سرنوشت در آئنید: بررسی مضمون جبر در شعر

John Campbell 14-04-2024
John Campbell

فهرست مطالب

سرنوشت در Aeneid موضوع اصلی است که به بررسی چگونگی نگاه رومیان باستان به مفهوم جبر می‌پردازد. کل شعر به سرنوشت Aenea بستگی دارد که پایه‌های تأسیس امپراتوری روم را تعیین می‌کند.

همچنین ببینید: پاریس ایلیاد - سرنوشت نابودی؟

ما از Aeneid می آموزیم که سرنوشت در سنگ ریخته شده است و هیچ چیز، چه الهی و چه انسانی، نمی تواند مسیر آن را تغییر دهد. این مقاله موضوع سرنوشت را مورد بحث قرار می‌دهد و نمونه‌های مرتبطی از سرنوشت در Aeneid ارائه می‌کند.

سرنوشت در Aeneid چیست؟ منظومه حماسی. از آئینه می توان چنین برداشت کرد که هر چه مقدر باشد بدون توجه به موانع اتفاق خواهد افتاد. هم خدایان و هم وسایل انسانی آنها در تغییر سرنوشت ناتوان هستند.

سرنوشت در آئنید

سرنوشت یکی از موضوعات اصلی کتاب نوشته شده توسط ویرجیل، است. جنبه هایی از آن در زیر نوشته شده و به تفصیل شرح داده شده است:

سرنوشت آئنیاس

آینیاس مقدر بود که روم را بنا کند و بدون توجه به آنچه بر او می آمد، سرنوشت او محقق شد. او باید با ملکه انتقام‌جوی خدایان، جونو، روبرو می‌شد که تمام توانش را برای خنثی کردن سرنوشت او انجام داد، اما آئنیاس قهرمانی را در آینید به نمایش گذاشت.

همچنین ببینید: مدیا – اوریپید – خلاصه نمایشنامه – مدیا اساطیر یونانی

هرا از تروجان‌ها نفرت داشت. (کشور Aeneas) زمانی که شاهزاده آنها، پاریس، آفرودیت را به عنوان زیباترین الهه بر خود انتخاب کرد. عصبانیت او را به انتقام گیری دقیق از شهر سوق دادپس از یک جنگ طولانی که 10 سال به طول انجامید، آن را به زانو درآورد.

با این حال، انتقام او راضی نشد، بنابراین هنگامی که او با خبر شد که تروجان ها دوباره از طریق آئنیاس قیام خواهند کرد، او را تعقیب کرد. جونو از زور و متقاعد کردن استفاده کرد تا آئنیاس را از تحقق سرنوشت خود باز دارد. او نگهبان بادها، آئولوس، را متقاعد کرد که طوفانی بفرستد که آئنیاس و ناوگانش را غرق کند. او در میان خشم آلکتو تلاش کرد تا علیه آئنیاس به خشونت برانگیزد و عروسش لاوینیا را از او پنهان کند.

جونو همچنین از دیدو، ملکه کارتاژ، استفاده کرد تا حواس آئنیاس را از او دور کند. هدف رسیدن به ایتالیا او عشق آئنیاس به دیدو را دستکاری کرد و تقریباً موفق بود زیرا آئنیاس تقریباً سرنوشت خود را فراموش کرده بود که با او تسویه حساب کند. مداخله کرد و آئنیاس را در مسیر خود نگه داشت. بنابراین، اگرچه خدایان و انسانها اراده انتخاب و عمل آزادانه داشتند، اما در برابر سرنوشت ناتوان بودند. موقعیتی که از آن به عنوان تقدم سرنوشت یاد می شود.

Aeneid جونو درباره سرنوشت

جونو ناتوانی خود را در برابر سرنوشت تصدیق می کند، با این حال او تلاش می کند تا با آن مبارزه کند. او می پرسد که آیا او باید تسلیم شود، چه شکست خورده باشد و چه ناتوان در مورد دور نگه داشتن پادشاه توکریان از ایتالیا. پس از این، او این سوال را مطرح می کند که آیا سرنوشت او را منع کرده است یا خیر؟نقشی جزئی در آئنید ایفا کرد، او نیز مانند پدرش قرار بود نقشی تعیین کننده در تأسیس رم داشته باشد. این فقط خوش شانسی نبود که او، پدرش Aeneas و پدربزرگش Anchises از شعله های سوزان تروا نجات یافتند.

او در تمام سفرهایش پدرش را همراهی کرد و تا اینکه سرانجام در لاتیوم مستقر شدند. . هنگامی که اسکانیوس آنجا بود، به طور تصادفی گوزن حیوان خانگی سیلویا، دختر تیرهوس، را در طی یک سفر شکار کشت.

اشتباه شکار تقریباً به مرگ او منجر شد زیرا لاتین ها تعدادی نیرو را برای شکار او جمع کردند. . هنگامی که تروجان ها لاتین ها را دیدند که نزدیک می شوند، از آسکانیوس محافظت کردند و خدایان به آنها بر لاتین ها پیروز شدند.

در طول درگیری، آسکانیوس به مشتری دعا کرد تا "از جسارت او حمایت کند" در حالی که نیزه ای را به سمت نومانوس، یکی از جنگجویان لاتین پرتاب کرد. مشتری دعای او را اجابت کرد و نیزه نومانوس را کشت - نشانه ای از این که خدایان به اسکانیوس علاقه داشتند.

پس از مرگ نومانوس، آپولون به اسکانیوس جوان ظاهر شد و برای او نبوت کرد. به گفته خدای نبوت، از نسل اسکانیوس «خدایان به عنوان پسران» پدیدار خواهند شد. آپولون سپس به تروجان ها دستور داد تا پسر را تا زمانی که به سن کافی رسیده از جنگ در امان نگه دارند.

خدایان می دانستند که او به خط پدرش در ایتالیا ادامه خواهد داد تا زمانی که روم تأسیس شود. درست مانند پدرش، اسکانیوس نیز سرنوشتی داشت که نقش مهمی در آن بازی کندتأسیس رم و آن اتفاق افتاد.

سرنوشت در آئنید و پادشاهان روم

پادشاهان روم، به ویژه آنهایی که از تیره جولیا بودند، اجداد خود را از طریق اسکانیوس نیز دنبال می کنند. معروف به Iulus. به عنوان مثال، آگوستوس سزار، از پیشگویی آپولون به اسکانیوس استفاده کرد تا حکومت خود را توجیه کند. از آنجایی که این پیشگویی بیان می کرد که فرزندان اسکانیوس شامل «خدایان به عنوان پسران هستند»، حکومت آگوستوس سزار به خود قدرت و اقتدار الهی را نسبت داد. . Aeneid همچنین زمانی نوشته شد که آگوستوس سزار پادشاه امپراتوری روم بود، بنابراین این شعر به تبلیغ او برای داشتن منشأ الهی کمک کرد.

اراده آزاد در Aeneid

اگرچه سرنوشت شخصیت ها در در عنید، آنها می توانستند هر راهی را که می خواستند انتخاب کنند. سرنوشت آنها بر آنها تحمیل نشد همانطور که آئنیاس نشان داد زمانی که او تصمیم گرفت آزادانه دیدو را دوست داشته باشد حتی اگر سرنوشتی برای تحقق بخشیدن داشت. سرنوشت آنها به آنها ارائه شد و آنها تصمیم گرفتند با آنها دنبال کنند. با این حال، انتخاب‌های آزادانه آن‌ها کمک چندانی به خنثی کردن سرنوشت آن‌ها نکرد یا هیچ کاری نکرد – که نمونه‌ای از رابطه پیچیده بین سرنوشت و اراده آزاد بود.

نتیجه‌گیری

تا کنون، موضوع سرنوشت را در Aeneid و به چند نمونه از چگونگی سرنوشت در شعر حماسی ویرجیل نگاه کرد. در اینجا یک خلاصه از تمام مواردی که در مقاله به آن پرداختیم آمده است:

  • سرنوشت همانطور که در Aeneid مثال زده شداین بود که رومیان مفهوم جبر و نقش اختیار را درک کردند.
  • در شعر، آینیاس مقدر بود که روم را بنیان گذارد، و بدون توجه به موانعی که بر سر راه او قرار گرفت، سرانجام این پیشگویی محقق شد. 12>
  • هم خدایان و هم انسانها در برابر سرنوشت ناتوان بودند، همانطور که جونو نشان داد زمانی که تمام تلاش خود را کرد تا از تحقق پیشگویی انیاس جلوگیری کند، اما تلاش های او بی فایده بود.
  • آسکانیوس، پسر اینیاس، همچنین سرنوشت این بود که میراث پدرش را ادامه دهد، بنابراین، هنگامی که نومانوس را کشت، خدایان دستور دادند که تا زمان بلوغ از او محافظت شود.
  • پادشاهان روم از سرنوشت در شعر برای توجیه حکومت خود و برای توجیه حکومت خود استفاده کردند. اقتدار و قدرت الهی خود را تائید می کنند زیرا نسب خود را به اسکانیوس می رساندند.

اختیار در شعر به این معنی بود که شخصیت ها در تصمیم گیری آزاد بودند اما این تصمیمات تأثیر چندانی بر آن نداشت. مقصد نهایی آنها در نهایت سرنوشت قطعنامه Aeneid را به وجود آورد که صلح در سرزمین ایتالیا بود.

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها