نوستوس در ادیسه و نیاز به بازگشت به خانه

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

نوستوس در ادیسه به بازگشت ادیسه به خانه از تروا از طریق دریا اشاره دارد . واژه نوستالژی نیز از واژه‌های "nostos" و "algos" مشتق شده است که به "درد نیاز به بازگشت به خانه" ترجمه شده است.

برای یونانی‌ها، انجام کارهای باورنکردنی یکی از موارد بود اهدافی که در جستجوی افتخار برای آنها مهم بود، اما فقط زندگی کردن برای گفتن داستان سختی های خود برای مردمشان در خانه به همان اندازه گاهی قهرمانانه بود.

نوستوس، بسیار بیشتر از "<1">بازگشت به خانه ، با این حال، و ما همه چیز را در مورد آن در مقاله خود در زیر پوشش داده ایم.

همچنین ببینید: ابرها - آریستوفان

Nostos چیست؟

Nostos: Three Different Meanings

در حالی که Nostos در اساطیر یونانی به عنوان کلمه یونانی برای بازگشت به خانه تعریف شده است، این لزوما نیازی به بازگشت فیزیکی ندارد. همچنین به عنوان «گزارش بازگشت» تعریف می‌شود.

این می‌تواند به شکل‌های مختلفی از جمله از طریق آهنگ یا شعر، و شاید شبیه به شیوه‌ای از داستان‌سرایی به نام « kleos باشد. ". تفاوت بین آهنگ ها، شعرها و کلئوس در این است که دومی داستان کارهای باشکوه شخص دیگری را بیان می کند. در مقابل، نوستوس توسط شخصی که سختی های بازگشت به خانه را تجربه کرده است، گفته می شود.

معنی سومی برای نوستوس وجود دارد که عبارت است از « بازگشت نور و زندگی ». البته این نشان می‌دهد که قهرمانانی که در داستان‌ها به تصویر کشیده شده‌اند، از ظلم افتاده بودند و نیاز به آشتی داشتند. آشتیو اصلاح تدریجی روح آنها نوستوس استعاری بود که در آن ماهیت واقعی روح آنها به آنها بازگشت.

نوستوس به عنوان "بازگشت نور و زندگی": داستان زئوس و هرکول

یک مثال این " بازگشت نور و زندگی " را می توان در داستان هرکول یافت.

هرکول پسر زئوس، خدای آسمان و رعد بود، و آلکمن ، بنابراین به طور طبیعی، هرا در حسادت کور خود، جنون موقتی را برای هرکول فرستاد، که باعث شد همسرش، مگارا، و فرزندانش را به قتل برساند.

تنها راهی که هرکول از ناپاکی پاک می شد. قتل آنها این بود که 12 کار را انجام دهد تا حضور محترمانه سابق خود را بازیابد. نوستوس هرکول، در این مورد، بازگشت فیزیکی به یک مکان نبود، بلکه بازگشت سلامت عقل و احترام او از سوی دیگران بود ، که او زمانی از دست داده بود.

نوستوس در ادیسه.

نوستوس ادیسه در ادیسه: آغاز

شروع نوستوس ادیسه یک دهه پس از ترک خانه اش در ایتاکا آغاز شد. در همین حال، در خانه او، برخی از مردان که بعداً "خواستگاران" نامیده شدند، می خواستند شانس ازدواج با همسر اودیسه، پنه لوپه را داشته باشند. او تمایلی به ازدواج با مرد دیگری نداشت، با این حال تقریباً تمام امیدهای بازگشت اودیسه را رها کرده بود تا دلیل موجه و دلیل خوبی برای دور کردن خود از خواستگارها پیدا کند.

همانطور که این اتفاق افتاد، آنتینووس یکی از خواستگاران نقشه کشتن تله ماکوس را برای آنچه مقاومت خانوادگی اودیسه در خانه اش به جا گذاشته بود را از بین ببرید . این نیز یکی از دلایلی بود که برای بازگشت اودیسه به خانه بسیار ضروری بود - برای بازپس گیری شکوه و جلال خود و نجات همسر و پسرش.

نوستوس در ادیسه: جزیره نیلوفر خواران

<0 اودیسه پس از دریافت کمک از فایاسی ها، از جزیره اوگیجیا کالیپسو عبور کرد و به جزیره نیلوفر خواران ختم شد. مردم محلی جزیره مقداری از میوه نیلوفر آبی را به اودیسه و مردانش دادند تا طعم آن را بچشند، اما حالا مردانش تمایل به بازگشت به خانه را از دست دادند و می‌خواستند در جزیره بمانند تا میوه‌ها را بخورند و نوستوس را فراموش کنند. ادیسه مجبور شد مردانش را به زور به قایق برگرداند زیرا متوجه شد که آنها حس و حال خود را از دست داده اند، تمایل خود را برای بازگشت به خانه.

نوستوس در ادیسه: جزیره پولیفموس

پس از ترک جزیره نیلوفر خواران، اودیسه و مردانش با پولیفموس، یک سیکلوپ ملاقات کردند و از او برای بازگشت به خانه کمک خواستند. با این حال پولیفموس هیچ علاقه ای به کمک به آنها برای بازگشت به ایتاکا نداشت و در عوض با بستن آنها و خوردن مردان اودیسه از خروج آنها جلوگیری کرد.

اودیسه موفق شد با واداشتن پولیفموس به نوشیدن مقداری آب بگریزد از شراب او به او تقدیم کرد و سپس با زدن نیزه ای سوزان توانست سیکلوپ را کور کند.

اودیسه به پولیفموس گفته بود که نام او " هیچکس " است. تا او را فریب دهند و کسی را باور نکندکسی موفق شده بود چنین موجود قدرتمندی را کور کند. با این حال، چیزی در آخرین لحظه بر ادیسه پیشی گرفت و او نام واقعی خود را برای سیکلوپ ها فاش کرد و او را به خاطر اینکه توسط یک انسان مورد تجاوز قرار گرفته است مورد تمسخر قرار داد.

پلیفموس نیز به نوبه خود با التماس، ادیسه را نفرین کرد. به خدای پوزئیدون که اودیسه هرگز نمی تواند زنده به خانه خود بازگردد . بنابراین، پولیفموس به نوعی در ارائه مشکلی برای اودیسه برای تحقق جسمانی نوستوس خود نقش داشت.

نوستوس در ادیسه: مشکل بازگشت به خانه

روبه رو شدن با غول ها پس از درخواست از سیکلوپ مسیرها

اودیسه و مردانش که به تازگی از دست سیکلوپ پولیفموس فرار کردند در سفر بازگشت به خانه به ایتاکا با مشکلات دیگری مواجه شدند. یکی از این مشکلات مواجهه با Laestrygonians، گروهی از غول های آدمخوار بود. غول‌ها با رسیدن به ساحل جزیره لاستریگونیان، سنگ‌هایی را به سمت کشتی‌ها پرتاب کردند و توانستند همه کشتی‌های اودیسه را غرق کنند.

Nostos در جزیره Aeaea

Odysseus سپس در جزیره Aeaea فرود آمد ، خانه جادوگر Circe، که آنها را به خانه خود دعوت کرد تا پس از سفر استراحت کنند. آنها نمی دانستند که او غذای آنها را نیز مصرف کرده است تا خانه خود را فراموش کنند و نوستوس خود را رها کنند، درست همانطور که نیلوفر خواران با میوه نیلوفر آبی خود با آنها رفتار کرده بودند.

او سپس مردان ادیسه را به خوک تبدیل کرد و او می خواست همین کار را با خود اودیسه انجام دهد. با این حال، پادشاه Ithacan با کمک و توصیه های آموزنده هرمس، خدای تجارت، توانست مردان خود را نجات دهد.

او یک سال دیگر با سیرس در جزیره ماند، به عنوان معشوق او و باعث تأخیر بیشتر در تحقق نوستوس او شد.

Ssisting Through More Troubles

اودیسه با مشکلات بسیار بیشتری مواجه شد، مانند دیدار با پیامبر مرده تیرسیاس در عالم اموات برای جستجو دانش و رویارویی او با آژیرهایی که مردان را با آهنگ خود به جزیره خود کشانده و پس از گرفتن آنها را کشتند.

در نهایت، پس از عبور از هیولاهای دریایی اسکیلا و کریبدیس که مردانش را خوردند، او کشتی غرق شده در جزیره کالیپسو به تنهایی . او هفت سال را در آنجا در غم و اندوه به خاطر سختی‌های بازگشت به خانه و تسکین نوستوس گذراند.

نوستوس در جزیره کالیپسو

همانطور که اودیسه با ایده ادامه زندگی خود دست و پنجه نرم می‌کرد. سفر برای بازگشت به خانه، او به مدت هفت سال در جزیره Ogygia توسط پوره Calypso اسیر شد. قصد او این بود که با پادشاه ایتاکا ازدواج کند و او را از زندگی در جزیره خودش فراموش کند.

برای اغوا کردن او و متقاعد کردن او برای ازدواج با او، اودیسه را جاودانگی پیشنهاد کرد ، چون خودش جاودانه بود که دختر تیتان و همه چیز بود. با این حال، اودیسه بودتکان نخورد و همچنان آرزو داشت که با همسر و فرزندش باشد.

در حالی که خدایان در مورد سرنوشت ادیسه در میان خود بحث می کردند، الهه آتنا تصمیم گرفت به تله ماکوس کمک کند . آتنا تله ماکوس را متقاعد کرد که رفتار فضولی خواستگارانی را که وارد خانه ادیسه شده بودند سرزنش کند.

او در نهایت او را وادار کرد تا به سفری به اسپارتا و پیلوس برود، جایی که او متوجه شد که پدرش هنوز زنده است و او زنده است. توسط پوره کالیپسو در اوگیجیا اسیر شد. همانطور که این اتفاق می افتاد، آنتینوس برنامه های خود را برای قتل تله ماکوس تسریع کرد .

همچنین ببینید: Miser Catulle, desinas ineptire (Catullus 8) – Catullus – Rome باستان – ادبیات کلاسیک

ترک جزیره کاپلیپسو: نزدیکتر به تحقق نوستوس

زمانی که ادیسه سرانجام کالیپسو را ترک کرد، پس از اینکه زئوس هرمس را فرستاد. برای اینکه از او بخواهد که اودیسه را رها کند، او با شاهزاده خانم Phaeacians Nausicaa ملاقات کرد. اودیسه از طریق او از پادشاه و ملکه فایاسی ها کمک خواست. آنها به این شرط پذیرفتند که او داستان خود را بگوید و اینکه ده سال تمام را در دریا گذرانده است.

اودیسه مشتاق بود که سالم و سلامت به خانه خود برگردد و یک بار برای همیشه نوستوس خود را برآورده کند. بنابراین او به درخواست فائقیان ملزم شد و شروع به روایت داستان سفر خود کرد .

نوستوس در ادیسه: سرانجام به خانه بازگشت

در پایان همه چیز مصائب آنها، پنه لوپه و ادیسه دوباره با هم متحد شدند ، که نقطه عطفی برای زوج و پسرشان بود.

اودیسه خود را به شکل یک گدا درآورده بود، وپنه لوپه که هنوز از هویت اودیسه مطمئن نیست، تصمیم گرفت یک مسابقه تیراندازی با کمان برگزار کند، که در آن هر کسی که برنده شود، ممکن است با او ازدواج کند. در اینجا اودیسه مهارت خود را نشان داد و به همسرش پنه لوپه روشن کرد که او واقعاً اودیسه است .

اودیسه سپس همه خواستگارانی را که در خانه اش خوشگذرانی کرده بودند و تلاش کرده بودند، کشت. برای کشتن پسرش تلماخوس درست همانطور که خانواده خواستگارها سعی کردند با اودیسه مقابله کنند، الهه آتنا برای توقف درگیری فرود آمد، که به ناچار باعث خونریزی بیشتر می شد.

نتیجه گیری

اکنون که صحبت کردیم در مورد نوستوس، چیستی آن، و نحوه نمایش آن در ادیسه، بیایید به مهمترین موارد که در مقاله خود به آن پرداختیم بپردازیم:

  • برای یونانیان باستان، در حالی که ممکن است دستیابی به شاهکارهای بزرگ در گفتن داستان های قهرمانانه اهمیت زیادی داشته باشد، اما زنده ماندن از آزمایش هایی که بر سر آن ها انداخته می شود برای یک داستان قهرمانانه کافی بود
  • در حالی که nostos به «بازگشت به خانه» ترجمه می شود. لزوماً نباید بازگشت فیزیکی باشد
  • اودیسه با بازگشت فیزیکی به خانه پس از چندین مصیبت تهدید کننده زندگی که در طول 10 سال رخ داد، نوستوس را برآورده کرد
  • بازگشت ادیسه به خانه اش نیز باعث شد معنای نمادین نوستوس، "بازگشت نور و زندگی" او با بازپس گیری خانه و نجات خانواده اش از دست خواستگاران زیادی که همسر و پسرش را آزار می دادند
  • این حسفوریت برای بازگشت به خانه ناشی از این ایده بود که همسر اودیسه را می برند و پسرش را به قتل می رساند
  • اودیسه توانست نام خود را برای پادشاه و ملکه فایاقیان فاش کند که هفت سال را بازگو می کرد. او از جمله چیزهای دیگر در جزیره کالیپسو گذرانده بود
  • اودیسه ممکن است بارها در طول سفر خود کافر شده باشد، اما تمایل او برای بازگشت به خانه در نهایت باعث شد تا نوستوس را در تمام معانی کلمه تجربه کند.

مضمون نوستوس مضمونی است که تمام شعر ادیسه را طی کرد ، زیرا خود اودیسه در حال بازگویی وقایعی بود که باید از آن ها زندگی می کرد. می توان گفت که تنها کاری که او همیشه می خواست انجام دهد این بود که به خانه بازگردد، اما زندگی و خدایان او را از انجام این کار منع کردند. علیرغم تخیلی بودن داستان، موضوع نوستوس امروزه به خصوص برای افرادی که قادر به بازگشت به خانه های خود نیستند، علیرغم انجام هر کاری که از دستشان بر می آید، مرتبط است.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها