مدیا - سنکا جوان - روم باستان - ادبیات کلاسیک

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

(تراژدی، لاتین/رومی، حدود 50 پس از میلاد، 1027 سطر)

مقدمهبازتاب

  • ترجمه انگلیسی توسط فرانک جاستوس میلر (Theoi.com): //www.theoi.com/Text/SenecaMedea.html
  • نسخه لاتین (کتابخانه لاتین): //www.thelatinlibrary.com/sen/sen.medea.shtml
با جیسون و از دانش جادویی او برای کمک به او در کارهای به ظاهر غیرممکن که توسط پدرش پادشاه Aeetes به عنوان بهای دریافت پشم طلایی تعیین کرده بود، استفاده کرد. او با جیسون از کولخیس گریخت و به خانه اش در ایولکوس در تسالی بازگشت، اما آنها به زودی مجبور شدند یک بار دیگر به کورنت فرار کنند، جایی که حدود ده سال در آرامش نسبی زندگی کردند و در این مدت دو پسر به دنیا آوردند. با این حال، جیسون، به دنبال بهبود موقعیت سیاسی خود، مدیا را به نفع ازدواج سودمند با کرئوزا (معروف به یونانی به گلوس) دختر کرئون پادشاه قرنتس، که نقطه شروع نمایشنامه است، رها کرد.

Medea نمایشنامه را باز می کند، موقعیت را نفرین می کند و قول انتقام خود را از جیسون بی ایمان می دهد، و خیال پردازی انتقامی پیچ خورده ای را می کند، که برخی از آنها پیش بینی عمل آینده است. یک گروه کر در حال عبور آهنگ عروسی را در انتظار عروسی جیسون و کرئوسا می خواند. مدیا به پرستارش اعتماد می کند و می گوید که هر کار بدی که در گذشته انجام داده، برای جیسون انجام داده است. او شوهرش را به طور کامل به خاطر مصائبش سرزنش نمی کند، اما چیزی جز تحقیر کرئوزا و پادشاه کرئون ندارد و تهدید می کند که کاخ او را به کلی ویران خواهد کرد. التماس رحمت می کند و یک روز به او مهلت داده می شود. جیسون او را تشویق می کند که پیشنهاد تبعید کرئون را قبول کند و ادعا می کند که او به هیچ وجه به دنبال آسیب رساندن به او نبوده است.خودش هیچ گناهی ندارد مده آ او را دروغگو می خواند و می گوید که او مرتکب جنایات زیادی شده است و از او می خواهد که بتواند فرزندانش را با خود در پرواز ببرد. جیسون امتناع می ورزد و دیدار او فقط باعث خشم بیشتر مدیا می شود.

همچنین ببینید: طنز سوم – جوونال – روم باستان – ادبیات کلاسیک

وقتی جیسون می رود، مدیا لباس سلطنتی را پیدا می کند که آن را مسحور می کند و آن را مسموم می کند و سپس به پرستارش دستور می دهد که آن را به عنوان هدیه عروسی برای جیسون و تهیه کند. کرئوسا. گروه کر خشم زنی را توصیف می کند که مورد تحقیر قرار گرفته است، و پایان غم انگیز بسیاری از آرگونات ها، از جمله هرکول را بازگو می کند که روزهای خود را به طور تصادفی توسط همسر حسودش، دیانیرا مسموم کرد. گروه کر دعا می کند که خدایان به اندازه کافی این مجازات ها را بیابند و جیسون، رهبر آرگونات ها، حداقل از مرگ نجات پیدا کند. طلسم های جادویی تاریک مدیا، شامل خون مار، سموم مبهم و گیاهان آفت زا، و دعوت او از همه خدایان عالم اموات برای نفرین کردن معجون مرگبارش. مدیا خودش وارد می‌شود و با نیروهای تاریکی که خواسته صحبت می‌کند و هدیه نفرین‌شده را برای تحویل به عروسی جیسون به پسرانش می‌دهد. گروه کر متعجب است که خشم مدیا تا کجا پیش خواهد رفت.

قاصدی از راه می رسد تا جزئیات فاجعه در کاخ کرئون را به گروه کر گزارش دهد. او آتش جادویی را توصیف می کند که حتی از آبی که برای فرونشاندن آن در نظر گرفته شده تغذیه می شود، و مرگ دردناک کرئوسا و کرئون به دلیل ردای مسموم مدیا.مدئا از شنیده هایش خوشحال می شود، اگرچه شروع به احساس ضعف اراده اش می کند. با این حال، او سپس به جنون تمام عیار پرواز می کند، زیرا تمام افرادی را که در تله جیسون کشته است، تصور می کند و به شدت بین نقشه اش برای آسیب رساندن به جیسون و عشقش به فرزندانش که توسط نیروهای اطرافش درگیر شده و رانندگی می کند در نوسان است. جنون او.

او یکی از پسرانش را به عنوان قربانی تقدیم می کند، قصد او این است که به هر طریقی که می تواند به جیسون آسیب برساند. سپس جیسون او را روی پشت بام خانه می بیند و برای جان پسر دیگرشان دعا می کند، اما مدیا با قتل بلافاصله پسر را پاسخ می دهد. ارابه ای که اژدها کشیده شده ظاهر می شود و به او اجازه فرار می دهد، و او در حالی که اجساد بچه ها را به سمت جیسون پرتاب می کند و در ارابه پرواز می کند، فریاد می زند. سطرهای پایانی متعلق به جیسون ویران شده است، زیرا او به این نتیجه می رسد که اگر چنین اعمالی اجازه داده شود هیچ خدایی وجود نداشته باشد.

تجزیه و تحلیل

بازگشت به بالای صفحه

در حالی که هنوز مقداری وجود دارد بحث بر سر این سوال، اکثر منتقدان معتقد نیستند که نمایشنامه های سنکا قرار بود روی صحنه بروند، فقط خوانده شوند، شاید به عنوان بخشی از آموزش امپراطور جوان نرون. در زمان تألیف آن، حداقل دو یا سه نسخه معروف از افسانه یاسون و مدیا، تراژدی یونان باستان اوریپید ، روایت متأخر آپولونیوس رودیوس، ویک تراژدی مورد توجه Ovid (اکنون فقط در قطعات وجود دارد). با این حال، ظاهراً داستان موضوع مورد علاقه نمایشنامه نویسان یونانی و رومی بود و تقریباً به طور قطع نمایشنامه های گمشده زیادی در این زمینه وجود دارد که سنکا می توانست آنها را بخواند و تحت تأثیر آنها قرار گیرد.

شخصیت مدیا کاملاً بر این موضوع تسلط دارد. بازی، در هر کنش روی صحنه ظاهر می شود و بیش از نیمی از سطرها، از جمله تک نوازی آغازین پنجاه و پنج خط، صحبت می کند. قدرت های جادویی مافوق بشری او اهمیت زیادی پیدا می کند، اما در نهایت اهمیت کمتری نسبت به عطش انتقام و جاه طلبی خالص برای انجام شرارت دارد که او را به کشتن بی رحمانه پسرانش سوق می دهد.

سنکا. "مدآ" با "مدآ" قبلی اوریپید از چندین جنبه متفاوت است، اما به ویژه در شخصیت پردازی و انگیزه های خود مده آ. بازی اوریپید با زاری و زاری مده آ به پرستارش در مورد بی عدالتی هایی که در حق او انجام شده است شروع می شود و راضی است که خود را تنها یک پیاده خدایان بداند و مایل به تحمل عواقب و پیامدهای آن باشد. مادآی سنکا با جسارت و بدون تردید نفرت خود را از جیسون و کرئون بیان می کند و ذهنش از همان ابتدا درگیر انتقام است. مادآی سنکا خود را «فقط زنی» نمی‌بیند که برایش تراژدی اتفاق می‌افتد، بلکه روحی پر جنب و جوش و انتقام‌جو است که کاملاً بر سرنوشت خود مسلط است ومصمم است کسانی را که به او ظلم کرده اند مجازات کند.

بیش از آن که به احتمال زیاد نتیجه دوره های مختلف نگارش این دو نسخه باشد، اختلاف قطعی در قدرت و انگیزه خدایان وجود دارد، با اوریپید (با وجود شهرت شمایل شکنی خود در آن زمان) نسبت به خدایان بسیار محترم تر ظاهر می شود. سنکا "مدیا" ، از سوی دیگر، به دور از احترام و احترام به خدایان است و اغلب آنها را به خاطر اعمال یا عدم اعمالشان محکوم می کند. شاید مهمتر از همه این باشد که خط پایانی در نسخه سنکا باعث می شود که جیسون از سرنوشت پسرانش ابراز تاسف کند و با کمال تعجب بیان کند: "اما هیچ خدایی وجود ندارد!"

در حالی که اوریپید مده آ را بی سر و صدا و خارج از صحنه، تا حدی وارد صحنه اول می کند، با این جمله که به خود ترحم می کند: «آه، من، زن رنج دیده بدبخت! کاش می‌توانستم بمیرم!»، سنکا نسخه‌اش را با خود مدیا به‌عنوان اولین چهره‌ای که مخاطب می‌بیند، و اولین خط او را باز می‌کند («ای خدایا! انتقام! حالا بیا پیش من، التماس می‌کنم و کمک کن.» من…”) لحن را برای بقیه قطعه تنظیم می کند. افکار مدیا از اولین بیان او به انتقام تبدیل شده است و او به عنوان زنی قوی و توانا به تصویر کشیده می شود که باید از او ترسید و مورد ترحم قرار نگرفت و کاملاً از آنچه باید انجام دهد آگاه بود.

The Chorus of نمایشنامه اوریپید عموماً با مده آ همدردی می کند و با او به عنوان زنی فقیر و بدبخت رفتار می کند که زندگی اش به طور کامل توسط وی نابود شده است.سرنوشت. گروه کر سنکا بسیار عینی تر است، به نظر می رسد بیشتر نماینده یک شهروند معمولی است، اما در مورد رسوایی که آنها شاهد آن هستند هیچ مشتی نمی کشد. از آنجایی که Seneca Medea شخصیت قوی ای است که از همان ابتدا با نقشه انتقام او پیوند خورده است، او نیازی به همدردی گروه کر ندارد. آنها مانند گروه کر اوریپید از مده حمایت نمی کنند، بلکه در واقع به خشم بیشتر او و تقویت عزم او کمک می کنند.

صحنه های پایانی اوریپید ' و نمایش‌های سنکا نیز تفاوت‌های بین دو شخصیت مدیا را برجسته می‌کند. در اوریپید ، هنگامی که مدیا فرزندانش را کشته است، به سرزنش جیسون و انحراف هرگونه سرزنش از خود اشاره می کند. مدیا سنکا هیچ چیزی در مورد اینکه چه کسی یا چرا آنها را کشته است نمی‌داند و حتی تا آنجا پیش می‌رود که یکی از آنها را در مقابل جیسون می‌کشد. او آشکارا قتل را تصدیق می‌کند و اگرچه گناه را به گردن جیسون می‌اندازد، اما او را مقصر این مرگ‌ها نمی‌داند. به همین ترتیب، مدیا سنکا وقایع پیرامون او را به وقوع می‌پیوندد و ارابه‌ی اژدها را مجبور می‌کند که به‌جای اینکه منتظر باشد تا آنها به خواست خودشان بیایند یا به مداخله خدایی تکیه کنند، به سمت او پایین بیاید.

همچنین ببینید: آشیل چگونه مرد؟ مرگ قهرمان توانا یونانیان

شخصیت جیسون در نمایشنامه سنکا ، از سوی دیگر، به شیطانی Euripides نیست، بلکه در مواجهه با او بسیار ضعیف و درمانده به نظر می رسد. خشم مده آ وشر تعیین شده او واقعاً می‌خواهد به مدیا کمک کند، و وقتی به نظر می‌رسد که مدیا تغییر کرده است، خیلی راحت با او موافقت می‌کند. از اشتیاق و شرارت هایی که اشتیاق کنترل نشده می تواند ایجاد کند. به عقیده رواقیون، احساسات، اگر تحت کنترل قرار نگیرند، تبدیل به آتش‌های خروشان می‌شوند که می‌توانند کل جهان را فرا گیرند، و مدیا به وضوح چنین موجودی از اشتیاق است.

این نمایشنامه ویژگی‌های بسیاری را به نمایش می‌گذارد. عصر نقره‌ای ادبیات لاتین، مانند عشق به توصیف دقیق، تمرکز بر «اثرات ویژه» (مثلاً توصیف‌های وحشتناک‌تر از رنج و مرگ) و «تک خط‌ها» ظالمانه و تند نقل قول ها و نشانه های به یاد ماندنی (مانند "کسی که نمی تواند امیدوار باشد، نمی تواند ناامید شود" و "ثمره گناه این است که هیچ شرارتی را گناه حساب نکنیم").

تقریباً مانند Ovid داستان‌های قدیمی یونانی و خاور نزدیک را با گفتن آنها به روش‌های جدید و دادن تأکیدی رمانتیک یا وحشتناک جدید به آنها جدید می‌کند، سنکا چنین افراط‌هایی را به سطحی حتی بالاتر می‌برد، جزئیات را بارگذاری می‌کند و وحشت را اغراق می‌کند. رویدادهای وحشتناک از قبل در واقع، صحبت های شخصیت های سنکا آنقدر پر از ترفندهای بلاغی رسمی است که آنها شروع به از دست دادن تمام حس گفتار طبیعی می کنند، بنابراین قصد سنکا ایجاد تصویری از یک جادوگر است. ازنزدیک به شر مطلق تا حدودی، درام واقعاً انسانی در این همه لفاظی و توجه به عناصر خارق‌العاده جادو گم می‌شود و احتمالاً نمایشنامه از Euripides ' "Medea" ظریف و پیچیده‌تر است. .

موضوع استبداد به طور مکرر در نمایشنامه مطرح می شود، مانند زمانی که مدیا به ناعادلانه تبعید ظالمانه کرئون از او اشاره می کند، و ادعای او مبنی بر اینکه او باید «تسلیم یک قدرت پادشاه، خواه عادل باشد یا ناعادلانه». سنکا شخصاً ماهیت ظلم را در روم امپراتوری مشاهده کرده بود، که می‌تواند مشغله او را به شر و حماقت در نمایشنامه‌هایش توضیح دهد، و گمان می‌رود که نمایشنامه‌های او ممکن است به عنوان توصیه‌ای برای شاگردش نرون در مقابل بازیگری باشد. ظالمانه مضمون سوگند نیز بیش از یک بار ظاهر می شود، مانند زمانی که مدیا اصرار دارد که شکستن سوگند جیسون با ترک او جرم است و مستحق مجازات است.

متر نمایشنامه از اشکال شعر نمایشی تقلید می کند. توسط نمایشنامه نویسان آتنی قرن پنجم پیش از میلاد، با گفت و گوی اصلی در سه سنج آیامبیک (هر سطر به سه دیپود که هر کدام از دو پایه ایامبیک تشکیل شده است) تقسیم می شود. وقتی گروه کر در مورد عمل نظر می دهد، معمولاً در یکی از چندین نوع متر کوریامبیک است. این آهنگ های کرال عموماً برای تقسیم نمایشنامه به پنج عمل جداگانه و همچنین برای اظهار نظر در مورد عمل قبلی یا ارائه یک نکته استفاده می شود.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها