نافرمانی مدنی در آنتیگونه: چگونه به تصویر کشیده شد

John Campbell 28-07-2023
John Campbell

نافرمانی مدنی آنتیگون را می توان یکی از موضوعات اصلی نمایشنامه در نظر گرفت، با توجه به اینکه کلاسیک یونانی حول سرپیچی قهرمان اصلی ما از قوانین مدنی می چرخد. چگونه و چرا آنتیگونه در مقابل هیئت حاکمه سرزمین خود قرار گرفت؟ چرا او با وجود عواقب مرگ چنین کاری انجام می دهد؟ برای پاسخ به اینها، باید به نمایشنامه برگردیم و با دقت داستان را تماشا کنیم.

Antigone

پس از جنگی که پلی‌نیکس و اتئوکلس را کشت، کرئون به قدرت رسید و تاج و تخت را به دست گرفت. اولین حکمش؟ برای دفن اتئوکلس و ممنوعیت دفن پلی نیس ، رها کردن جسد بر روی سطح. این حرکت اکثریت مردم را ناراحت می‌کند، زیرا برخلاف قانون الهی است.

آنتیگون، خواهر پلی‌نیکس، از این موضوع بسیار ناراحت است و تصمیم می‌گیرد ناامیدی خود را بر خواهرش، ایسمنه بگذارد. آنتیگونه علیرغم میل کرئون قصد دارد برادرشان را دفن کند و از خواهرش کمک می خواهد، اما آنتیگون با دیدن بی میلی ایسمنه تصمیم می گیرد برادرشان را به تنهایی دفن کند. با انجام این کار توسط دو نگهبان قصر گرفتار می شود که بلافاصله او را نزد شاه کرئون می آورند. پادشاه تبس از سرپیچی محض آنتیگونه خشمگین می شود و به همین ترتیب او را دستگیر و دفن می کنند تا در انتظار اعدامش باشند. هامون، نامزد آنتیگونه، و پسر کرئون از پدرش التماس می کنند که آنتیگونه را رها کند، اماکرئون امتناع می کند و پسرش را مجبور می کند که امور را به دست خود بگیرد.

هامون به سمت زندان آنتیگون می رود و قصد دارد معشوق خود را آزاد کند و فقط به جسد او می رسد، از سقف آویزان شده است. در غم و اندوه، هامون خود را می کشد و در زندگی پس از مرگ به آنتیگونه می پیوندد.

تیرسیا، پیامبر نابینا، کرئون را ملاقات می کند و به او هشدار می دهد که خشم خدایان را خشمگین کند. او پادشاه را از سرنوشت بد خود آگاه می کند. اگر او به نام عدالت و غرور افراطی به رفتار وقیحانه خود ادامه دهد. او خود را هم تراز خدایان قرار می داد و نیت خودخواهانه خود را برای رهبری مردم تبس قرار می داد.

همچنین ببینید: Eurycleia در ادیسه: وفاداری یک عمر طول می کشد

اقدامات گناه آلود اجازه دفن یک زن چاه و زنده و امتناع از قبر مردگان مرد خشم آنها را متحمل می شود و آلودگی را به تبس می آورد ، هم به صورت مجازی و هم به معنای واقعی کلمه. 1>آنتیگون و پسرش جان خود را از دست داده اند. او مضطرب جسد هامون را به قصر باز می گرداند، جایی که همسرش، اوریدیک، مرگ پسرش را می گیرد و در بدبختی جان خود را می گیرد.

اکنون که چیزی جز تاج و تخت خود باقی نمانده است، کرئون از اشتباهاتی که مرتکب شده است ابراز تاسف می کند و بقیه عمر خود را در اندوه از سرنوشتی که غرورش نصیبش کرده بود به سر می برد. از نظر او، نافرمانی مدنی آنتیگونه، تراژدی زندگی او را آغاز کرد.

نمونه هایی از نافرمانی مدنی در آنتیگونه

نمایشنامه سوفوکلیبه خاطر موضوع بحث برانگیز عدالتش. موضوع الوهیت در مقابل مدنیت نوید دهنده عصر جدیدی است زیرا اختلافات هر دو عقیده مخالف را آشکار می کند. نافرمانی مدنی، که به عنوان امتناع از پیروی از قوانین خاص تعریف می‌شود، یک عنصر اساسی در کلاسیک یونانی است.

سرپیچی آنتیگون را می‌توان به این شکل لقب داد در حالی که او با صاحبان قدرت مخالفت می‌کند. از طریق سخنرانی، آنتیگونه تماشاگران خود را اسیر می کند و از شور و شوق قوی خود استفاده می کند زیرا آنها با قهرمان ما همدردی می کنند. از این طریق، او قدرت می یابد تا باورهای خود را به پیش ببرد.

نافرمانی Polyneices

اولین نافرمانی مدنی در نمایشنامه ذکر نشده است، اما به عنوان «هفت در مقابل» اشاره شده است. تبس. پلی‌نیکس، که به دلایلی خائن خوانده شد، توسط برادرش اتئوکلس تبعید شد تا دیگر به تبس بازگردد. اما، او از این فرمان سرپیچی می کند و در عوض لشکری ​​می آورد که باعث جنگ می شود. عدم اطاعت پولینیس از فرمان برادرش منجر به مرگ هر دوی آنها می شود و به کرئون، عموی آنها اجازه می دهد تا قدرت را به دست گیرد.

تفاوت بین نافرمانی مدنی پولینیس و آنتیگونه علت آنهاست. سرپیچی پلی نیس ریشه در حرص و طمع بیش از حد او دارد در حالی که آنتیگونه در عشق و ارادت نهفته است، اما از قضا، هر دو از چنین چیزی به پایان می رسند.

انحراف کرئون

کرئون، قانونگذار سرزمین، از قوانین مدنی نیز سرپیچی کرده است. چگونه؟ به من اجازه بدهتوضیح. قبل از حکومت کرئون، مردم تبس تاریخ دیرینه ای از سنت داشتند که عمیقاً در شکل دین آنها ریشه داشت. آنها از آداب و رسوم خاصی پیروی می کنند که از دیرباز در آنها تعبیه شده است، یکی از آنها آیین دفن مردگان است.

همچنین ببینید: شخصیت های زن در ادیسه - یاوران و موانع

آنها معتقدند که برای عبور مسالمت آمیز به سرزمین هادس، شخص باید در خاک زمین دفن شود یا در غارها دفن شود. کرئون در تلاش برای مجازات یک خائن، برخلاف این قوانین عمل می کند و در حالی که به قدرت می رسد، آشفتگی و آشفتگی را در مردم خود ایجاد می کند. انسان نمی تواند صرفاً قرنها سنت را پاک کند و به این ترتیب از قوانین نانوشته سرزمین خود منحرف شده و باعث ایجاد گفتمان و تردید شده است. سرزمین، زیرا قوانین خدایان، تنها راهنما برای مردم تبس برای مدت طولانی بوده است. قانون نانوشته هنوز یک قانون در داخل کشور است. بنابراین، سرپیچی او از چنین مواردی را می توان نافرمانی مدنی تلقی کرد.

نافرمانی آنتیگون

آنتیگون و نافرمانی مدنی دست به دست هم می دهند زیرا او قانون کرئون را برای جنگ برای حق برادرش به یک دفن مناسب. او شجاعانه برای مواجهه با عواقب اعمال خود، بدون ترس از مرگ، راهپیمایی می کند، زیرا در حال دفن جسد خواهر و برادر متوفی خود گرفتار می شود. سر بالا گرفتن؛ او با کرئون ملاقات می کند که از سرکشی او به شدت عصبانی می شود زیرا او در یک مقبره حبس شده است. مجازاتی که آنتیگونه احساس می‌کند بدتر از مرگ است.

زنده دفن شدن برای آنتیگونه توهین آمیز است، زیرا او شدیداً به قانون الهی معتقد است که می‌گوید فقط در پایان باید دفن شود. او که زنده به گور شده بود، مشتاقانه منتظر مرگش است و از فرمان کرئون برای انتظار اعدامش سرپیچی می کند، زیرا او با وقاحت جان خود را می گیرد.

آنتیگون قویاً معتقد است که قوانین ایالتی نباید قوانین خدا را نادیده بگیرند، و بنابراین از عواقب اعمال خود نمی ترسد. او چنان اندوهی را پشت سر گذاشته بود که فکر مرگ تأثیری بر او نداشت، تا آنجا بود که مشتاقانه منتظر پیوستن به خانواده متوفی خود در زندگی پس از مرگ بود. اما اینها فقط اعمال نافرمانی مدنی در آنتیگونه نیستند.

مهمترین و آشکارترین مخالفت عدم اطاعت او از قانون کرئون است که با بیان قانون الهی و امتناع از آن مخالفت می کند. از دستورات شاه عقب نشینی کرد. آنتیگونه که امتناع می کند، برادرش را به هر حال دفن می کند. نمونه دیگری از سرپیچی سرسختانه آنتیگونه را نیز می توان در یکی از گروه های کر مشاهده کرد.

آنتیگون از سرنوشت خود سرپیچی می کند

این گروه کر آنتیگونه را به خاطر شجاعت او در تلاش برای تسلط بر سرنوشت خود خبر می دهد. ، برای سرپیچی از نفرین خانواده اش، اما همه چیز بیهوده بود، زیرا او در نهایت مرد. همچنین می توان حدس زد که او سرنوشت خود را تغییر داد، زیرا او نه به مرگ غم انگیز، بلکه مرگ به دست او با اخلاق و اخلاقش مرد.غرور دست نخورده است.

مردم تبس در مرگ، قهرمان قهرمان را به عنوان شهیدی که به مقابله با یک حاکم ظالم می رود و برای آزادی خود می جنگد، خبر می دهند. مردم بر این باور بودند که آنتیگونه جان خود را در مبارزه با قوانین ناعادلانه ستمگرشان گذاشته و آشفتگی درونی را که همه با آن مواجه بودند فرو نشاند. قانون الهی در مقابل قانون مدنی.

نتیجه گیری:

اکنون که در مورد نافرمانی مدنی، معنای آن و شخصیت های کلیدی که مرتکب چنین اعمالی شده اند صحبت کردیم، بیایید برویم. در مورد نکات کلیدی این مقاله:

  • نافرمانی مدنی به عنوان امتناع از پیروی از قوانین خاص تعریف می شود.
  • نمایش سوفوکلی، بحث برانگیز، به دلیل انگیزه آن در رقابت مورد بحث قرار می گیرد. دو فرقه اصلی حاکم بر مردم؛ دین و حکومت.
  • آنتیگون با دفن برادرش علیرغم قوانین فانی، دولت را به چالش می کشد و نافرمانی مدنی را به نمایش می گذارد.
  • Polyneices از فرمان اتئوکلس سرپیچی می کند و جنگی را در تبس به راه می اندازد و هر دوی آنها را می کشد. .
  • کرئون از سنت و آداب و رسوم سرپیچی می کند و بدین ترتیب در میان قوم خود گفتمان و تردید می کارد و نافرمانی در برابر خدایان و نافرمانی در برابر سنت را به نمایش می گذارد.
  • سرزمین تبس عمیقاً در قوانین الهی ریشه دارد. به مردم فرمان دهید و نسخه خود را از اخلاق و مسیر مستقیمی که کرئون از آن منصرف شده بود، ارائه دهید و از قانون نانوشته سرپیچی کنید.
  • آنتیگون قویاً معتقد است که قوانین ایالتی نبایدقانون خدا را نادیده گرفت، و بنابراین سرپیچی او از کرئون از همان ابتدا نشان داده شد.
  • در مخالفت، کرئون معتقد است که حکومت او مطلق است، و هرکسی که با آن مخالفت کند باید به مجازات مرگ محکوم شود.

سرپیچی آنتیگون ریشه در فرهنگ تبایی دارد؛ او شدیداً به قانون الهی اعتقاد دارد و به عواقب اعمال خود به نام اعتقادات خود توجهی نمی کند.

در پایان، نافرمانی مدنی اشکال و اشکال مختلفی دارد، از مخالفت با قوانین نانوشته حاکم بر سرزمین گرفته تا مخالفت با دستورات قانونگذاری. نمی توان از سرپیچی یکی یا دیگری در کلاسیک یونانی فرار کرد. سرپیچی از قوانین مدنی به معنای حمایت از قوانین الهی و بالعکس در نمایشنامه سوفوکلی آنتیگونه است.

این در مشاجره بین کرئون و آنتیگونه که در دو سر قوانین متضاد قرار دارند نشان داده می شود. هر دو در اعتقادات خود تزلزل ناپذیر برای حفظ اخلاقیات قطب نمای اخلاقی متضاد خود، از قضا سرنوشت یک تراژدی را دارند.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها