می کند. به هر حال، جنگجویان او را به عنوان بزرگترین قهرمان خود می بینند و حضور او آنها را تحریک می کند. هدف هکتور تثبیت میراث خود در تاریخ تروا است و او هم انجام داد.
امروز از تروی و هکتور در یک نفس با تحسین از اقدامات قهرمانانه او یاد می شود. مقایسه کنید با برادرش، پاریس، که از جنگ فرار می کند تا با همسرش هلن باشد. پاریس میداند که سربازانی زیر دستش دارد که دستورات او را انجام میدهند، بنابراین نمیداند چرا باید بجنگد.
اما هکتور با او روبرو میشود و او را سرزنش میکند که در راحتی اتاقش در حالی که افرادش پنهان شده است. در میدان جنگ زحمت کشید هنگامی که هکتور سرانجام با آشیل روبرو می شود، می داند که پایان او فرا رسیده است، اما با ایستادگی و دفاع از ناموس شهرش تروا، افتخارآمیز جان خود را از دست می دهد.
افتخار آشیل در ایلیاد
قهرمان حماسی آشیل زمانی که او ترجیح می دهد در میدان جنگ بمیرد به جای بازگشت به خانه اش، افتخار را بالاتر از زندگی خود می داند. مادرشتتیس، به او این امکان را می دهد که بین یک عمر طولانی صلح و رفاه یا یک عمر کوتاه افتخار یکی را انتخاب کند.
آشیل دومی را انتخاب می کند زیرا می خواهد نامش برای اعصار آینده به یادگار بماند. نمونه آشیل یونانیان را در حالی که در یک جنگ بی امان 10 ساله می جنگند و در نهایت پیروز می شوند، الهام می بخشد.
آشیل، قهرمان داستان ایلیاد هومر، چنان برای افتخار خود ارزش قائل است که وقتی دارایی ارزشمند او، بریسیس از او گرفته می شود، او از جنگیدن سرباز می زند. او احساس می کند که ناموسش کبود شده است و تا زمانی که آن خانم برنگشته است، از جنگ خودداری می کند. با این حال، او نظر خود را تغییر می دهد و وقتی دوست نزدیکش پاتروکلوس می میرد، افتخار خود را تغییر می دهد . آشیل تصمیم می گیرد با گرفتن انتقام از مرگ دوستش و برگزاری مراسم تشییع جنازه به یاد او، به او احترام بگذارد.
نقل قول درباره افتخار در شعر
یکی از نقل قول های ایلیاد در مورد افتخار که توسط آگامامنون در زمانی که او به دنبال آن رفت کنیز آشیل میخواند:
«اما من حتی میخواهم او را پس بدهم، حتی اگر این برای همه بهتر باشد. آنچه من واقعاً می خواهم این است که مردمم را ایمن نگه دارم و نبینم که می میرند. اما یک جایزه دیگر برای من بیاور و مستقیماً به تنهایی از آرگیوها بدون افتخار من برو ." دختر پس داده خواهد شد، اما تنها راه این است که "جایزه" دیگری معامله شود وگرنه او بدون افتخار باقی خواهد ماند. دومی، استاو خود را چگونه می بیند و افتخار فراوانی در او وجود دارد، زیرا او دختر برده را داشت.
نتیجه گیری
تا اینجا به مضمون افتخار به عنوان مورد حمایت نگاه کردیم. در ایلیاد هومر و نمونه هایی از شکوه در ایلیاد. در اینجا خلاصه ای از همه چیزهایی که این مقاله کشف کرده است آورده شده است:
- ایلیاد هومر فقط بازتابی از این است که چگونه یونانیان قدیم به افتخار بالاتر از زندگی خود ارزش قائل بودند.
- آنها بر این باورند که مردن در جریان یک کار قهرمانانه بهتر از مردن در پیری و بدون هیچ دستاوردی است. دومی را انتخاب می کند و به همین دلیل است که ما امروز او را به یاد می آوریم.
- مضمون مرگ در شعر مترادف با افتخار است زیرا یک مرگ قهرمانانه باعث شکوه شخصیت شد.
- هکتور همچنین در شعر افتخار به نمایش می گذارد. که اگرچه او مجبور نیست با جنگ تروا بجنگد، اما حضور و مهارت او به مردانش الهام بخش پیروزی های مختلف در طول جنگ می شود> به خوبی می دانست که از دوئل جان سالم به در نخواهد برد. با این حال، افتخاری را که با جان باختن به دست بزرگترین رزمنده جنگ نصیبش می شود، پیش بینی می کند و به دنبال آن می رود.