Eumenides – Aeschylus – خلاصه

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

(تراژدی، یونانی، 458 ق.م، 1047 سطر)

مقدمهشهروندان

همچنین ببینید: Eurycleia در ادیسه: وفاداری یک عمر طول می کشد

هنوز اورستس پس از کشتن مادرش که توسط ارینیاها عذاب می‌کشد، به معبد جدید آپولو در دلفی پناهگاهی موقت می‌یابد. همانطور که نمایشنامه شروع می شود ، پیتیا، کشیش آپولو، وارد معبد می شود و از صحنه ای وحشتناک و شگفت زده شوکه می شود هنگامی که اوستس خسته را در صندلی درخواست کننده، احاطه شده توسط خشمگین های خفته، می یابد. اگرچه آپولو نمی تواند از او در برابر ارینی ها محافظت کند، اما توانسته حداقل آنها را با یک طلسم خواب به تعویق بیندازد تا اورستس بتواند تحت حمایت هرمس به آتن ادامه دهد.

اما، کلیتمنسترا روح ارینی های خفته را بیدار می کند و از آنها می خواهد که به شکار اورستس ادامه دهند. در یک سکانس دلهره آور، ارینی ها با تعقیب بوی خون مادر کشته شده اش در جنگل و سپس در خیابان های آتن، اورستس را دنبال می کنند. وقتی او را می بینند، حتی می توانند جویبارهای خون را ببینند که زمین را زیر گام های او خیس می کند.

در نهایت که دوباره توسط خشمگینان تهدیدآمیز محاصره شده است، اورستس از آتنا درخواست کمک می کند . الهه عدالت مداخله می کند و هیئت منصفه ای متشکل از دوازده آتنی را برای قضاوت اورستس می آورد. آتنا خودش ریاست دادگاه را بر عهده دارد و به شهروندانش دستور می دهد که تماشا کنند و یاد بگیرند که چگونه یک محاکمه باید انجام شود. آپولو از طرف اورستس صحبت می کند، در حالی که ارینی ها به عنوان مدافعان کلیتمنسترا مرده عمل می کنند. وقتی محاکمهآرا شمارش می‌شوند، رأی‌گیری برابر است، اما آتنا ارینی‌ها را متقاعد می‌کند که تصمیم خود را به نفع اورستس به عنوان رأی تعیین کننده بپذیرند. 18> از آتنا و مردم آتن تشکر می کند و به خانه خود نزد آرگوس، مردی آزاد و پادشاه برحق، می رود. سپس آتنا ارینی‌های خشمگین را آرام می‌کند و نام آنها را "Eumenides" ( یا "مهربان‌ها" ) تغییر می‌دهد و حکم می‌کند که اکنون توسط شهروندان آتن مورد احترام قرار خواهند گرفت. آتنا همچنین اعلام می کند که از این پس، هیئت منصفه باید همیشه منجر به تبرئه متهم شود، زیرا همیشه باید رحمت بر سختی مقدم باشد. به زئوس و سرنوشت، که این ترتیب شگفت انگیز را انجام داده اند> بازگشت به بالای صفحه

همچنین ببینید: فلوس: مزاحم سنتور بزرگ Chiron

"The Oresteia" (شامل "آگاممنون" ، "حمال کنندگان لیبی" و "Eumenides" ) تنها نمونه بازمانده از یک سه گانه کامل از نمایشنامه های یونان باستان است (نمایشنامه چهارم، که به عنوان یک پایان کمیک اجرا می شد، یک نمایشنامه طنز به نام "پروتئوس" ، زنده نمانده است). در اصل در جشنواره سالانه Dionysia در آتن در سال 458 قبل از میلاد اجرا شد، جایی که جایزه اول را دریافت کرد .

اگرچه از نظر فنیتراژدی ، "Eumenides" (و بنابراین "Oresteia" به عنوان یک کل) در واقع با یک نت نسبتاً خوشبین به پایان می رسد، که ممکن است خوانندگان مدرن را شگفت زده می کند، اگرچه در واقع اصطلاح "تراژدی" در آتن باستان معنای امروزی خود را نداشت و بسیاری از تراژدی های یونانی موجود به خوشی پایان می یابند. 16>"اورستیا" بیشتر از گروه کر در آثار دو تراژدی‌دان بزرگ یونانی، سوفوکلس و اوریپید با کنش جدایی‌ناپذیرتر هستند (به ویژه همانطور که آیسخولوس بزرگ تنها یک قدم از سنت باستانی که در آن کل نمایش توسط گروه کر اجرا می شد فاصله داشت). به ویژه در "Eumenides" ، گروه کر حتی ضروری تر است زیرا از خود ارینی ها تشکیل شده است و پس از یک نقطه خاص، داستان آنها (و ادغام موفقیت آمیز آنها در پانتئون آتن) تبدیل به یک می شود. بخش اصلی نمایشنامه.

در سرتاسر "اورستیا" ، ایسخلوس از استعاره‌ها و نمادهای طبیعی استفاده می‌کند. 18>، مانند چرخه های خورشیدی و قمری، شب و روز، طوفان، باد، آتش، و غیره، برای نماینده ماهیت متزلزل واقعیت انسانی (خوب و بد، تولد و مرگ، غم و شادی، و غیره). ). همچنین مقدار قابل توجهی از نمادهای حیوانی در نمایشنامه ها وجود دارد، و انسان هایی که فراموش می کنند چگونه خود را عادلانه اداره کنند، تمایل دارند به عنوان شخصیت شناخته شوند.جانوران.

موضوعات مهم دیگر تحت پوشش این سه گانه عبارتند از: ماهیت چرخه ای جنایات خونی (قانون باستانی ارینیه ها دستور می دهد که خون باید باشد. با خون در چرخه ای بی پایان از عذاب پرداخت شده است، و تاریخ خونین گذشته خاندان آترئوس همچنان بر وقایع نسل به نسل تأثیر می گذارد، در چرخه ای خود تداوم یافته از خشونت که باعث خشونت می شود). عدم وضوح بین حق و باطل (آگاممنون، کلیتمنسترا و اورستس همگی با انتخاب های اخلاقی غیرممکن، بدون روشنی درست و غلط مواجه هستند). تضاد بین خدایان قدیم و جدید (ارینیاها نمایانگر قوانین باستانی و ابتدایی هستند که انتقام خون را طلب می کنند، در حالی که آپولو و به ویژه آتنا نشان دهنده نظم جدید عقل و تمدن هستند). و ماهیت دشوار وراثت (و مسئولیت هایی که به همراه دارد).

همچنین جنبه استعاری اساسی در کل درام وجود دارد : تغییر از باستانی عدالت خودیاری با انتقام شخصی یا انتقام گیری برای اجرای عدالت از طریق محاکمه (که توسط خود خدایان تایید شده است) در طول مجموعه نمایشنامه ها، نمادی از گذر از یک جامعه یونانی بدوی که توسط غرایز اداره می شود، به یک جامعه دموکراتیک مدرن که توسط عقل اداره می شود، است. تنش بین استبداد و دموکراسی، موضوعی رایج در نمایشنامه یونانی، در این سه مورد قابل لمس است

در پایان سه گانه ، اورست به عنوان کلیدی به نظر می رسد، نه تنها برای پایان دادن به نفرین خاندان آترئوس، بلکه در پی ریزی شالوده ای جدید. قدم در پیشرفت بشریت بنابراین، اگرچه آیسخلوس از یک اسطوره باستانی و شناخته شده به عنوان مبنای "اورستیا" خود استفاده می کند، اما به شیوه ای کاملاً متفاوت به آن می پردازد. سایر نویسندگانی که قبل از او آمده بودند، با دستور کار خود برای انتقال> بازگشت به بالای صفحه

  • ترجمه انگلیسی توسط E. D. A. Morshead (Internet Classics Archive): //classics.mit. edu/Aeschylus/eumendides.html
  • نسخه یونانی با ترجمه کلمه به کلمه (Perseus Project): //www.perseus.tufts.edu/hopper/text.jsp?doc=Perseus:text:1999.01 0005

[rating_form id=”1″]

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها