چرا زئوس با خواهرش ازدواج کرد؟ - تمام اعضای خانواده

John Campbell 17-08-2023
John Campbell

در فرهنگ غربی، خدای مسیحیت و یهودیت اغلب تصور پیش فرض ما از اینکه یک خدا باید چه باشد است . تقدیم به عدالت، مهربانی، و عدالت، سریع در خشم و قضاوت.

زئوس خدای مسیحیت نیست. در واقع، زئوس و همه خدایان و الهه‌های یونانی بیش از هر ایده‌آل کمال نمادی از احساسات، صفات و افراط‌های انسانیت هستند. زئوس، پسر تایتان ها نیز از این قاعده مستثنی نیست .

منشا زئوس

کرونوس، پادشاه تایتان ها، می دانست که سرنوشت او به دست یکی از فرزندان خود خواهد افتاد. از این رو فرزندان خود را در همان لحظه تولد قورت داد. این به او راهی برای جذب نیروی آنها و جلوگیری از بلوغ آنها برای تحقق سرنوشت خود فراهم کرد. همسرش، رئا، زئوس را با جایگزین کردن سنگی که در لباس نوزاد قنداق شده بود، نجات داد. سپس پسرش را به جزیره کرت برد، جایی که توسط یک پوره از او پرستاری شد و توسط جنگجویان جوانی که به نام Curetes شناخته می شوند از او دفاع کرد و پنهان نگه داشت .

پس از بلوغ، زئوس برادرانش پوزیدون و هادس به او پیوستند و با هم پدر آدمخوار خود را سرنگون کردند . سپس جهان را تقسیم کردند و هر کدام بخشی از آن را گرفتند. زئوس کنترل آسمان ها را به دست آورد، در حالی که پوزئیدون بر دریا حکومت می کرد. که دنیای زیرین را به هادس ترک کرد. کوه المپ به نوعی زمین بی طرف تبدیل می شد ، جایی که همه خدایان می توانستند آزادانه برای ملاقات و ملاقات بیایند وگفتگو در زمینه مشترک

زئوس با چه کسی ازدواج کرده بود؟

یک سوال بهتر ممکن بود این باشد که زئوس به کدام زن تجاوز نکرده یا اغوا نکرد ؟ او یک سری عاشق داشت و با بسیاری از آنها صاحب فرزند شد. با این حال، تا زمانی که خواهرش هرا را ملاقات کرد، زنی را پیدا کرد که به راحتی نمی توانست داشته باشد.

همچنین ببینید: Tudo sobre a raça Dachshund (Teckel، Cofap، Basset ou Salsicha)

در ابتدا، او سعی کرد از او خواستگاری کند، اما هرا، که احتمالاً از فتوحات فراوان و رفتار ضعیف خود با زنان آگاه بود، آن را نداشت. آیا زئوس با خواهرش ازدواج کرده بود؟ بله، اما این پیچیده تر از این است. او نتوانست او را به دست آورد، بنابراین زئوس بهترین کاری را که انجام می دهد انجام داد - او هرا را فریب داد و سپس از موقعیت استفاده کرد. خودش را به فاخته تبدیل کرد. او عمداً باعث شد که پرنده را درهم کشیده و رقت انگیز جلوه دهد تا همدردی هرا را جلب کند .

هرا فریب خورده، پرنده را به آغوش خود برد تا به او آرامش دهد. در چنین موقعیتی، زئوس شکل مردانه خود را از سر گرفت و به او تجاوز کرد.

چرا زئوس با خواهرش ازدواج کرده است؟

هرا برای پنهان کردن شرمش موافقت کرد که با او ازدواج کند. این ازدواج در بهترین حالت خشونت آمیز بود. اگرچه زئوس خواهرش را تعقیب کرده بود و به دنبال تصاحب او از طریق ازدواج بود، اما هرگز از راه های شهوانی خود دست نکشید. او در طول ازدواج خود با هرا به اغوا و تجاوز به زنان ادامه داد. هرا به نوبه خود به شدت حسادت می کرد و به دنبال قربانیان و معشوقه های شوهرش می گشت و آنها را بی رویه مجازات می کرد .

عروسی خدایی

عروسی در تاریخ برگزار شد کوه المپ . همه ازخدایان شرکت کردند و هدایای غنی و منحصربه‌فرد را به زوجین پر کردند، که بسیاری از آنها در اسطوره‌های بعدی مورد توجه قرار گرفتند. ماه عسل 300 سال طول کشید، اما برای رضایت زئوس کافی نبود.

زئوس با چه کسی ازدواج کرد ؟

خواهر او هرا اولین و تنها کسی بود که او با او ازدواج کرد، اما این مانع از آن نشد که او با همه و همه، چه بخواهد و چه ناخواسته، صاحب فرزند شود.

هرا، الهه ازدواج و زایمان، در تمام مدت ازدواج خود دائماً با زئوس می جنگیدند. او شدیداً به عاشقان بسیار او حسادت می کرد و اغلب با او می جنگید و کسانی را که او تعقیب می کرد مجازات می کرد. او سعی کرد از داشتن دوقلوهای تایتانس لتو، آپولو و آرتمیس، الهه شکار جلوگیری کند . او یک مگس بی امان فرستاد تا آیو را عذاب دهد، زن فانی که زئوس در تلاش برای پنهان کردن او به گاو تبدیل شده بود. مگس موجود بدبخت را در دو قاره تعقیب کرد قبل از اینکه زئوس برگردد تا پشت او را به یک زن تبدیل کند.

همچنین ببینید: تروی در مقابل اسپارتا: دو شهر شگفت انگیز یونان باستان

دیمیتر، داستان پیروزی یک مادر

اگرچه هرا با زئوس ازدواج کرده بود ، علاقه سریالی او به زنان او را از تخت خود دور کرد. دمتر یکی دیگر از خواهران زئوس بود. هیچ اسطوره‌ای برای پاسخ به این که آیا دمتر با زئوس ازدواج کرد یا نه وجود ندارد، اما به نظر می‌رسد شکوه و شکوه عروسی او با هرا نشان می‌دهد که این اولین ازدواج در المپ بود.

صرف نظر از مشروعیت رابطه آنها، زئوس پدر دختری از Demeter به نام Persephone شد .گزارش شده است که دمتر دخترش را می پرستید. زئوس، طبق عادت معمولی او، پدری غایب بود که هیچ علاقه واقعی به پرسفونه نشان نمی داد.

در فرهنگ یونانی آن زمان، نامزدی دختران با مردانی دو و حتی سه برابر سن خود مرسوم بود. ترتیبات پدران و دختران به طور انحصاری انجام می شد. دختران 16 ساله مرتباً از خانه‌هایشان دور می‌شدند و با مردان بزرگ‌تری ازدواج می‌کردند. اغلب خانه جدید عروس جوان مایل ها از خانواده اصلی آنها فاصله داشت، بنابراین از دست دادن ارتباط با خانواده آنها غیرعادی نبود. دیمتر نمادی برای زنان یونانی و قهرمانی بود که احتمالاً به آنها امید می داد.

زئوس، هادس و یک معامله سایه دار

هادس، خدای عالم اموات و برادر زئوس، به فکر فرو رفت. به پرسفون . با اجازه زئوس، در حالی که دوشیزه با خدمتکارانش در یک مزرعه مشغول چیدن گل بودند، داخل شد. زمین باز شد و هادس سوار بر ارابه ای شعله ور شد و پرسفون را با خشونت ربود. فریادهای او به دمتر هشدار داد، اما دیگر دیر شده بود. هادس با جایزه اش فرار کرده بود. او پرسفون را به عالم اموات برد و در آنجا او را اسیر کرد.

برای ماه‌ها، دیمتر به دنبال هر نشانه‌ای از دخترش بود. او از هر کسی که می‌توانست التماس کرد که به او بگوید چه اتفاقی برای دخترش افتاده است، اما هیچ‌کس جرات گفتن به او را نداشت. او خانه خود را در المپوس ترک کرد و مکانی ساختبرای خودش در میان فانیان . وقتی متوجه شد که پرسفونه توسط هادس به دنیای زیرین برده شده است، وارد مرحله ای از غم و غصه و خشم شد که جهان هرگز ندیده بود.

دیمیتر الهه فصول بود. وقتی او از سرنوشت پرسفونه مطلع شد، متوقف شد. بدون تغییر فصلی و بدون تجدید، زمین به زودی به یک زمین بایر تبدیل شد. نه تولدی دوباره وجود داشت، نه خواب زمستانی، نه زندگی نوظهور بهار. با امتناع دمتر از ادامه کار، زئوس با دنیایی باقی ماند که جلوی چشمانش در حال مرگ بود.

نفرین پرسفونه

در نهایت، زئوس مجبور شد از جهان اموات چشم پوشی کند و پرسفون را پس بگیرد و او را به خانه زمینی مادرش بازگرداند. هادس که مطیع زئوس بود، پذیرفت که دختر را برگرداند، اما قبل از اینکه دختر فرار کند، او را متقاعد کرد که یک دانه انار را ببلعد. بذر او را به او می‌بست و برای چند ماه از هر سال، مجبور می‌شد به دنیای زیرین بازگردد تا به عنوان همسرش خدمت کند. بقیه سال را با مادرش زندگی می کرد.

نفرینی که پرسفونه تحت آن زندگی می کرد نوعی سازش بود. او بیشتر سال از آزادی و همراهی مادرش برخوردار بود، اما مجبور شد برای چند ماه به هادس بازگردد تا به شوهرش خدمت کند. مانند اسطوره های مشابه، به نظر می رسد وضعیت اسفبار پرسفونه نمادی از چرخه قاعدگی زن و فداکاری هایی است که برای بچه دار شدن انجام می دهند. زنان هستندبرای همیشه به چرخه ای که زندگی را به وجود می آورد ، که هم به واسطه توانایی بچه دار شدن برکت دارد و هم از تأثیراتی که این چرخه بر بدن دارد، نفرین شده است.

فتوحات و پیامدهای زئوس

در حالی که عادت زئوس به فریب دادن افراد مایل و تجاوز به افراد ناخواسته در دنیای مدرن امروزی ناپسند است ، در داستان سرایی هدفی داشت. زئوس ایده شهوت و رابطه آن را هم با قدرت و هم با باروری تجسم کرد. داستان های بسیاری از فتوحات و حملات او استفاده از رابطه جنسی برای کسب قدرت را برجسته می کند. فرزندانی که او تولید کرد، زمین را پر جمعیت کردند، اما بسیاری از کودکانی که محصول جنایات او بودند، مشکل ساز شدند و بعداً به هر طریقی علیه او رفتند.

شرارت های یک جامعه مردسالار به وضوح توسط نوشته های سوفوکل ، هومر و دیگران در آن دوره آشکار شد. رفتار زئوس در اسطوره‌شناسی که او را خدایی بی‌ثبات، خلق‌وخو و خطرناک معرفی می‌کند، مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. حتی ازدواج با هرای زیبا برای فروکش کردن شهوت زئوس کافی نبود. ازدواج زئوس با هرا و فتوحات و امور بی پایان او، رابطه بین جنسیت و قدرت را در یک جامعه مردسالار برجسته می کند.

اسطوره ها هم هشداری برای کسانی که از قدرت سوء استفاده می کنند ارائه می کند و هم ساختاری را ارائه می دهد. که فرهنگ آن روز بر آن بنا شد. مانند بسیاری از فرهنگ های باستانی، فرهنگی که توسط اساطیر یونان به تصویر کشیده شده است، پیچیده و وجهی است. جنایات زئوس علیهزنان در زندگی او هم اندوه و هم عواقب بزرگی را به بار آوردند.

هرا کسی نبود که بیکار بماند در حالی که راه خود را در سراسر منظره ویران می کرد. در این داستان ها نه تنها خدایان و قهرمانان، بلکه قربانیانی یافت شدند که قهرمان شدند. دمتر نمی خواست بیکار بماند در حالی که دختر مورد علاقه اش را از او گرفتند. معلوم می شود که اندوه یک مادر قوی تر از اراده یک خدای تکانشی بوده است.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها