طنز ششم – جوونال – روم باستان – ادبیات کلاسیک

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

(طنز، لاتین/رومی، حدود 115 پس از میلاد، 695 سطر)

مقدمهدیوانه کننده است که فکر کنید او واقعاً یکی را دریافت خواهد کرد. او سپس نمونه هایی از همسران شهوتران را بیان می کند، مانند اپیا، همسر یک سناتور، که با یک گلادیاتور به مصر فرار کرد، و مسالینا، همسر کلودیوس، که برای کار در فاحشه خانه مخفیانه از کاخ خارج می شد. اگرچه شهوت ممکن است کمترین گناه آنها باشد، اما بسیاری از شوهران حریص حاضرند برای جهیزیه ای که می توانند دریافت کنند، از چنین تخلفاتی چشم پوشی کنند. او استدلال می کند که مردان چهره زیبا را دوست دارند نه خود زن، و وقتی او پیر شد، می توانند او را بیرون کنند.

جوونال سپس در مورد زنان پرمدعا صحبت می کند و ادعا می کند که ترجیح می دهد فحشا برای همسری بر شخصی مانند دختر اسکیپیو، کورنلیا آفریقانا (که به طور گسترده به عنوان نمونه کامل یک زن رومی با فضیلت یاد می شود)، زیرا او می گوید که زنان با فضیلت اغلب مغرور هستند. او پیشنهاد می کند که لباس پوشیدن و یونانی صحبت کردن اصلاً جذاب نیست، به خصوص در یک زن مسن تر.

او سپس زنان را متهم می کند که نزاع می کنند و مردانی را که دوستشان دارند در تمایلشان برای اداره خانه عذاب می دهند و سپس آنها را متهم می کند. فقط به سراغ مرد دیگری بروید او می گوید که یک مرد تا زمانی که مادرشوهرش هنوز زنده است، هرگز خوشحال نخواهد شد، زیرا او به دخترش عادات شیطانی می آموزد. زنان باعث دعوا و مشاجره می شوند و تخلفات خود را با متهم کردن همسرشان می پوشانند (اگرچه اگر شوهر آنها را در این مورد دستگیر کند، خشمگین تر می شوند).

در روزهای گذشته، فقر و همیشگی بودکاری که زنان را پاکیزه نگه می دارد، و این ثروت بیش از حد است که با تسخیر به دست می آید که اخلاق رومی را با تجمل از بین برده است. همجنس گرایان و مردان زن یک آلودگی اخلاقی هستند، به ویژه به این دلیل که زنان به توصیه های آنها گوش می دهند. اگر خواجه‌ها از همسر شما محافظت می‌کنند، باید مطمئن باشید که آنها واقعاً خواجه هستند ("چه کسی خود از نگهبانان محافظت خواهد کرد؟"). هم زنان بلندپایه و هم زنان پایین به یک اندازه ولخرج هستند و فاقد آینده نگری و خویشتن داری هستند.

همچنین ببینید: آفرودیت در ادیسه: داستان سکس، غرور و تحقیر

جوونال سپس به سراغ زنانی می رود که در مسائل مربوط به مردان دخالت می کنند و مدام فحش می دهند. شایعات و شایعات او می گوید که آنها همسایه ها و مهمانداران وحشتناکی درست می کنند و مهمانان خود را منتظر نگه می دارند و سپس مانند مارهایی که در خمره شراب افتاده است می نوشند و استفراغ می کنند. زنان تحصیل کرده ای که خود را به عنوان سخنور و دستور زبان تصور می کنند و نکات ادبی را به چالش می کشند و هر لغزش دستوری شوهرانشان را یادداشت می کنند نیز منفور هستند.

زنان ثروتمند غیرقابل کنترل هستند، فقط سعی می کنند برای معشوق خود ظاهری زیبا داشته باشند و به خرج می دهند. زمانی که در خانه با شوهرانشان پوشیده از ترکیبات زیبایی خود هستند. آنها مانند ظالمان خونین بر خانواده خود حکومت می کنند و لشکری ​​از کنیزان را استخدام می کنند تا آنها را برای عموم آماده کنند، در حالی که با شوهران خود طوری زندگی می کنند که گویی کاملاً غریبه هستند.

زنان ذاتاً خرافاتی هستند و بخشش می کنند. اعتبار کامل به سخنان خواجهکاهنان بلونا (الهه جنگ) و سیبل (مادر خدایان). برخی دیگر طرفداران متعصب فرقه داعش و کشیشان شارلاتان آن هستند، یا به فال گویی های یهودی یا ارمنی یا اخترشناسان کلدانی گوش می دهند و از بخت و اقبال خود توسط سیرک ماکسیموس خبر می دهند. بدتر از آن، زنی است که خودش آنقدر در طالع بینی ماهر است که دیگران به دنبال مشاوره از او هستند. اگرچه حداقل این امر مانع از زین شدن شوهران با فرزندان نامشروع و نیمه اتیوپیایی می شود). جوونال ادعا می‌کند که نیمی از نخبگان رومی را کودکان رها شده تشکیل می‌دهند که زنان آنها را به عنوان فرزندان شوهران خود می‌گذرانند. زنان حتی به مصرف مواد مخدر و مسموم کردن شوهران خود خم خواهند شد تا به راه خود برسند، مانند همسر کالیگولا، که او را با معجون دیوانه کرد، و آگریپینا کوچکتر که کلودیوس را مسموم کرد.

به عنوان یک پایان، جوونال می پرسد که آیا مخاطبش فکر می کند که او در هذل غم انگیز تراژدی لغزیده است؟ اما او اشاره می کند که پونتیا به قتل دو فرزندش اعتراف کرده است و اگر هفت فرزندش بود هفت نفر را می کشت و ما باید هر آنچه را که شاعران درباره مدیا و پروکنه به ما می گویند باور کنیم. با این حال، این زنان تراژدی باستانی مسلماً بدتر از زنان رومی مدرن بودند، زیرا حداقل آنها همان کاری را کردند که کردند.از عصبانیت، نه فقط برای پول. او نتیجه می گیرد که امروزه در هر خیابان یک Clytemnestra وجود دارد. 7>بازگشت به بالای صفحه

Juvenal دارای شانزده شعر شناخته شده است که در بین پنج کتاب تقسیم شده اند، همه در رومی ژانر طنز، که در ابتدایی ترین حالت خود در زمان نویسنده، شامل بحث گسترده ای از جامعه و آداب و رسوم اجتماعی بود که با هگزامتر داکتیلیک نوشته می شد. طنز شعر رومی (برخلاف نثر) اغلب طنز لوسیلین نامیده می شود، پس از لوسیلیوس که معمولاً به عنوان منشأ این ژانر شناخته می شود.

همچنین ببینید: اسکندر و هفاستیون: رابطه جنجالی باستانی

با لحن و شیوه ای از کنایه تا خشم ظاهری، Juvenal اعمال و عقاید بسیاری از معاصران خود را مورد انتقاد قرار می دهد و بینش بیشتری نسبت به نظام های ارزشی و مسائل اخلاقی و کمتر به واقعیت های زندگی رومی ارائه می دهد. صحنه های نقاشی شده در متن او بسیار واضح و غالباً مبهم است، اگرچه جوونال کمتر از مارسیال یا کاتولوس از فحاشی آشکار استفاده می کند.

او به طور مداوم به تاریخ و اسطوره به عنوان منبعی اشاره می کند. عبرت آموزی یا سرمشق رذایل و فضایل خاص. این ارجاعات مماسی، همراه با لاتین متراکم و بیضوی او، نشان می دهد که خواننده مورد نظر Juvenal زیرمجموعه بسیار تحصیلکرده نخبگان رومی، عمدتاً مردان بالغ با موضع اجتماعی محافظه کارانه تر، بوده است. 2> در 695 خط، «طنز 6» طولانی ترین تک شعر در مجموعه جوونال ' «طنزهای» است که تقریباً دو برابر طولانی ترین شعر بعدی است و کل کتاب 2. این شعر از اواخر دوران باستان تا اوایل دوره مدرن از محبوبیت زیادی برخوردار بود و به عنوان پشتوانه ای برای طیف گسترده ای از باورهای شوونیستی و زن ستیز تلقی می شد. اهمیت کنونی آن در نقش آن به عنوان یک مجموعه شواهد مهم، هرچند مشکل ساز، بر مفاهیم رومی از جنسیت و تمایلات جنسی است. Juvenal شعر خود را در تقابل مستقیم و عمدی با نسخه پیچیده و شهری زنان رومی که در اشعار Catullus و Propertius دیده می‌شود، و همچنین با زن ساده روستایی طلایی اسطوره‌ای قرار می‌دهد. سن.

اگرچه این شعر اغلب به عنوان یک فحش زن‌ستیزانه مورد انتقاد قرار می‌گیرد، اما این شعر همچنین یک کینه توزی تمام عیار علیه ازدواج است، که معیارهای اجتماعی و اخلاقی رو به زوال روم در آن زمان آن را به ابزاری برای طمع و فساد تبدیل کرده بود (<18)>Juvenal گزینه های موجود برای مرد رومی را به عنوان ازدواج، خودکشی یا عاشق پسر ارائه می دهد، و به همان اندازه به عنوان یک توهین علیه مردانی که اجازه داده اند این انحطاط فراگیر دنیای روم را فراهم کرده اند ( Juvenal casts) مردان به عنوان عامل و توانمند گرایش زنانه به سمت رذیلت).

شعر حاوی عبارت معروف «Sed quis custodiet ipsos custodes؟» است. ("اما چه کسی از خود نگهبانان محافظت خواهد کرد" یا "اما چه کسی مراقب استنگهبانان؟»)، که به عنوان متن آثار متأخر متعدد استفاده شده است و به عدم امکان اعمال رفتار اخلاقی در زمانی که خود مجریان فسادپذیر هستند اشاره دارد.

منابع

بازگشت به بالای صفحه

  • ترجمه انگلیسی توسط Niall Rudd (Google Books): //books.google.ca/books?id=ngJemlYfB4MC&pg=PA37
  • نسخه لاتین (کتابخانه لاتین): //www.thelatinlibrary.com /juvenal/6.shtml

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها