اسکیلا در ادیسه: هیولاسازی یک پوره زیبا

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

Scylla in the Odyssey هیولای دریایی ماده ای است که ادیسه و مردانش در سفر به خانه با آن روبرو می شوند. او صخره‌ها را در یک طرف تنگه مسینا، روبروی هیولای دریایی دیگری به نام Charybdis تسخیر کرد. داستان این موجودات را می توان در کتاب دوازدهم ادیسه هومر یافت.

ما در این مقاله همه چیز را در مورد او گردآوری کرده ایم، به خواندن ادامه دهید تا خیلی چیزها را دریابید.

اسکیلا در ادیسه کیست؟

اسکیلا یکی از آنهاست. هیولاهایی که به عنوان یک آنتاگونیست در شعر عمل می کنند و برای اودیسه در سفر به خانه اش به ایتاکا سخت می گیرند. او پوره ای بود که پوزیدون عاشقش شد و به هیولایی با شش سر تبدیل شد.

همچنین ببینید: آرکاس: اسطوره یونانی پادشاه افسانه ای آرکادی ها

Scylla Becoming a Monster

در اساطیر یونان، Scylla در شعر حماسی یونان باستان هومر به نام ادیسه ظاهر می شود. . گفته می شود که اسکیلا زمانی یک پوره زیبا بود و گلوکوس، خدای دریا، عاشق او شد. با این حال، این عشق نافرجام بود، و گلوکوس، که بر عشق خود به او پافشاری می کرد، از سرس جادوگر خواست تا به او کمک کند تا او را از طریق استفاده از مواد مخدر و طلسمات، که سیرس به آن مشهور بود، جلب کند. جادوگر سرانجام اسکیلا را به یک هیولای ترسناک تبدیل کرد، زیرا او در واقع عاشق گلوکوس نیز بود.

در روایت های دیگر، اسکیلا به یک هیولا تبدیل می شود زیرا پوزیدون، خدای دریا، معشوق او بود. در نتیجه، همسر حسود او، نرید آمفیتریت، را مسموم کرد.آب چشمه جایی که اسکیلا حمام کرد و او را به هیولای دریایی تبدیل کرد، اما بالاتنه او مانند یک زن باقی ماند. تمام این اطلاعات در مورد چگونگی تبدیل شدن اسکیلا به یک هیولا، ثمره حسادت و نفرت بود.

اسکیلا و کریبدیس در ادیسه

برخورد با اسکیلا و کریبدیس در کتاب دوازدهم رخ داد. اودیسه، جایی که ادیسه و خدمه اش مجبور بودند در کانال باریک آب که این دو موجود در آنجا خوابیده بودند حرکت کنند. در حین عبور، ادیسه از توصیه سیرس پیروی کرد و تصمیم گرفت مسیر خود را در برابر صخره های لانه اسکیلا ادامه دهد تا بتواند از گرداب عظیم زیر آب که توسط Charybdis ایجاد شده بود دور شود. با این وجود، شش سر اسکیلا به سرعت خم شدند و شش نفر از خدمه اودیسه را بلعیدند، در همان زمان که به سرعت به چرخش چاریبدیس خیره شده بودند. این بود که او شش مرد خود را به خطر انداخت و به نحوی اجازه داد که شش سر اسکیلا آنها را بخورند نه اینکه کل کشتی توسط Charybdis شکسته شود. این چنین بیان شاعرانه ای از خطری است که یک فرد با آن مواجه است.

بعد از اینکه اسکیلا مردان اودیسه را خورد، این کاریبدیس بود که آنچه از افراد و کشتی او باقی مانده بود را بلعید و نابود کرد . اودیسه در حالی که آب های زیرش در حال چرخش بود، آویزان به شاخه درخت رها شد، او منتظر یک قایق بداهه از کشتی شکسته اش بود تا بتواند آن را بگیرد.و شنا کن.

چه کسی اسکیلا را کشت؟

در تفسیری از یوستاتیوس از اساطیر متأخر یونانی، گفته شده است که هراکلس اسکیلا را در سفر خود به سیسیل کشت، اما گفته می شود که خدای دریا، فورسیس، که پدر او نیز هست، او را با استفاده از مشعل های شعله ور بر روی بدنش به زندگی بازگرداند.

Scylla چگونه به نظر می رسد؟

فیزیکی Scylla ظاهر با ویژگی های حیوانی مشخص می شد. به غیر از بالاتنه ماده، او همچنین دارای شش سر مار مانند اژدها است که هر کدام دارای یک ردیف دندان های کوسه مانند هستند.

همچنین شش سر از سگ های خلیج دور کمر او را احاطه کرده اند. پایین تنه او دارای 12 پای شاخک مانند و دم گربه است. در این شکل، او می‌تواند به کشتی‌های در حال عبور حمله کند و اجازه دهد سرش هر ملوانی را که در دسترس آن‌ها است، ببلعد.

همچنین ببینید: Miser Catulle, desinas ineptire (Catullus 8) – Catullus – Rome باستان – ادبیات کلاسیک

Scylla's Heads

Scylla یک سر انسان و شش دارد. سرهای مار که برای رسیدن به طعمه اش گسترش می یابند. در مجموع، او هفت سر دارد، اگر شش سر سگ اضافی را که به کمر او وصل شده است حساب نکنیم. اودیسه، علاوه بر آژیرهایی که در مورد آن نوشته شد، نقش حیاتی در زندگی اودیسه ایفا می کند.

چاریبدیس در ادیسه

چاریبدیس یک هیولای دریایی بود که در تنگه مسینا رو به روی اسکیلا در طرف مقابل ایستاده بود. اومی‌تواند با بلعیدن آب اقیانوس و آروغ زدن آن گرداب خطرناکی ایجاد کند، که برای هر کشتی در حال عبور خطر ایجاد می‌کند.

معروف است که هیولا Charybdis به پدرش، پوزئیدون، در نبرد با عمویش زئوس کمک کرده است. او به پوزئیدون کمک کرد تا سرزمین‌ها را با آب سیل کند که خشم زئوس را برانگیخت. دومی او را دستگیر و به بستر دریا زنجیر کرد. خدایان او را نفرین کردند و او را به یک هیولای وحشتناک تبدیل کردند که باله هایی برای دست ها و پاها و تشنگی غیرقابل کنترل برای آب اقیانوس دارد. به این ترتیب، او به طور مداوم آب اقیانوس را می بلعد و گرداب هایی ایجاد می کند.

آژیرهای آژیر در ادیسه

آژیرهای موجود در ادیسه هیولاهای زن فریبنده ای هستند که نیمه انسان و نیمه بدن پرندگان. آنها با استفاده از صدای شگفت انگیز و موسیقی گیرا خود، ملوانانی را که در راه خانه هستند جذب می کنند و آنها را به سمت نابودی خود می برند. خدمه با استفاده از پاروهای خود شروع به پارو زدن کردند. همانطور که انتظار می رفت، ادیسه هنگام عبور از جزیره شروع به مبارزه کردن و فشار روی طناب ها کرد در حالی که صدای آژیر را می شنید، اما افرادش او را محکم تر بستند. آنها در نهایت جزیره را پشت سر گذاشتند، در مقابل آژیرها موفق شدند و به سفر خود ادامه دادند.

سؤالات متداول

آیا اسکیلا در تصاویر باستانی وجود دارد؟

بله، اسکیلا نیز معمولا در تصاویر باستانی. او در نقاشی "گلوکوس وScylla» که توسط هنرمند مشهور Bartholomeus Spranger در سال 1582 خلق شده است. این اثر رنگ روغن روی بوم است که در موزه Kunsthistorisches در وین به نمایش گذاشته شده است و Scylla را به عنوان یک پوره زیبا و Glaucus را به عنوان خدای دریا نشان می دهد. اثر هنری جیمز گیلری که در سال 1793 ساخته شد، ویلیام پیت، نخست وزیر بریتانیا را در نقش ادیسه در حال سفر بر روی کشتی کوچک بین اسکیلا و کریبدیس به تصویر می‌کشد، جایی که این دو هیولا نماد طنز سیاسی هستند. گیلری در این اثر هنری از کاغذ و تکنیک اچ استفاده کرده است.

در حالی که تابلوی آدولف هیرمی-هیرشل "میان اسکیلا و کریبدیس" که در سال 1910 خلق شد، یک نقاشی پاستیل و کاغذ است و درست مانند آدولف هیرمی-هیرشل، الساندرو آلوری نیز یکی از صحنه های محبوب ادیسه هومر را به تصویر می کشد که در آن ادیسه بین دو هیولای دریایی جرأت می کند. اسکیلا همچنین در موزه لوور به عنوان جزئیاتی از یک دهانه ناقوس قرمز شکل که مربوط به 450 تا 425 قبل از میلاد است ظاهر شد. با این حال، او در این اثر هنری متفاوت از توصیف هومر دیده شد.

در نقاشی رنگ روغن روی تابلوی جوزف مالورد ویلیام ترنر از "Glaucus and Scylla" در سال 1841، Scylla را می توان در حال فرار به داخل کشور دید. از پیشرفت های خدای دریا گلوکوس. این نقاشی منظره مربوط به نیمه اول قرن نوزدهم به عنوان یکی از مقوله‌های اصلی هنر مدرن به رسمیت شناخته شد.

آیا اسکیلا در سایر ادبیات کلاسیک بود؟

بله، اسکیلا همراه با کریبدیس نه فقطبه خاطر ایفای نقش در ادیسه معروف است، اما در قطعات مختلف ادبیات کلاسیک یونان باستان نیز به او اشاره شده است. اسکیلا و کریبدیس سه بار در "Argonautica" شعری از آپولونیوس رودس و در آئنید ویرژیل، پنج بار در مسخ اوید، دو بار در الکساندرا توسط لیکوفرون، دیونیسیاکا توسط نونوس و استاتیوس سیلوا ذکر شده اند. و یک بار در مقدمه شبه هیگینیوس.

او همچنین در شعرهای مختلف یونانی و رومی ظاهر شد، مانند در Fabulae گایوس جولیوس هیگینوس، جمهوری افلاطون، آگاممنون آیسخلوس، هرکول و کتاب مدیا نوشته لوسیوس آنائوس سنکا، در کتاب اووید فستی، تاریخ طبیعی نوشته پلینی بزرگ، و در Suidas، مهمترین دایره المعارف یا فرهنگ یونانی.

نتیجه

اسکیلا موجودی زن وحشتناک بود. در ادیسه که ادیسه با مردانش هنگام ورود به دریای مدیترانه غربی با آن مواجه شد.

  • هیولای اسکیلا و کریبدیس به طور گسترده در آثار مختلف نوشته شده است. از ادبیات.
  • سرنوشت اسکیلا نتیجه حسادت و نفرت بود، چون خدای دریا نمی‌توانست او را داشته باشد، در عوض او را به یک هیولا افسون کردند.
  • او نقش شرورانه ای داشت. در ادیسه.
  • برخورد اودیسه با اسکیلا به او اجازه داد تا پادشاه بهتری باشد زیرا او دائماً در خرد رشد می کرد.موقعیتی که در آن فرد بین دو مصیبت ناخوشایند گیر می کند.

مطمئن است که هنوز نتیجه ای شگفت انگیز در چیزهای وحشتناکی که ما پشت سر گذاشته ایم پنهان است. همانطور که اودیسه بر ترسی که اسکیلا به ارمغان آورده بود غلبه کرد، ما نیز می توانیم بر هر ناملایماتی که در زندگی با آن مواجه می شویم غلبه کنیم اگر شجاعت انجام آن را داشته باشیم.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها