Protogenoi: خدایان یونانی که قبل از شروع خلقت وجود داشتند

John Campbell 04-04-2024
John Campbell

protogenoi خدایان اولیه هستند که قبل از تایتان ها و المپیان ها وجود داشتند. این خدایان فعالانه در ایجاد کیهان شرکت داشتند اما مورد پرستش قرار نمی گرفتند. در عوض، این خدایان نماد مفاهیم انتزاعی و مکان های جغرافیایی بودند. برای دانستن بیشتر در مورد این خدایان نسل اول در اساطیر یونان ، به خواندن ادامه دهید.

11 Protogenoi به گفته هسیود

هسیود شاعر یونانی بود و ابتدا فهرستی از خدایان اولیه را در اثر خود به نام تئوگونی گردآوری کرد. به گفته هزیود، اولین خدای اولیه آشوب، حالت بی شکل و بی شکلی بود که قبل از خلقت وجود داشت. درست پس از آشوب، گایا آمد و پس از آن تارتاروس، اروس، اربوس، همرا و نایکس قرار گرفتند. این خدایان سپس تیتان ها و سیکلوپ ها را به وجود آوردند که به نوبه خود المپیایی ها به رهبری زئوس را به وجود آوردند.

اثر اورفئوس، پس از فهرست هزیود آمد و حتی به دلیل دوگانگی آن غیریونانی بود. در همین حال، کار هزیود اسطوره یونانی پذیرفته شده استاندارد در مورد چگونگی به وجود آمدن جهان است.

طبق گفته شاعر یونانی اورفئوس، فانس اولین خدای اولیه و پس از آن آشوب بود. Phans مسئول نظم جهان قبل از فرود در هرج و مرج بود. Phnes معروف بود که به عنوانما تاکنون خوانده‌ایم:

  • طبق تئوگونی هزیود، که محبوب‌ترین آنهاست، یازده خدای اولیه وجود داشته است که چهارتا از آنها به خودی خود به وجود آمده‌اند. آشوب و پس از آن زمین (گایا)، سپس تارتاروس (پرتگاه عمیق زیر زمین) و سپس اروس آمد. به اتر (نور) و همرا (روز).
  • گایا اورانوس (بهشت) و پونتوس (اقیانوس) را به وجود آورد تا خدایان اولیه را تکمیل کند، اما کرونوس اورانوس را اخته کرد و منی خود را به دریا انداخت که آفرودیت را به وجود آورد. 14>
  • اورانوس و گایا تایتان هایی را به دنیا آوردند که خدایان المپیا را نیز به وجود آوردند که خدایان نهایی در اسطوره جانشینی یونانی شدند. اسطوره آفرینش یونانی، بدانید که همگی تلاش های انسان برای توضیح منشاء جهان و معنا بخشیدن به آن است. خدای خیر و نور.

    Chaos

    Chaos خدایی بود که شکاف بین آسمان و زمین و مه را که زمین را احاطه کرده بود، تجسم کرد. بعدها، آشوب مادر شب و تاریکی شد و بعداً مادربزرگ آیتر و همرا شد. کلمه "Chaos" به معنای شکاف یا شکاف گسترده است و گاهی اوقات گودال بی پایان تاریکی ابدی را نشان می دهد که قبل از خلقت وجود داشته است.

    Gaia

    پس از آشوب آمد Gaia که به عنوان نماد عمل می کرد. از زمین و مادر همه خدایان، گایا پایه و اساس همه هستی و الهه همه جانوران خشکی شد.

    اورانوس

    گایا سپس اورانوس را بدون همتای مذکر، فرآیندی که به نام پارتنوژنز شناخته می شود. به گفته هسیود، اورانوس خدای بهشت (که پسر گایا بود) به همراه گایا تایتان ها، سیکلوپ ها، هکانتوچیرس ها و غول ها را به دنیا آوردند. هنگامی که سیکلوپ ها و هکانتوچیرس ها متولد شدند، اورانوس از آنها متنفر بود و نقشه ای برای پنهان کردن آنها از گایا اندیشید.

    وقتی او نتوانست فرزند خود را پیدا کند، گایا با سایر فرزندانش مشورت کرد تا به او کمک کنند تا انتقام از دست دادن خود را بگیرد. کرونوس، خدای زمان، داوطلب شد و گایا یک داس سنگ چخماق خاکستری به او داد. وقتی اورانوس برای عشقبازی کردن با گایا نزد گایا بازگشت، کرونوس روی آنها خزید و او را اخته کرد . اخته شدن اورانوس خون زیادی تولید کرد که گایا از آن برای خلق خشم (الهه های انتقام)، غول ها و ملیه ها (پوره ها) استفاده کرد.از درخت خاکستر).

    سپس کرونوس بیضه های اورانوس را به دریا انداخت که باعث شد آفرودیت، الهه عشق و زیبایی وابسته به عشق شهوانی .

    Ourea

    اوریا کوه هایی بودند که توسط گایا، همه توسط خود او بیرون آمدند.

    اینها عبارت بودند از:

    آتوس، ایتنا، هلیکون ، کیتایرون، نیسوس، المپوس تسالی، المپوس فریگیا، پارن و تمولوس. توجه داشته باشید که همه اینها نام کوههای بزرگ بودند و همگی یک خدای اولیه در نظر گرفته می شدند.

    پونتوس

    پونتوس سومین فرزند پارتنوژنیک گایا بود و خدایی بود که شخصیت see را به تصویر می کشید. a. بعدها، گایا با پونتوس خوابید و تائوماس، اوریبیا، سیتو، فورسیس و نرئوس را به وجود آورد. همه خدایان دریا.

    Tartaros

    بعد از گایا تارتاروس آمد، خدایی که شخصیت پرتگاه بزرگی بود که در آن افراد شرور برای قضاوت و عذاب پس از مرگ فرستاده شدند. تارتوروس همچنین به سیاهچال تبدیل شد جایی که تایتان‌ها پس از سرنگونی آنها توسط المپیکی‌ها در آنجا زندانی شدند.

    تارتاروس و گایا پدر و مادر مار غول پیکر تایفون شدند که بعداً با زئوس دوئل کرد. فرمانروایی جهان هستی تارتاروس همیشه پایین‌تر از زمین و گنبدی معکوس است که در تضاد با آسمان است.

    اروس

    بعدی آمد خدای جنسیت و عشق، اروس ، که نام آن به معنای " خواسته " است. همانطور که از نام او پیداست، اروس مسئول تولید مثل در کیهان بود. او بوداعتقاد بر این است که زیباترین خدایان ازلی است و تجسم حکمت خدایان و انسانها است. در تئوگونی اورفئوس، Phanes (نام دیگر اروس)، اولین خدای اولیه ای بود که از "تخم مرغ جهان" سرچشمه گرفت.

    اسطوره های دیگر اروس را به عنوان از فرزندان آرس و آفرودیت نام می برند که بعداً عضو اروتها شد - چند خدای یونانی مرتبط با جنسیت و عشق . علاوه بر این، اروس به عنوان الهه عشق و دوستی نیز شناخته می شد و بعدها در اسطوره های رومی بعدی با روان، الهه روح جفت شد.

    Erebus

    Erebus خدایی که شخصیت تاریکی و پسر آشوب است . او خواهر یکی دیگر از خدایان اولیه به نام Nyx، الهه شب بود. اِربوس با خواهرش نایکس پدر اِتر (که مظهر آسمان درخشان بود) و همرا (که نماد روز بود) شد. علاوه بر این، اربوس همچنین به عنوان قلمروی از جهان اموات یونان که ارواح فوت شده بلافاصله پس از مرگ به آنجا می روند، تجسم شد.

    Nyx

    Nyx t الهه شب و همراه با Erebus ، او مادر هیپنوس (شخصیت خواب) و تاناتوس (شخصیت مرگ) شد. اگرچه نام او در متون یونان باستان زیاد ذکر نشده است، اما اعتقاد بر این بود که نایکس دارای قدرت های بزرگی است که همه خدایان از جمله زئوس از آن می ترسیدند. Nyx همچنین شخصیت Oneiroi (رویاها)، Oizys (درد و پریشانی)، Nemesis (انتقام) وسرنوشت.

    خانه نایکس تارتاروس بود جایی که او با هیپنوس و تاناتوس زندگی می کرد. یونانیان باستان معتقد بودند که نایکس یک غبار تاریک است که نور خورشید را مسدود می کند. او به عنوان یک الهه بالدار یا یک بانویی در ارابه سواری با مه تیره در اطراف سرش نشان داده شد.

    Aether

    همانطور که قبلاً ذکر شد، اتر توسط Erebus (تاریکی) و Nyx (شب) متولد شد. ). اتر نماد آسمان فوقانی روشن بود و با خواهرش همرا، مظهر روز متفاوت بود. این دو خدا در کنار هم کار می کردند تا اطمینان حاصل کنند که نور کافی در سراسر روز وجود دارد و بر فعالیت های انسان در طول روز نظارت می کردند.

    Hemera

    Hemera الهه روز ، اگرچه یک خدای اولیه، توسط اربوس و نایکس متولد شد. هسیود در توضیح مفهوم روز و شب گفت که در حالی که همرا، مظهر روز از آسمان عبور می کند، خواهرش، نایکس، نماینده شب، منتظر نوبت او بود. سپس نایکس دوره خود را نیز طی کرد. این دو هرگز اجازه نداشتند روی زمین با هم بمانند و به همین دلیل است که شب و روز وجود دارد.

    Hemera نور درخشانی در دستان خود داشت که به همه کمک کرد. مردم در طول روز به وضوح ببینند. از طرف دیگر، نایکس خواب را در دستان خود نگه می داشت که آن را بر روی مردم می دمید و باعث به خواب رفتن آنها می شد. همرا همچنین همسر اتر، خدای اولیه آسمان بالا بود. برخی از افسانه ها نیزاو را به ترتیب با ایون و هرا، الهه‌های سپیده دم و بهشت ​​مرتبط می‌دانستند.

    سایر پروتوژن‌ها

    پرتوگنوی‌ها به گفته هومر

    تئوگونی هسیود تنها کتابی نبود که به تفصیل این ایجاد کیهان نویسنده ایلیاد، هومر نیز روایت خود را از افسانه آفرینش، هرچند کوتاهتر از اسطوره هزیود ارائه کرد. به گفته هومر، اوسیانوس و احتمالا تتیس همه خدایان دیگری را که یونانیان می پرستیدند به دنیا آوردند . با این حال، در اساطیر رایج یونانی، اوشنوس و تتیس هر دو تیتان و فرزندان خدایان اورانوس و گایا بودند.

    پرتوگنوی به گفته آلکمن

    آلکمن شاعر یونان باستان بود که معتقد بود <2 تتیس اولین خدا بود و او خدایان دیگری مانند پوروس (مسیر)، تکمور (نشانگر) و سکوتوس (تاریکی) را تولید کرد. پوروس نمایانگر تدبیر و سودمندی بود در حالی که تکمور نمادی از حد زندگی بود.

    اما بعداً تکمور با سرنوشت مرتبط شد و فهمیده شد که هر چه او حکم کند حتی توسط خدایان قابل تغییر نیست. Skotos شخصیت تاریکی بود و معادل Erebus در Hesiod Theogony بود.

    اولین خدایان به روایت اورفئوس

    همانطور که قبلاً ذکر شد، اورفئوس، شاعر یونانی، فکر می کرد که نیکس اولین خداست. خدای اولیه که بعدها خدایان بسیار دیگری را به دنیا آورد. دیگر سنت‌های اورفیک، Phanes را به عنوان اولین خدای اولیه معرفی می‌کنند که از آن بیرون آمده استتخم کیهانی.

    خدایان ازلی به گفته آریستوفان

    آریستوفان نمایشنامه نویسی بود که نوشت نیکس اولین خدای اولیه بود که خدای اروس را از یک تخم زایید.

    Protogenoi به گفته فرسیدس سیروس

    از نظر فرسیدس (فیلسوف یونانی) سه اصل از قبل وجود داشته و همیشه وجود داشته است. ابتدا Zas (زئوس) بود که پس از او Chthonie (زمین) آمد و سپس Chronos (زمان) آمد. درست مانند اروس در تئوگونی اورفئوس. فرسیدس تعلیم داد که منی کرونوس پس از ساختن آتش، هوا و آب از بذر او (نطفه) از خدایان دیگر سرچشمه گرفته و آنها را در پنج حفره رها کرده است.

    هنگامی که خدایان تشکیل شدند، همه آنها رفتند با خدایان آتش ساکن اورانوس (آسمان) و آیتر (آسمان فوقانی روشن). خدایان باد در تارتاروس ساکن شدند و خدایان آب به آشوب رفتند در حالی که خدایان تاریکی در نیکس زندگی می کردند. زاس، اکنون اروس، سپس در یک جشن عروسی بزرگ با چتونی ازدواج کرد، در حالی که زمین شکوفا شد.

    همچنین ببینید: ترجمه کاتولوس 75

    پروتوگنوی امپدوکلس

    یکی دیگر از فیلسوفان یونانی که سعی در توضیح منشأ جهان داشت، امپدوکلس آکراگاس بود. او عقیده داشت که جهان از دو قدرت یعنی Philotes (عشق) و Neikos (جنگ) شکل گرفته است. سپس این نیروها جهان را با استفاده از این چهار نفر ایجاد کردندعناصر هوا، آب، آتش و باد. او سپس این چهار عنصر را با زئوس، هرا، آیدونئوس و نستیس مرتبط کرد.

    چگونه تایتان ها پروتوژنوی را سرنگون کردند

    تیتان ها 12 فرزند بودند (شش نر و شش ماده) از خدایان اولیه اورانوس و گایا. نرها Oceanus، Crius، Hyperion، Iapetus، Coeus و Cronus بودند در حالی که تیتان های ماده Themis، Phoebe، Tethys، Mnemosyne، Rhea و Theia بودند. کرونوس با رئا ازدواج کرد و این دو اولین قهرمان المپیاد زئوس، هادس، پوزیدون، هستیا، دمتر و هرا را به دنیا آوردند.

    همچنین ببینید: افسانه ها - ازوپ - یونان باستان - ادبیات کلاسیک

    همانطور که قبلا ذکر شد، کرونوس پدرش را با اخته کردن پدرش و دور انداختن بذرش به عنوان پادشاه برکنار کرد. . بنابراین، او پادشاه تایتان ها شد و با خواهر بزرگترش رئا ازدواج کرد و این زوج با هم اولین المپیایی ها را به دنیا آوردند . با این حال، والدینش به او هشدار دادند که یکی از فرزندانش او را سرنگون خواهد کرد، درست همانطور که او با پدرش اورانوس کرد، بنابراین کرونوس نقشه ای کشید. او تصمیم گرفت تمام فرزندانش را پس از به دنیا آمدن آنها ببلعد تا از نفرین قریب الوقوع جلوگیری کند.

    ریا از نقشه های حیله گرانه شوهرش مطلع شد بنابراین اولین پسرش زئوس را به جزیره کرت برد و پنهان شد. او آنجا سپس سنگی را در قنداق پیچید و با تظاهر به زئوس به شوهرش عرضه کرد. کرونوس با تصور اینکه زئوس است سنگ را قورت داد، به این ترتیب جان زئوس نجات یافت . هنگامی که زئوس بزرگ شد، از پدرش درخواست کرد که بسازداو فنجاندار خود بود و معجون را با شراب پدر مخلوط کرد و باعث شد که تمام خواهر و برادرهایش استفراغ کند. Cyclopes و Hencantochires (همه فرزندان اورانوس) برای مبارزه با کرونوس. سیکلوپ ها رعد و برق و رعد و برق را برای زئوس ساختند و هکانتوچیرس ها از دست های زیاد خود برای پرتاب سنگ استفاده کردند. تمیس و پرومتئوس (همه تیتان ها) با زئوس متحد شدند در حالی که بقیه تیتان ها برای کرونوس می جنگیدند. نبرد بین المپیان ها (خدایان) و تایتان ها به مدت 10 سال ادامه یافت و زئوس و المپیایی ها به عنوان برنده ظاهر شدند.

    زئوس سپس تیتان هایی را که با کرونوس در پشت میله های تارتاروس جنگیدند را بست و هنکانتوچیرس ها را به عنوان نگهبان قرار داد. آنها به خاطر نقشش در جنگ علیه زئوس، اطلس (یک تیتان)، بار سنگین حمایت از آسمان را بر عهده گرفت. در نسخه‌های دیگر اسطوره، زئوس تایتان‌ها را آزاد می‌کند .

    تلفظ Protogenoi

    تلفظ کلمه یونانی که به معنای " خدایان اولیه است. ' به شرح زیر است:

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها