مضامین در ادیسه: خلق یک کلاسیک

John Campbell 18-03-2024
John Campbell

موضوعات در ادیسه به خوبی نوشته شده اند تا قطعه ای پویا خلق کنند که فرهنگ و طبیعت کسانی که در آن دوران زندگی می کنند را به طور کامل درک کند. به همین دلیل، مخاطبان مدرن، مانند ما، نگاهی اجمالی به تاریخ و فرهنگ خود از طریق نمایشنامه‌های مکتوب می‌کنند. این را می‌توان از طریق نقاط مختلف کلاسیک هومر مشاهده کرد. اگرچه ممکن است اینها در ترجمه گم شوند، اما بیشتر مضامین نمایشنامه نویس قابل مشاهده و قابل درک است.

مضامینی که در نمایشنامه یافت می شود پله ای برای رسانه های امروزی است که بر برداشت ما از موضوعاتی مانند مهمان نوازی، استقامت تأثیر می گذارد. ، رشد و موارد دیگر. این تأثیرات، که در رسانه‌های جریان اصلی به تصویر کشیده می‌شوند، به طرح‌ها و طرح‌های فرعی برای سرگرمی‌کنندگان مختلف تبدیل شده‌اند و دیدگاه ما را در مورد این موضوعات شکل داده‌اند. برای درک بیشتر این موضوع، اجازه دهید به طور خلاصه درباره ادیسه و مضامین موجود در نمایشنامه بحث کنیم.

اودیسه

پس از جنگ تروا، ادیسه به عنوان سفر اودیسه و مردانش آغاز می شود. بازگشت به ایتاکا با اشاره به موضوع نوستوس. آنها در کشتی های جداگانه جمع می شوند و به دریاها می روند. اتفاقات ناگواری که از سفرهای آنها رخ می دهد با جزیره سیکونز آغاز می شود. اودیسه که به لطف خدایان و الهه‌ها اطمینان دارد به مردانش اجازه می‌دهد تا به شهرها حمله کنند، آنچه را که می‌توانند بردارند و ساکنان را از خانه‌هایشان بیرون کنند. او از افرادش می‌خواهد که برای حرکت به کشتی‌هایشان بازگردند، اما موفق نمی‌شودآنها را متقاعد کنید که شب را می نوشیدند. روز بعد سیکون ها با انتقام برمی گردند و آنها را از سرزمین هایشان بیرون می کنند و تعدادی از مردان اودیسه را می کشند. با عجله، ادیسه و افرادش به سمت کشتی‌های ادیسه می‌دوند و یک بار دیگر به راه می‌افتند.

خدایان که شاهد اعمال وحشتناک اودیسه و مردانش بودند، او را روی رادارهای خود قرار می‌دهند و مشاهده می‌کنند که چه خواهد کرد. بعدی را انجام دهید اودیسه و مردانش به سرزمین نیلوفر خواران می رسند و توسط گیاه وسوسه می شوند. اودیسه مردان توهم زده خود را به کشتی آنها می کشاند و آنها را می بندد تا از فرار آنها جلوگیری کند. آنها یک بار دیگر کشتی را سوار می کنند و به جزیره سیکلوپ می رسند، جایی که ادیسه خشم پوزئیدون را به خود جلب می کند.

در تلاش برای فرار از خشم پوزیدون، ایتاکان ها با آئولوس، خدای بادها ملاقات می کنند، و از او کمک بخواه. آئولوس کیسه ای حاوی هفت باد به اودیسه هدیه می دهد و به آنها اجازه می دهد بادبان بروند. آنها تقریباً به ایتاکا رسیدند، اما وقتی یکی از مردان اودیسه کیسه بادها را گرفت و با این تصور که طلا است، رها کرد، مانع شدند. مردم را نزد آئولوس بازگردانده اند، که از کمک به آنها امتناع می کند و آنها را به راه می فرستد. سپس ادیسه و مردانش در جزیره مجاور، جزیره لایستریگونی ها فرود می آیند، جایی که آنها را مانند حیوانات شکار می کردند. Laistrygonians 11 کشتی خود را قبل از اینکه بتوانند فرار کنند نابود می کنند.

جزیره بعدی که آنها به آن سفر می کنند جزیره Circe است که افراد او در آنجا هستند.تبدیل به خوک شد اودیسه مردم خود را نجات می دهد و معشوق سیرس می شود، قبل از اینکه قهرمان ما به دنیای اموات برود، یک سال در جزیره در لوکس زندگی می کند. او در آنجا به دنبال تیرسیاس، پیامبر نابینا می‌گردد تا سفری امن به خانه بخواهد. تیرسیاس به او دستور می دهد که به سمت جزیره هلیوس بدود اما هرگز فرود نیاید، زیرا گاوهای او مقدس هستند و نباید آنها را لمس کرد.

اودیسه و مردانش بار دیگر به دریا زدند و در دریا مبارزه کردند. پوزیدون طوفانی به راه آنها می‌فرستد، آنها را مجبور می‌کند در جزیره خدای خورشید پهلو بگیرند. ادیسه به مردان گرسنه خود دستور می دهد تا گاوهای طلایی را رها کنند در حالی که او به دنبال معبدی می گردد تا در آن دعا کند. در حالی که او دور است، افرادش گاوها را سلاخی می کنند و یکی را پیش خدایان بر سر سالم ترین ها می کشند. این اقدام هلیوس را عصبانی می کند. و خدا از زئوس می خواهد که او را مجازات کند تا مبادا نور خورشید را به دنیای زیرین بتاباند. هنگامی که اودیسه و مردانش جزیره را ترک می کنند، زئوس در میان طوفانی صاعقه ای را به کشتی آنها می فرستد و همه مردان اودیسه را غرق می کند و او را به زور وارد جزیره کالیپسو می کند. کالیپسو عاشق زندانی خود می شود و در این جزیره معشوقه او می شود و روزهای خود را در آغوش یکدیگر می گذرانند. پس از یک دهه، آتنا زئوس را متقاعد می کند که قهرمان یونانی را رها کند، و بنابراین هرمس به ادیسه کمک می کند تا جزیره را ترک کند، جایی که سرانجام با کمک فائیسی ها به خانه می رسد.

موضوعات اصلی در ادیسه

نمایشنامه هومر آشفتگی اودیسه را نشان می دهدسفر به خانه و وقایعی که منجر به بازپس گیری تاج و تخت او شد. از آنجایی که داستان دارای پیچش ها و چرخش های مختلفی است، می توان مضامینی را که در کلاسیک ترسیم می شود فراموش کرد و حتی نادیده گرفت. مضامین اصلی نمایشنامه به ما فرصتی گسترده در درک اعمال و احساسات آنها در زمان می دهد. و به این ترتیب، باید برای درک کامل نمایشنامه روشن شود.

مضامین به منظور جهت دادن به طرح و تاکید بر نیات نمایشنامه نویس ساخته شده است. در زیرمتن، فضایی برای درس‌ها و اخلاق در داستان ایجاد می‌کند.

مهمان‌نوازی

اکنون که ادیسه و وقایع آن را به یاد آوردیم، بالاخره می‌توانیم مضامین اصلی موجود در نمایشنامه، یکی از آنها مهمان نوازی یونانی است. در سفر ادیسه به خانه، او با جزایر مختلف و ساکنان آنها روبرو می شود. مهمتر از همه، او با پسر پوزیدون، پولیفموس ملاقات می کند. اودیسه و مردانش راه خود را به خانه سیکلوپ ها می یابند، غاری در جزیره سیکلوپ. در آنجا مردان ایتاکایی به چیزی که اساساً پولیفموس است کمک می کنند و وقتی غول به خانه خود باز می گردد، مردان عجیب و غریب مختلفی را می بیند که با خانه او مانند خانه خود رفتار می کنند. اودیسه به سمت پولیفموس می رود و از غول می خواهد که به او بدهد و سرپناه، غذا و محافظت مردانش. پولیفموس، در عوض، ورودی را با یک تخته سنگ می بندد و دو تن از مردان اودیسه را می خورد.

همچنین ببینید: Caerus: Personification of Opportunities

یونانی ها به مهمان نواز معروف هستند و غذا می دهند،پناهگاه، و بیشتر برای مهمانانشان. این در نحوه استقبال نستور و منلائوس از تله ماکوس و مردانش به خانه دیده می‌شود و پس از ورود به آنها ضیافتی می‌دهند. در مورد اودیسه، او خواستار مهمان نوازی از یک نیمه خدا بود و نه یک یونانی. اشتباه او این بود که این چیزها را خودخواهانه از یک شخص مطالبه کرد، نه از خود او. پولیفموس ویژگی مهمان نوازی یونانیان را ندارد و بنابراین اودیسه، مردانش و غرور آنها را پست می داند.

استقامت

یک موضوع اصلی دیگر، یا می توان گفت موضوع اصلی در ادیسه، استقامت است. هم اودیسه، هم پسرش، هم خدایان و هم پنه لوپه در راه های پیچیده خود مصمم هستند. .

در مورد اودیسه، او در سفر خود به خانه استقامت می کند. او با پشتکار در حال مبارزه با موانع و طوفان های متعدد بود تا به خانواده اش بپیوندد و به زمین بپیوندد. او در سفری جدی به ایتاکا، سختی ها و دردهای قلبی را پشت سر می گذارد و دائماً شکست می خورد و مردانش را از دست می دهد. او می توانست به راحتی تسلیم شود و بقیه عمر خود را در یکی از جزایر زندگی کرد. برای مثال، در جزیره نیلوفر خواران، او هر فرصتی را داشت تا نقشه های نیلوفر آبی را بخورد و خود را فریب دهد. لذت و توهم او همچنین می توانست به عنوان معشوق الهه ها در جزیره سیرس بماند، زندگی خود را در تجمل سپری کند. علیرغم این وسوسه ها، او استقامت کرد و مبارزه خود را تا خانه ادامه داد.

موضوع اصلی اودیسه تنها متوقف نمی شودآنجا؛ این ویژگی در تله ماکوس و پنه لوپه، همسر اودیسه دیده می شود. پنلوپه استقامت خود را در مبارزه با خواستگارانش نشان می دهد، آنها را تا زمانی که می توانست دور نگه می دارد. قلب او متعلق به اودیسه بود، اما یا قرار بود دوباره در ایتاکا ازدواج کند یا با غیبت طولانی او به وطن خود بازگردد. Telemachus، پسر ادیسه، پشتکار خود را در جستجوی یافتن پدرش نشان می دهد.

همچنین ببینید: سرنوشت در آنتیگون: ریسمان قرمزی که آن را می‌بندد

آتنا با حمایت مداوم از خانواده قهرمان ما در حالی که او دور است، استقامت نشان داد. او تله ماکوس را به امنی هدایت می کند، اساساً به او اجازه می دهد رشد کند، زئوس را متقاعد کرد که اودیسه را از زندان آزاد کند، و اودیسه را متقاعد کرد که برای نجات جان خود را به عنوان یک گدا درآورد.

رشد

رشد در ادیسه توسط شاهزاده محبوب ما ایتاکان نشان داده شده است، که پس از ناکامی در هشدار دادن به خواستگاران مادرش به سمت دوستان اودیسه می رود تا پدرش را پیدا کند . Telemachus شجاع و قوی است. او توانایی ذاتی رهبری را دارد اما فاقد اعتماد به نفس و لطف است. هنگامی که خواستگارها شروع به آرزوی مرگ تله ماکوس می کنند، آتنا خود را به عنوان مربی مبدل می کند و تله ماکوس را به یک جستجو هدایت می کند. آنها ابتدا نستور پیلوس را ملاقات می کنند که به تله ماکوس راه های یک پادشاه را می آموزد، احترام به خود جلب می کند و وفاداری و فداکاری را می کارد.

آنها سپس به سمت منلائوس اسپارتی می روند که با آغوش باز از آنها استقبال می کند. او مهمان نوازی یونانی را نشان می دهد که حمام های مجلل را برای آنها آماده می کندبوفه هنگام ورود آنها. در طول جشن آنها، او داستان اسیر کردن اولین فرزند پوزئیدون، پروتئوس را بازگو می کند. پیرمرد دریا دارای دانش گسترده ای است و دوست دارد خود را از کسانی که به دنبال خرد او هستند مبدل کند. پس از دستگیری، منلائوس اطلاعاتی را که برای رفتن به خانه و محل اختفای دوست عزیزش اودیسه نیاز دارد به دست می آورد. در اینجا منلائوس به تله ماخوس شجاعت و باور را می آموزد. او ناامنی های تله ماکوس را فرو می نشاند و به او امید می دهد و به پسر اودیسه، قهرمان یونانی می گوید که کجاست. 3> کمک کردن یا پنهان شدن از چشم افراد نیازمند. این موضوع به‌طور کامل مورد استفاده قرار می‌گیرد، زیرا ما شاهد تلاش‌های شخصیت‌هایمان برای تأثیرگذاری بر سرنوشت هستیم.

نمونه‌ای از آن این است که آتنا خود را به‌عنوان مربی تغییر می‌دهد تا تلماخوس را از خطرات مادرش دور کند. خواستگاران این امر همچنین باعث رشد پادشاه ایتاکان شد زیرا او راه های رهبری را در دستان دوستان پدرش آموخت. لباس مبدل قابل توجه دیگر اودیسه لباس گدا می پوشد تا برای دست همسرش رقابت کند. با این کار او دست بالا را دارد زیرا خواستگاران نسبت به او تعصب دارند. با این کار او با خیال راحت کمان خود را به دست می گیرد و آن را به سمت خواستگاران بی دفاع نشانه می گیرد. اگر اودیسه به عنوان خودش برمی گشت، خواستگاران راهی برای ترور او پیدا می کردند، مانع دیگری به او می دادند.

نتیجه گیری

اکنون که در مورد ادیسه، مضامین آن و چگونگی تأثیر آنها بر طرح نمایشنامه صحبت کردیم، اجازه می دهد نکات کلیدی را مرور کنیم. این مقاله:

  • موضوعات در ادیسه به نمایشنامه‌نویس روایت و جهتی می‌دهد که در آن طرح پیش می‌آید، و به نویسنده راهی برای انتقال مقاصد اساسی - اساساً اخلاقی - می‌دهد. از داستان.
  • موضوعاتی که در نمایشنامه یافت می شوند، پله ای برای رسانه های امروزی هستند و بر برداشت ما از موضوعاتی مانند مهمان نوازی، پشتکار، رشد و موارد دیگر تأثیر می گذارند.
  • اودیسه با سفر پر فراز و نشیب ادیسه به خانه آغاز می شود، در حالی که او از موانعی که بر سر راهش قرار می گیرد عبور می کند. سفر او مضامین مختلفی را به تصویر می‌کشد که اخلاقیات ادیسه را در بر می‌گیرد.
  • موضوعات اصلی نمایشنامه به ما درکی از اعمال و احساسات شخصیت‌هایمان در آن زمان می‌دهد و برای درک کامل نمایشنامه باید روشن شود. .
  • موضوع اصلی ادیسه استقامت است - تله ماکوس در حالی که برای یافتن پدرش آتنا سفر می کند، به تصویر کشیده شده است، زیرا او ماموریت خود را برای بازگرداندن ادیسه از طریق پنه لوپه در تلاش او برای ازدواج نکردن دوباره می بیند، و البته، اودیسه در حالی که به خانه می رود.
  • یک موضوع مهم در کلاسیک یونانی هومر، مهمان نوازی است. منلائوس این را در حالی به تصویر می‌کشد که از تله ماکوس و مهمانی‌اش استقبال می‌کند، و بسیار فراتر از احوالپرسی مرسوم برای مهمانان است - او به مردمش دستور می‌دهد که به آنها بدهند.حمام مجلل و تدارک ضیافتی برای ورود آنها. شخصیت‌هایی مانند آتنا، ادیسه، پروتئوس و هرمس از لباس‌های مبدل برای رسیدن به اهداف خود بدون جلب توجه استفاده می‌کنند—این اعمال یا به نجات کسی کمک می‌کنند یا جان او را نجات می‌دهند.
  • رشد موضوع اصلی دیگری است که در نمایشنامه دیده می‌شود— تله ماکوس در حالی که برای یافتن پدرش سفر می کند، به عنوان یک مرد رشد می کند - به او آموزش داده می شود که چگونه مانند یک پادشاه رفتار کند و رهبری خود را نشان دهد و چگونه شجاع و مهربان باشد.

در پایان، اخلاق ادیسه در یکی از موضوعات مختلفی که نمایشنامه نویس یونانی ما به تصویر کشیده است، یافت می شود. درس هایی که از کلاسیک می توان آموخت، با تفاسیر متعدد بسیار زیاد است. به همین دلیل، کلاسیک یکی از پرمطالعه ترین آثار ادبی باقی مانده است، که مضامین و اخلاقیات آن توسط رسانه های امروزی بازیافت شده است. مضامین نقش اساسی در جهت گیری قطعه ادبی دارند و هومر آن را چنان پیچیده ساخته است که می توان از آثار او درس های مختلفی گرفت.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها