Beowulf – Epic Poem Summary & تحلیل - سایر تمدن های باستانی - ادبیات کلاسیک

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

(شعر حماسی، ناشناس، انگلیسی باستان، حدود قرن هشتم میلادی، 3182 سطر)

مقدمهشکل.

پادشاه دانمارکی هروتگار شاید انسانی ترین شخصیت شعر باشد، و شخصی که ممکن است برای ما راحت ترین کار را با او داشته باشیم. او عاقل به نظر می رسد، اما فاقد شجاعت مورد انتظار از یک پادشاه جنگجوی بزرگ است، و سن به وضوح قدرت عمل قاطع را از او سلب کرده است. بعد از اینکه بیولف مادر گرندل را کشت، هوروثگار با نگرانی و پدرانه بیوولف را به یک طرف می برد و به او توصیه می کند که از شرارت و شرارت غرور محافظت کند و از قدرت خود برای بهبود دیگران استفاده کند. وقتی بئوولف از دانمارک می رود، هوروثگار نشان می دهد که ترسی از نشان دادن احساسات خود ندارد و جنگجوی جوان را در آغوش می گیرد و می بوسد و اشک می ریزد. خودنمایی متواضعانه پادشاه پیر در ساخت تالار عظیم هیروت به عنوان یادگاری دائمی برای دستاوردهایش شاید تنها نقص واقعی او باشد و می توان ادعا کرد که این نمایش غرور یا غرور همان چیزی است که در وهله اول توجه گرندل را به خود جلب کرد. و کل تراژدی را به حرکت درآورد.

شخصیت ویگلاف در قسمت دوم شعر، اگرچه شخصیتی نسبتاً فرعی است، اما برای ساختار کلی شعر مهم است. او نماینده جنگجوی جوانی است که به پادشاه پیر بیوولف در نبرد با اژدها در قسمت دوم شعر کمک می کند، تقریباً به همان روشی که بئوولف جوان در قسمت اول به پادشاه هروتگار کمک کرد. او هستنمونه کاملی از ایده "comitatus"، وفاداری جنگجو به رهبرش، و در حالی که همه هم رزمانش از ترس از اژدها فرار می کنند، ویگلاف به تنهایی به کمک پادشاهش می آید. مانند بئوولف جوان، او نیز الگوی خودکنترلی است و مصمم است به گونه ای عمل کند که معتقد است درست است.

هیولا گرندل یک نمونه افراطی است. از شر و فساد، بدون عواطف انسانی جز نفرت و کینه توزی نسبت به نوع بشر. با این حال، برخلاف انسان‌ها که می‌توانند حاوی عناصر خیر و شر باشند، به نظر می‌رسد هیچ راهی وجود ندارد که گرندل بتواند هرگز به خوبی تبدیل شود. گرندل همانقدر که نمادی از شر است، نشان دهنده بی نظمی و هرج و مرج است، فرافکنی از همه چیزهایی که برای ذهن آنگلوساکسون ترسناک ترین بود.

مضمون اصلی شعر تضاد بین خیر و شر است، که به وضوح با درگیری فیزیکی بین بئوولف و گرندل نشان داده شده است. با این حال، خیر و شر نیز در شعر نه به عنوان متضاد متضاد، بلکه به عنوان ویژگی های دوگانه ای که در همه وجود دارد، ارائه شده است. این شعر همچنین نیاز ما را به یک کد اخلاقی روشن می کند که به اعضای جامعه امکان می دهد با درک و اعتماد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

موضوع دیگر جوانی و سن است . در قسمت اول، بئوولف را در نقش شاهزاده جوان و جسور، در مقابل هروتگار، پادشاه خردمند اما سالخورده می بینیم. در دومیبخش، بیوولف، جنگجوی سالخورده اما همچنان قهرمان، با پیروان جوانش، ویگلاف، مقایسه می شود.

همچنین ببینید: شوالیه ها - آریستوفان - یونان باستان - ادبیات کلاسیک

از برخی جهات، " Beowulf" نشان دهنده یک پیوند بین دو سنت، سنت های بت پرستانه قدیم (نمونه فضیلت شجاعت در جنگ و پذیرش دشمنی بین مردم و کشورها به عنوان یک واقعیت زندگی) و سنت های جدید دین مسیحی . این شاعر که احتمالاً خود مسیحی است، روشن می‌کند که بت‌پرستی تهدیدی قطعی برای مسیحیت است، اگرچه او ترجیح می‌دهد هیچ اظهارنظری درباره آیین‌های تدفین بت پرستانه بئوولف نداشته باشد. شخصیت بئوولف به ویژه به فضایل مسیحی مانند فروتنی و فقر توجهی ندارد و اگرچه به وضوح می‌خواهد به گونه‌ای مسیحی به مردم کمک کند، انگیزه او برای انجام این کار پیچیده است. هوروثگار شاید کمترین شخصیتی باشد که با سنت قدیمی بت پرستی سازگار نیست، و برخی از خوانندگان او را الگوبرداری از یک «عهد عتیق» پادشاه کتاب مقدس می دانند.

منابع

بازگشت به بالای صفحه

  • ترجمه اصلی انگلیسی قدیمی و رو در رو توسط بنجامین اسلید (Beowulf در فضای مجازی): //www.heorot.dk/beo-ru.html
  • خوانش های صوتی بخش های منتخب توسط بنجامین اسلید (Beowulf) ترجمه ها): //www.beowulftranslations.net/benslade.shtml
  • پیوند به بیش از 100 ترجمه انگلیسی (Beowulfترجمه ها): //www.beowulftranslations.net/
مرداب، یک شب دیروقت در سالن ظاهر می شود و سی نفر از رزمندگان را در خواب می کشد. در دوازده سال آینده ترس از خشم احتمالی گرندل بر زندگی دانمارکی ها سایه افکنده است. هروتگار و مشاورانش نمی توانند به هیچ چیز برای فرونشاندن خشم هیولا فکر کنند.

بیوولف، شاهزاده گیت ها ، در مورد مشکلات هوروتگار می شنود، و چهارده تن از شجاع ترین جنگجویان خود را جمع می کند و از کشتی به راه می افتد. خانه او در جنوب سوئد. اعضای دربار Hrothgar از Geats استقبال می‌کنند و Beowulf به پادشاه از موفقیت‌های قبلی خود به عنوان یک جنگجو، به‌ویژه موفقیت‌اش در مبارزه با هیولاهای دریایی می‌بالد. هروتگار از آمدن گیت ها استقبال می کند، به این امید که بیولف به اعتبار خود عمل کند. در خلال ضیافتی که به دنبال ورود بیولف برگزار می شود، آنفرث، سرباز دانمارکی، شک و تردید خود را در مورد موفقیت های گذشته بیوولف ابراز می کند و بیوولف نیز به نوبه خود، آنفرث را به کشتن برادرانش متهم می کند. قبل از بازنشستگی شبانه، هروتگار در صورت موفقیت در برابر هیولا، به بئوولف قول گنج های بزرگی می دهد. ، با دست برهنه با هیولا کشتی می گیرد. او بازوی هیولا را از روی شانه جدا می کند، اما گرندل فرار می کند و بلافاصله بعد از آن در ته باتلاق پر از مار جایی که او و مادرش زندگی می کنند می میرد. جنگجویان دانمارکی که از ترس از سالن فرار کرده بودند، با خواندن آهنگ به داخل بازگشتندستایش پیروزی بئوولف و اجرای داستان های قهرمانانه به افتخار بیولف. هروتگار به بیولف با گنجینه ای بزرگ پاداش می دهد و پس از ضیافتی دیگر، جنگجویان گیت ها و دانمارکی ها برای شب بازنشسته می شوند.

اما برای جنگجویان ناشناخته، مادر گرندل در حال نقشه کشیدن برای انتقام است. مرگ پسرش او زمانی به سالن می رسد که همه جنگجویان در خواب هستند و اشر، مشاور ارشد هروتگار را با خود می برد. بیوولف که به این مناسبت برمی‌خیزد، پیشنهاد می‌کند تا ته دریاچه شیرجه بزند، محل سکونت هیولا را پیدا کند و او را نابود کند. او و افرادش ردهای هیولا را دنبال می کنند تا به صخره مشرف به دریاچه ای که مادر گرندل در آن زندگی می کند، سر خونین اشر را می بینند که روی سطح دریاچه شناور است. Beowulf برای نبرد آماده می شود و از Hrothgar می خواهد که مراقب جنگجویانش باشد و اگر سالم برنگردد، گنجینه های خود را برای عمویش پادشاه Higlac بفرستد.

در طول نبرد بعدی ، Grendel' مادر بیولف را به خانه زیر آب خود حمل می کند، اما بیوولف در نهایت هیولا را با شمشیر جادویی که روی دیوار خانه او پیدا می کند، می کشد. او همچنین جسد گرندل را می‌یابد، سرش را می‌برد و به خشکی بازمی‌گردد. جنگجویان گیت و دانمارکی که مشتاقانه منتظرند، جشن می گیرند زیرا بیوولف اکنون دانمارک را از نژاد هیولاهای شیطانی پاک کرده است.

همچنین ببینید: بئوولف چگونه است و چگونه در شعر به تصویر کشیده شده است؟

آنها به دربار هروتگار باز می گردند، جایی که پادشاه دانمارک به درستی سپاسگزار است، اما به بیولف هشدار می دهد.در برابر خطرات غرور و ماهیت زودگذر شهرت و قدرت. دانمارکی ها و گیت ها جشن بزرگی را برای جشن مرگ هیولاها تدارک می بینند و صبح روز بعد گیت ها برای شروع سفر به خانه با عجله به سمت قایق خود می روند. بیوولف با هروتگار خداحافظی می‌کند و به پادشاه پیر می‌گوید که اگر دانمارکی‌ها دوباره به کمک نیاز داشته باشند، با کمال میل به کمک آنها خواهد آمد. هروتگار گنج های بیشتری را به بیولف هدیه می دهد و آنها از نظر احساسی مانند پدر و پسر در آغوش می گیرند. بیولف و گیت ها به خانه می روند و پس از بازگویی داستان نبردهای خود با گرندل و مادر گرندل، بئوولف به هیگلاک پادشاه گیت می گوید. دشمنی بین دانمارک و دشمنان آنها، هاتوباردها. او توافق صلح پیشنهادی را توصیف می‌کند که در آن هروتگار دخترش فریو را به اینگلد، پادشاه هاتوباردها می‌دهد، اما پیش‌بینی می‌کند که صلح طولانی نخواهد بود. هیگلاک به خاطر شجاعتش با قطعه زمین، شمشیر و خانه به بیوولف پاداش می دهد.

در قسمت دوم شعر که سال ها بعد اتفاق می افتد، هیگلاک مرده است و بیوولف پادشاه بوده است. Geats برای حدود پنجاه سال. یک روز، یک دزد یک فنجان جواهر را از یک اژدهای خفته می‌دزدد و اژدها با پرواز در طول شب و آتش زدن خانه‌ها، از جمله سالن و تاج و تخت خود بیولف، انتقام از دست دادن خود را می‌گیرد. بیوولف به غاری می رود که اژدها در آن زندگی می کند و عهد می بندد که آن را به تنهایی نابود کند. با این حال او اکنون پیرمردی است وقدرت او به اندازه زمان مبارزه با گرندل نیست. در طول نبرد، بئوولف شمشیر خود را در برابر پهلوی اژدها می شکند و اژدها، خشمگین، بیوولف را در شعله های آتش فرو می برد و او را از ناحیه گردن زخمی می کند.

همه پیروان بیولف فرار می کنند به جز ویگلاف که با عجله از میان شعله های آتش می گذرد. برای کمک به جنگجوی پیر ویگلاف با شمشیر خود اژدها را خنجر می کند و بیوولف در آخرین اقدام شجاعانه اژدها را با چاقوی خود از وسط می برد.

با این حال، آسیب وارد شده است، و Beowulf متوجه می شود که او در حال مرگ است ، و او آخرین نبرد خود را انجام داده است. او از ویگلاف می‌خواهد که او را به انبار گنج‌ها، جواهرات و طلای اژدها ببرد، که آرامشی برای او به ارمغان می‌آورد و به او احساس می‌کند که این تلاش شاید ارزشمند بوده است. او به ویگلاف دستور می دهد تا آرامگاهی به نام "برج بیوولف" در لبه دریا در آنجا بسازد.

بعد از مرگ بیوولف، ویگلاف نیروهایی را که رهبر خود را ترک کردند در حالی که او با اژدها می جنگید، پند می دهد. ، به آنها گفت که آنها با معیارهای شجاعت، شجاعت و وفاداری که بیولف آموزش داده است، نادرست بوده اند. ویگلاف با دستوراتی برای گزارش نتیجه نبرد به اردوگاه سربازان Geat در همان نزدیکی می فرستد. پیام رسان پیش بینی می کند که اکنون که پادشاه بزرگ آنها مرده است، دشمنان گیت ها احساس آزادی خواهند کرد که به آنها حمله کنند.

ویگلاف بر ساختمان بیوولف نظارت می کند.دفن تدفین مطابق با دستورات بئوولف، گنج اژدها در کنار خاکستر او در مقبره دفن می شود و شعر همانطور که شروع شد با تشییع جنازه یک جنگجوی بزرگ به پایان می رسد.

تجزیه و تحلیل

بازگشت به بالای صفحه

"Beowulf" قدیمی ترین شعر حماسی شناخته شده است که به زبان انگلیسی نوشته شده است ، اگرچه تاریخ آن با قطعیت مشخص نیست (بهترین برآورد قرن هشتم میلادی و قطعاً قبل از اوایل قرن یازدهم میلادی). نویسنده نیز ناشناخته است ، و نشان دهنده پرسشی است که قرن ها خوانندگان را حیرت زده کرده است. به طور کلی تصور می شود که شعر به صورت شفاهی توسط شاعر و یا توسط یک «اسکاپ» (سربازی دوره گرد) اجرا شده است و به این ترتیب به خوانندگان و شنوندگان منتقل شده است یا در نهایت در درخواست پادشاهی که می خواست دوباره آن را بشنود.

به دلیل ساختار یکپارچه شعر ، با درهم آمیختن اطلاعات تاریخی در جریان روایت اصلی، شعر بیشتر بود. به احتمال زیاد توسط یک نفر سروده شده است، اگرچه دو بخش مجزا در این شعر وجود دارد و برخی از محققان معتقدند که بخش هایی که در دانمارک اتفاق می افتد و بخش هایی که در سرزمین مادری Beowulf اتفاق می افتد توسط نویسندگان مختلف نوشته شده است.

به لهجه ای به نام انگلیسی باستان نوشته شده است (که به آن انگلیسی نیز گفته می شودساکسون )، لهجه ای که تقریباً در اوایل قرن ششم میلادی، در پی اشغال رومیان و نفوذ فزاینده مسیحیت، به زبان زمان خود تبدیل شده بود. انگلیسی قدیم زبانی با لهجه شدید است، آنقدر با انگلیسی مدرن متفاوت است که تقریباً غیرقابل تشخیص به نظر می رسد، و شعر آن به دلیل تأکید بر همخوانی و ریتم معروف است. هر خط "بیوولف" به دو نیم خط مجزا (هر کدام شامل حداقل چهار هجا) تقسیم می شود که با یک مکث از هم جدا شده و با تکرار صداها به هم مرتبط می شوند. تقریباً هیچ ردیفی در شعر انگلیسی کهن به قافیه به معنای متعارف ختم نمی‌شود، اما کیفیت تمثیلی شعر به شعر موسیقی و ریتم آن می‌دهد.

شاعر همچنین از یک وسیله سبکی به نام kenning" ، روشی برای نام‌گذاری یک شخص یا چیزی با استفاده از عبارتی که نشان‌دهنده کیفیت آن شخص یا چیز است (مثلاً یک جنگجو را می‌توان به عنوان «کلاه‌دار» توصیف کرد). یکی دیگر از ویژگی های سبک شاعر، استفاده او از لغت است، نوعی کم بیان، اغلب با مضامین منفی، که به منظور ایجاد حس کنایه است.

اغلب شخصیت ها فقط برای یکدیگر سخنرانی می کنند و هیچ مکالمه واقعی به این صورت وجود ندارد. با این حال، داستان با جهش از یک رویداد به رویداد دیگر به سرعت در حال حرکت است. استفاده از انحرافات تاریخی، مشابه استفاده ازفلاش بک در فیلم ها و رمان های مدرن، و این در هم تنیدگی رویدادهای حال و گذشته، یک ابزار ساختاری اصلی است. شاعر همچنین گاهی در بحبوحه یک کنش دیدگاه را تغییر می دهد تا دیدگاه های متعددی را ارائه دهد (مثلاً برای نشان دادن واکنش رزمندگانی که تقریباً در هر نبردی به عنوان مخاطب به آن نگاه می کنند).

«بیوولف» بخشی از سنت شعر حماسی است که با اشعار هومر و ویرجیل آغاز شد، و به امور و اعمال مردان شجاع می پردازد، اما مانند مدل های کلاسیک خود، هیچ تلاشی برای به تصویر کشیدن یک زندگی کامل از ابتدا تا انتها به صورت زمانی انجام نمی دهد. همچنین به عنوان نوعی تاریخ عمل می کند که گذشته، حال و آینده را به شیوه ای منحصر به فرد و فراگیر ترکیب می کند. این فقط یک داستان ساده در مورد مردی نیست که هیولاها و اژدهاها را می کشد، بلکه یک چشم انداز بزرگ از تاریخ بشر است.

همانطور که در اشعار حماسی کلاسیک قبلی یونان و روم، شخصیت ها به طور کلی ارائه می شوند. به شیوه ای واقع گرایانه، بلکه هر از گاهی آن طور که شاعر می داند باید باشند. گهگاه شاعر لحن عینی خود را می شکند تا درباره یکی از شخصیت هایش قضاوتی اخلاقی ارائه کند، اگرچه در بیشتر موارد به اعمال شخصیت ها اجازه می دهد که خودشان صحبت کنند. همانطور که در سنت کلاسیک شعر حماسی، شعر به ارزش های انسانی و انتخاب های اخلاقی مربوط می شود: شخصیت ها عبارتند ازقادر به انجام اعمال با شجاعت زیاد هستند، اما برعکس آنها همچنین می توانند برای اعمال خود به شدت رنج ببرند.

شاعر تا حدی تلاش می کند تا جنبه های "انسانی" و "قهرمانی" بئوولف را با هم آشتی دهد. شخصیت . اگرچه او بزرگ‌تر و قوی‌تر از هر جای دیگری در جهان توصیف می‌شود، و به وضوح احترام و توجه فوری را به خود جلب می‌کند، اما در رفتارش فردی مؤدب، صبور و دیپلمات به تصویر کشیده می‌شود و فاقد ظلم و سردی یک قهرمان برتر و متکبر است. او به هروتگار به شجاعت خود می بالد، اما این کار را عمدتاً به عنوان وسیله ای عملی برای به دست آوردن آنچه می خواهد انجام می دهد.

اگرچه بئوولف ممکن است فداکارانه عمل کند، که توسط یک کد اخلاقی و درک شهودی از افراد دیگر اداره می شود. او با این حال هیچ ایده واقعی از این که چرا اینگونه رفتار می کند ندارد و شاید این نقص تراژیک در شخصیت او باشد. یقیناً شهرت، جلال و ثروت نیز از انگیزه های اوست و ملاحظات عملی مانند تمایل به پرداخت بدهی پدر. به نظر می رسد که او تمایل زیادی برای تبدیل شدن به پادشاه Geats ندارد و هنگامی که برای اولین بار تاج و تخت را به او پیشنهاد دادند، او حاضر نشد و ترجیح داد نقش پسر جنگجو را بازی کند. به همین ترتیب، او هرگز کاملاً مطمئن به نظر نمی رسد که آیا موفقیت او به عنوان یک جنگجو به خاطر قدرت خودش است یا به کمک خدا، که نشان دهنده برخی درگیری های معنوی است که او را از سطح یک قهرمان صرف بالاتر می برد.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها