فهرست مطالب
برای درک اشارات در ادیسه ، باید بین خواننده و نویسنده ارتباط برقرار شود، که هر دو قبل از ارجاع، قدردانی از دانش دارند.
کنایه اشاره ضمنی یا غیرمستقیم به شخص، رویداد یا چیز است. برای مثال، برای اشاره به ایلیاد، هم نویسنده و هم مخاطب باید نوعی دانش از ایلیاد داشته باشند. روشی که فرد را ارزیابی می کند ; در این مورد، محاکمه ها و مصیبت های اودیسه. آنها تلاشهای قهرمان ما را در سفرش در ادیسه، از نبرد تروا تا بازگشت به خانه به ایتاکا، نشان میدهند. آنها همچنین اجمالی از وقایع گذشته را که اودیسه قبل از ماجراجویی 10 ساله خود بر آن ها غلبه کرده بود به خوانندگان ارائه می دهند.
از جنگ تروا تا سقوط تروا، هر بار درک مشترکی بین خواننده و نویسنده ایجاد می شود. یک کنایه توسط اولی نوشته شده است. بدون اشارات، خود نمایشنامه فاقد بدنه عمیقتری از معنا و تأثیر بود.
اشارات اصلی در ادیسه
اکثر کنایهها در ادیسه به ایلیاد اشاره میکنند که دو قطعه مهم ادبی نمایشنامه نویس . ایلیاد نبرد تروا، جنگی که اودیسه به آن میپیوندد و مبارزاتی که در آن با آن روبهرو شد را به تصویر میکشد.
اودیسه، که دنباله آن محسوب میشود، باید به اثر قبلی اشاره کند تا مخاطب را راهنمایی کند.ارتفاعات بیشتر اما این تنها نقش آن نیست؛ کنایهها نیز برای مشخص کردن شخصیتهای خاص و ویژگیهای آنها در نمایشنامه به کار میروند، مثلاً کمان اودیسه.
داستان کمان
یکی از کنایههای ادیسه که در دست پنه لوپه نشان داده شده است که اودیسه چه کسی بود و چقدر قوی بود به مخاطب نشان می دهد. این داستان ادیسه را دنبال میکند که کمان خود را به رشته تحریر در میآورد و تیری را به سمت 12 تبر پرتاب میکند، شاهکاری که فقط او میتوانست انجام دهد.
این ویژگی ویژگیهای او به عنوان یک قهرمان جنگی و تسلط او در تیراندازی با کمان را به تصویر میکشد، مهارتی که او تنها در آن مهارت داشت. ایتاکا داستان کمان نمادی از اودیسه است که میتواند کمان را به رشته تحریر درآورد و برتریها و قابلیتهایی را که فقط اودیسه داشت به تصویر بکشد و هویت او را آشکار کند.
این کمان همچنین به مخاطب ایدهای از دوران قدیم اودیسه میدهد و خاطرات او را به یاد میآورد. زمان قبل از جنگ این نشان دهنده اقتدار سیاسی ادیسه بر ایتاکا است و اینکه او صاحب حق کمان است، واقعیتی که ایتاکانی ها با حاکم خود تأیید می کنند.
همچنین ببینید: کالیپسو در ادیسه: افسونگر زیبا و فریبندهداستان حباب قهرمان ما اودیسه را به یک دایره کامل می آورد. : تسلط بر کمان چیزی است که او را به نبرد تروا میآورد و اساساً او را از ایتاکا میبرد، اما کمان نیز چیزی است که او را بار دیگر پادشاه میکند.
سفر او به دنیای زیرین ارزشش را داشت، زیرا نه تنها از تیرسیاس اخطاری دریافت کرد، بلکه از مادرش نیز نصیحت کرد.آنتیکله. او اتفاقات ایتاکا را به او گفت و عزم او را برای رفتن به خانه و شرکت در رقابتی که او را پادشاه میداند، تقویت کرد. هنگامی که اودیسه به کارگردانی Circe وارد دنیای زیرین می شود استفاده می شود. به او دستور داده می شود تا پیامبر کور، تیرسیاس را بیابد تا در سفری امن به ایتاکا، دانش کسب کند.
برای این کار، ادیسه باید با کشتن گوسفند و پر کردن گودالی از خون آن پیامبر را احضار کند. همه ارواح میل سیری ناپذیری به خون دارند. بنابراین، ادیسه باید با هر روحی که به مایع طمع میکند بجنگد تا زمانی که تیرسیاس در برابر او ظاهر شود. از عالم اموات، پرسفون. هادس را خدای خواستار و خود شیفته و پرسفونه را الهه باروری توصیف می کند. همچنین فوریت وضعیتی را که اودیسه در احضار تیرسیاس با آن روبرو می شود، توضیح می دهد.
بر خلاف آداب و رسوم و نادیده گرفتن کامل خدا و الهه در سفرش به شمال.
جهنم و کنایه های آن
اشارات موجود در عالم اموات را می توان زمانی مشاهده کرد که اودیسه با مادرش در مورد "مشکلات بی پایان خود از روزی که برای اولین بار با پادشاه آگاممنون به سمت تروا حرکت کرد" صحبت می کند.
این اشاره به زمان او در جنگ تروا دارد و اینکه چگونه او هرگز یکی از آغازگران حیاتی جنگ را فراموش نکرده است.درگیریهایی که او بر روی آن بسیار سخت آزمایش شدند - جنگی که در ایلیاد به شدت مورد بحث قرار گرفت و اودیسه به مدت ده سال در آن جنگید.
یک کنایه دیگر را میتوان مشاهده کرد وقتی ادیسه میگوید: "آلکمنا که همسر آمفیتریون بود." او با زئوس، خدای آسمان، خوابید و با عشق با او یکی شد و هراکلس، اراده زمخت و شیر دل را به دنیا آورد.
این اشاره به داستان هرکول معروف دارد که در آن زئوس به شکل شوهرش به آلکمن آمد و با او همخواب شد تا هرکول، پسر زئوس و مشهورترین نیمه خدا را به دنیا آورد.
همچنین ببینید: روم باستان – ادبیات رومی و amp; شعراین کنایه در ادامه مییابد: «دختر کرئون بزرگوار با هراکلس سرسخت ازدواج کرد، قهرمانی که هرگز نترسید. داستان غم انگیز مگارا. هرا در خشم خود از زئوس به خاطر رابطه اش با آلکمنا، هرکول را دیوانه کرد به طوری که او همسر و فرزندانش را کشت. هنگامی که هرکول به هوش آمد، سفر خود را آغاز کرد تا خود را از اعمال وحشتناک خود پاک کند.
ارتباطات
هومر ایلیاد و ادیسه را با کنایه هایی به گونه ای پیوند داد که بلافاصله درک می شود . اشاراتی که در ادیسه دیده می شود به راحتی قابل شناسایی است.
از رویارویی های غم انگیز، ادیسه مجبور شد با جنگ تروا روبرو شود تا قهرمانانی که برای آنها جان باخته اند. آثار هومر در ادیسه از ایلیاد در موارد مختلف یاد می کند تا تاریخچه مختصری از گذشته خود به مخاطب ارائه دهد. محاکمه ادیسه قبل از ادیسه نمونه ای است که هومر از ادیسه اشاره می کندگفتگو با مادرش آنتیکلیا.
نتیجه گیری
اکنون که در مورد اشارات در ادیسه و اهمیت آنها در شکل دادن به کلاسیک یونانی بحث کردیم، اجازه دهید برخی از موارد اصلی را مرور کنیم. نکات این مقاله:
-
کنایه اشاره ای ضمنی یا غیرمستقیم به یک شخص، رویداد یا چیز است و در ادیسه برای ارتباط داستانی از داستان دیگر استفاده می شود. 15>
- برای درک اشارات هومر، مخاطب باید اطلاعات قبلی از موضوع مورد نظر داشته باشد.
- اشارات، خط داستانی عمیقتر و مرتبطتری را برای مخاطب ایجاد میکند تا داستانهای قبلی را به آنچه گفته میشود درک کند و پیوند دهد. ; ارتباط گذشته و حال.
- داستان کمان به نقاط قوت اودیسه از نظر اقتدار سیاسی و هویت او اشاره دارد.
- کمان همچنین از نظر ویژگی ها نماد همتای او، هرکول است. هم مثبت و هم منفی.
- در جهنم، اشاراتی در مورد ارواح مختلف عالم اموات و داستانهای پسین آنها می شود. از مگارا تا نبرد تروا تا مبارزاتی که اودیسه در سفر به خانه با آن روبرو می شد.
- کنایه از مرگ حاکم و پرسفونه رنگ پریده به خدای مرگ و معشوقه دنیای زیرین اشاره دارد و این نشان می دهد که فوریت کار در دست انجام است.
- شایان ذکر است که کنایه همچنین خدای عالم اموات را به عنوان خدا توصیف می کند.خدای خود شیفته و معشوقه دنیای زیرین و همچنین الهه باروری.
- ارتباطات ایجاد شده توسط هومر همچنین ایلیاد و ادیسه را به هم مرتبط می کند و مطمئن می شود که ادیسه برای داستان های پسینی به پیشین خود متکی است.
در نتیجه، کنایه ها درک عمیق تری از طرح و طرح فرعی نمایشنامه ایجاد می کنند. مخاطب را مجذوب خود می کند و تأثیری می افزاید که با هیچ سرگرمی ساخته شده توسط نویسنده طنین انداز نمی شود. ادیسه مملو از کنایههایی است که هومر برای درک بیشتر گذشته قهرمان ما و داستانهایی که آن را به تصویر میکشد اضافه کرده است.
آنها همچنین مبارزات قهرمان و آزمایشهایی را که او برای تبدیل شدن به قهرمانی که امروزه دیده میشود به نمایش میگذارد. بدون چنین اشاراتی، مخاطبان متحیر می مانند و نمی توانند ارتباطی برقرار کنند که قهرمان داستان از چه چیزی می آید و برای تبدیل شدن به قهرمان چه کارهایی را پشت سر گذاشته است.