فهرست مطالب
کلئوس در ایلیاد موضوع پرستیژ و افتخاری را که شخصیتهای اصلی شعر حماسی هومر را هدایت میکرد، بررسی میکند. محیط شعر زمینه ای غنی برای بیان شکوه فراهم می کند، زیرا امید همه رزمندگان بود که اعمال آنها برای نسل ها به یادگار بماند.
حتی پس از پایان جنگ، شاعران و اهالی شعر به گفتن ادامه دادند. داستانهای این افسانهها به این ترتیب به افزایش شهرت شخصیتها نیز کمک کردند. به خواندن ادامه دهید تا همه چیز را در مورد کلئوس بدانید و اینکه چگونه شخصیت های اصلی شکوه به دست آورده اند و همچنین داستان هایی که در مورد آنها گفته می شود.
کلئوس در ایلیاد چیست؟
کلئوس در ایلیاد و کلئوس در ادیسه کارهای بزرگ برخی از شخصیتها را توصیف میکنند که باعث تمجید و تحسین ابدی آنها شده است. 3> و شهرت و شهرتی را که قهرمانان به خاطر دستاوردهای تاریخی خود دریافت میکنند، توصیف میکند.
نمونههایی از کلئوس در ایلیاد
ایلیاد هومر مملو از نمونههایی از شکوه است، زیرا خود داستان کلئوس است. این بدان معناست که ایلیاد تماماً در مورد گفتن کارهای بزرگ قهرمانانی است مانند آشیل، پریام، نستور، هکتور، آژاکس، پروتلیزاوس و بقیه.
شکوه آشیل
داستان قهرمان یونانی آشیل یکی از نمونه های اصلی کلئوس در ایلیاد است . او بزرگترین جنگجوی یونانی بود و به عنوان خدمت کردهم الگو و هم الهام بخش همه رزمندگان یونان. آشیل با دو انتخاب روبرو بود. برای انتخاب زندگی طولانی، صلح و رفاه بدون افتخار یا زندگی کوتاهی که با شکوه تمام شود. البته آشیل دومی را انتخاب کرد و به همین دلیل است که نام او امروزه نیز ذکر میشود.
در کتاب نهم، ارتش آخاییها در بسیاری از نبردها علیه تروجانها شکست خوردند. بسیاری از جمله آگاممنون از ترک نبرد و بازگشت صحبت کردند، اما دیومدس اصرار داشت که برای جنگ بماند. نستور آگاممنون و ادیسه را تشویق کرد بروند و از آشیل التماس کنند تا پس از دارایی ارزشمند او، کنیز، بریسیس، به میدان جنگ بازگردند. اودیسه و همراهانش با انبوهی از هدایا رفتند، اما آشیل که احساس می کرد غرور یا شکوهش (بریسیس) از او گرفته شده است، درخواست آنها را رد کرد.
همچنین ببینید: اتومدون: ارابه سوار با دو اسب جاودانهآخیل به ادیسه، پادشاه جزیره ایتاکا، گفت: در مورد انتخابی که باید می کرد به گفته او، مادرش تتیس، پوره دریا، به او اطلاع داده بود که اگر با آنها بجنگد، سرنوشت او مرگ خواهد بود.
آشیل بلافاصله به مبارزه نپیوست و بلکه به طور موقت "زندگی طولانی و صلح" را انتخاب کرد زیرا جلال او، کنیز، بریسیس، ربوده شد. با این حال، او نظر خود را تغییر داد و زمانی که پاتروکلوس درگذشت و غرور او، بریسیس، بازگردانده شد، «زندگی کوتاه با افتخار» را انتخاب کرد.
همچنین ببینید: ادیپ شاه – سوفوکل – تحلیل ادیپ رکس، خلاصه، داستانشکوه هکتور
هکتور ، شاهزاده تروا وبزرگترین جنگجوی سرزمین نیز شکوه و شهرت را مقدم بر زندگی خود قرار داد. سرنوشت او این بود که به دست آشیل بمیرد و او این را میدانست اما هنوز به مبارزه پیوست. . در یکی از هکتورها او ادعا کرد که اگر دشمن را بکشد، زره آنها را در معبد آپولو آویزان خواهد کرد و بنای یادبودی برپا خواهد کرد. هکتور دشمن را کشت و نامش برای همیشه زنده خواهد ماند. هکتور مجبور نبود که بجنگد، زیرا او وارث تاج و تخت تروا بود، اما شکوه و افتخار او را به پیوستن به نبرد سوق داد. حتی پاریس که اقداماتش آغازگر جنگ بود، در نقطه ای تصمیم گرفت که بنشیند. از جنگ خارج شد تا اینکه توسط برادرش هکتور سرزنش شد. هکتور الهام بخش مردانش شد زیرا آنها را در چندین ضدحمله رهبری کرد و ضربات سنگینی به صفوف آخائیان وارد کرد.
زمانی که هکتور در دوئل نهایی آنها با آشیل ملاقات کرد، قدرت و شجاعت او شکست خورد و متوسل شد. به دویدن او سه بار دور شهر تروا با آشیل در تعقیب و گریز دوید، زیرا هکتور در آن زمان، تعقیب شکوه خود را رها کرده بود. او می دانست که از مرگ نمی گریزد (که در ایلیاد به نام نوستوس شناخته می شود) زیرا پایان او فرا رسیده است. با این حال، او به سرعت حالت خود را به دست آورد و شکوه و جلال را به خود یادآوری کردزمانی که او به دست قدرتمندترین جنگجوی جنگ جان باخت، منتظر او بود.
هکتور گلوری نقل قول های کلئوس در ایلیاد
« من از شرم برای رویارویی با مردان تروی و زنان تروا که ردای بلند خود را دنبال می کنند، اگر من اکنون از نبرد کوتاه می آمدم، یک ترسو. ”
شکوه پروتسیلائوس
پروتسیلائوس یکی از رهبران فیلاکیان و اولین نفر بود. برای پا گذاشتن به سواحل تروا. قبل از عزیمت به تروا، پیشگویی شده بود که اولین کسی که قدم بر خاک تروا بگذارد، خواهد مرد. هنگامی که نیروها به تروا رسیدند، همه جنگجویان از فرود آمدن می ترسیدند و در کشتی های خود می ماندند و می ترسیدند بمیرند. اگرچه پروتسیلائوس پیشگویی را خیلی خوب می دانست ، تلاش او برای کسب اعتبار، میل او به زندگی را مختل کرد، بنابراین خود را فدای یونانی ها کرد. مردم تروا، بنابراین، او را "Protesilaus" برای جشن گرفتن عمل باشکوه خود (نام اصلی او Iolaus بود) نامیدند. عمل Protesilaus امروز طنین انداز شده است - زیرا هیچ کس به اندازه Protesiluas دومین نفری را که فرود آمد به خاطر نمی آورد.
Kleos ادیسه
یکی دیگر از شخصیت هایی که داستان نمونه کاملی از شکوه است، اودیسه است. . او از لائرت، پادشاه سفالیان و آنتیکلیا، ملکه ایتاکا به دنیا آمد. اودیسه مجبور نبود به جنگ برود اما شهرت و اعتباری را در نظر می گرفت که اگر قهرمانی را بازگرداند از آن برخوردار خواهد شد. حتی پیشگویی که بیان می کرداو یک سفر سخت در راه بازگشت به خانه برای منصرف کردن او کافی نبود.
اودیسه به همراه آگاممنون و منلائوس برای بازیابی زنی که همسرش نبود به راه افتاد. در نهایت، او طرحی را ترسیم کرد که پیروزی یونانی ها را تضمین می کرد و بازگشت هلن - اسب تروا - را تضمین می کرد. او همچنین نقش مهمی در آشتی آگاممنون و آشیل ایفا کرد که به شکست تروجان ها در حمله به کشتی های یونانی کمک کردند. اودیسه همچنین به توسعه طرحی کمک کرد که تراکیان ها را به رهبری قهرمانشان، رزوس، خنثی کند.
یونانیان دریافتند که رزوس یک جنگجوی بزرگ بود که می توانست آنها را با اسب های خوب و سربازان خوب خود از بین ببرد. بنابراین، اودیسه و دیومدس تصمیم گرفتند به اردوگاه آنها در حالی که خواب بودند حمله کنند و آنها را غافلگیر کنند. این نقشه عملی شد و رزوس بدون شرکت در جنگ در چادر خود مرد . این رویداد شهرت اودیسه را در درجه و سلسله ارتش یونان افزایش داد و منجر به kleos او شد.
Kleos and Time in Iliad
Time (با کلمه انگلیسی اشتباه نشود) یک کلمه یونانی باستان است که نماد افتخار و شکوهی است که برای خدایان و قهرمانان در نظر گرفته شده است. این افتخار یا به شکل مراسم، قربانی یا بازی برای بزرگداشت خدایان یا قهرمانان است. تفاوت بین کلئوس (همچنین به عنوان کلئوس آفتیتون شناخته می شود) و زمان این است: کلئوس به اعمال قهرمانانه توسط افراد اشاره دارد که منجر به شکوه می شود. که دردر مقابل، زمان به پاداشهایی اشاره دارد که قهرمان انتظار دارد پس از دستیابی به کلئوس به دست آورد.
نمونهای از زمان در ایلیاد زمانی است که آشیل و آگاممنون پس از غارت شهرهایشان، چند دختر برده (به ترتیب بریسیس و کریسیس) را میگیرند. . با این حال، آشیل زمانی که آگاممنون تصمیم گرفت وقت خود را صرف کند (که در ایلیاد به عنوان گرااس نیز شناخته می شود) عصبانی می شود و عهد می کند که به جنگ تروا نپیوندد.
نتیجه گیری
تا کنون، ما معنای کلئوس را همانطور که در ایلیاد بررسی شده است مورد مطالعه قرار داده و مواردی را در ایلیاد مورد بررسی قرار داده است که در آن کلئوس به تصویر کشیده شده است. در اینجا خلاصه ای از همه چیزهایی است که ما کشف کرده ایم:
- کلئوس به شکوهی اشاره دارد که در انتظار یک قهرمان پس از رسیدن به یک نقطه عطف دیدنی است.
- در مقاله ایلیاد ما به چندین مورد برمی خوریم که شخصیت هایی مانند آشیلئوس، اودیسه و هکتور با اقدامات قهرمانانه به کلئوس دست یافتند. زندگی طولانی و صلح بدون شکوه یا زندگی کوتاه جنگی را انتخاب کنید که به شکوه ابدی ختم شود. او مرگ با شکوه را به زندگی تحت بردگی انتخاب کرد.
- پروتسیلائوس وقتی از کشتی پرید تا راه را برای حمله یونانی ها به تروا هموار کند، زندگی خود را در نظر نگرفت زیرا می دانست که شکوه او هرگز متوقف نخواهد شد.
در سراسر ایلیاد، کلئوس بودنیروی محرکه اعمال شخصیت های اصلی که هر کدام می خواستند در طول تاریخ تجلیل شوند .