ایلیاد در مقابل اودیسه: داستان دو حماسه

John Campbell 12-10-2023
John Campbell

در حالی که سوال ایلیاد در مقابل ادیسه مرتبط است و حتی توسط برخی آن را متوالی می دانند، تفاوت های ظریف و نه چندان ظریف مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال، ایلیاد با اختلاط ماوراء الطبیعه و فانتزی و دنیوی لیبرال تر است.

به نظر می رسد که خدایان نقش بسیار فعال تری در وقایع ایلیاد دارند، در حالی که آنها کمتر درگیر امور فانی هستند. ادیسه.

همچنین ببینید: دیانیرا: اسطوره یونانی زنی که هراکلس را به قتل رساند

این بدان معنا نیست که خدایان خود را در رویدادهای ادیسه دخالت نمی دهند.

تفاوت بین ایلیاد و ادیسه چیست؟

یکی از اولین چیزهایی که وقتی شروع به خواندن حماسه‌های هومر می‌کنید این است که ایلیاد چگونه با ادیسه مرتبط است ؟ به زبان ساده، ادیسه به نوعی دنباله ای بر ایلیاد در نظر گرفته می شود.

هر دو حماسه از 24 کتاب تشکیل شده اند و حول یک زمان خاص در طول یک رویداد بسیار بزرگتر می چرخند. واضح است که جنگ تروا، و هر آنچه که به آن منتهی شد، داستانی بسیار بزرگتر از وقایع مندرج در ایلیاد بود.

سفر ادیسه برای بازگشت به خانه اش در ایتاکا نیز داستانی بسیار بزرگتر از آنچه بود، بود. در ادیسه گفته شد. در هر کتاب، هومر بخشی از وقایع را در بر می گیرد تا نکته ای را بیان کند و دیدگاه خاصی از خط داستانی ارائه دهد.

با این حال، بین این دو، تفاوت های قابل توجهی وجود دارد. در حالی که عناصر خارق العاده بخشی از هر دو داستان هستند، با خدایان مکرر ظاهر می شوند و جانوران افسانه ای ماننداحساس می‌شد بسته شدن قوس داستان بود، داستان ادیسه با بازپس‌گیری نهایی پادشاهی‌اش کامل می‌شود و داستان او را به یکی از امیدها تبدیل می‌کند.

ایلیاد تراژدی است که از غرور و حماقت بازیگران به وجود آمده است. از اولین تصمیم والدین پاریس برای رها کردن او در بیابان تا گرفتن هلن از سرزمین مادری اش، کل شعر یکی پس از دیگری تصمیم بدی است.

پاتروکلوس از دسترسی به زره آشیل استفاده می کند و اقدام جلال طلبانه او منجر به مرگ او می شود. تمایل آشیل برای انتقام گیری او را به بدرفتاری با بدن هکتور سوق می دهد. در نهایت این به مرگ او می انجامد که پس از پایان شعر اتفاق می افتد. مرگ هکتور ایلیاد را به پایان می‌رساند و نشان می‌دهد که لحن حماسه ناامیدی سرنوشت در پیوند با غرور فانی است.

در مقابل، ادیسه، اگرچه با بدبختی‌ها روبه‌رو می‌شود، اما رفتار آرام خود را حفظ می‌کند و تصمیمات عاقلانه می‌گیرد. به این ترتیب، او می تواند راه خود را به خانه باز کند و به هدف نهایی خود یعنی بازپس گیری خانواده و پادشاهی خود دست یابد.

این دو داستان مجموعه ای از تصمیمات شخصیت ها را با هم مقایسه و مقایسه می کنند و داستان تجربیات انسانی، هر دو را بیان می کنند. خوب و بد، بر اساس انتخاب های خودمان.

پوره‌ها، سیکلوپ‌ها و غول‌ها که در این عمل شرکت می‌کنند، تغییری در بازگویی ادیسه به وجود می‌آید.

در ایلیاد ، خدایان نقش فعالی دارند، در امور بشر دخالت می‌کنند و حمل می‌کنند. پیام ها و حتی پیوستن به نبرد. در یک نقطه، آتنا ارابه ای را به نبرد می راند و چندین خدا در نبرد زخمی می شوند.

در ادیسه ، خدایان رویکردی بسیار کمتر درگیر دارند. آنها در رویدادها شرکت نمی کنند. اگرچه آنها یکی دو بار مداخله می کنند، اما مستقیماً دخالت نمی کنند مگر زمانی که خدای هرمس پیامی را به کالیپسو می رساند و به او اطلاع می دهد که باید ادیسه را آزاد کند تا او بتواند به سفر خود ادامه دهد.

1. دیدگاه های شخصیت در ایلیاد و ادیسه

یک تفاوت بزرگ بین ایلیاد و ادیسه که اغلب نادیده گرفته می شود، تفاوت در نحوه روایت داستان است. در حالی که ایلیاد داستان را در یک روایت دانای کل سوم شخص روایت می کند، ادیسه از دیدگاه بسیاری از شخصیت ها متفاوت ارائه می شود.

اودیسه نیز به صورت سوم شخص نوشته شده است، اما از دیدگاه شخصیت ها نیست. راوی دانای کل. در کتاب‌های نهم تا دوازدهم، اودیسه راوی داستان‌های خود می‌شود.

انتخاب روایت نکته کوچکی است، اما تمام تمرکز هر دو اثر را رنگ می کند. ایلیاد یک داستان فراگیر است که به قوس های چند خط طرح می پردازد.

خط اصلی طرح داستان بود.داستان آشیل و غرور او قوس دیگر سرنوشت تروی است. دخالت و دخالت خدایان از دیگر موضوعات است، همانطور که تلاش های شخصیت های انسانی برای دور زدن اراده خود و پیروزی در نبردها. ایلیاد هنگامی که پالمدس یونانی تعهد خود را تحت سوگند تیندارئوس به او یادآوری می کند. به دنبال توصیه خود اودیسه، پادشاه اسپارت، تیندارئوس، هر یک از خواستگاران هلن را وادار کرد سوگند یاد کنند. آنها به اتحاد هلن و خواستگاری که او انتخاب کرده بود احترام می گذاشتند و متعهد می شدند که از ازدواج دفاع کنند.

اودیسه که می دانست اگر برود تا 20 سال از جنگ برنمی گشت، سعی کرد وانمود کند که دیوانه است. بز و گاو را با هم به گاوآهن زد و مزارعش را نمک کاشت. پالامدس، پسر شیرخوار خود، تله ماکوس را در مقابل گاوآهن قرار داد و اودیسه را مجبور کرد که با دور زدن عقل خود را آشکار کند.

اودیسه در بیشتر جنگ تروا نقش مشاوره ای ایفا می کند. او یک جنگجوی ماهر و در عین حال یک رهبر خردمند است. وقتی پیش‌بینی شد که اگر اسب‌های رزوس از رودخانه اسکامندر بنوشند، تروی گرفته نمی‌شود. اودیسه، جنگجوی یونانی، با دیومدس، ارباب جنگ، شریک شد تا به اردوگاه تروا برود و اسب ها را بکشد، و از تحقق پیشگویی جلوگیری کرد.

اگرچه این حادثه تا اودیسه ارتباطی نداشت، اما اودیسه تصور کرد که نقشه ساخت اسب چوبی غول پیکر و فریب دادنتروجان ها آن را به شهر خود برده و شکست نهایی را به ارمغان می آورند.

2. داستانی از جنگ و سفر

نمی توان مطالعه تفاوت های اودیسه در مقابل ایلیاد را بدون بحث در مورد هر یک از مضامین فراگیر حماسه ها تکمیل کرد.<4

ایلیاد داستان بخشی از جنگ تروا است.

این جنگ عمدتاً در یک منطقه اتفاق می‌افتد و درگیری بین افرادی است که دو دشمن اصلی را تشکیل می‌دهند- آخه ها و تروجان ها.

این داستان حماسی از جنگ و نبرد و درگیری و چالش های پیش روی شخصیت ها در چارچوب آن درگیری ها است.

ایلیاد داستانی از انسان است. در مقابل مرد، در حالی که دو ارتش بر سر سرنوشت نه تنها شهر بلکه زنی که شاهزاده جوان احمقی برای عشقش حاضر به شروع جنگ بود، می جنگند.

در مقابل، اودیسه داستان یک مرد و سفر حماسی او برای بازگشت به خانه محبوبش است. در سر راه او ارتش نیست، بلکه خدایان، طبیعت و سرنوشت هستند.

مضمون تکرارشونده سرنوشت در کل حماسه جریان دارد. اودیسه نمی تواند از پیشگویی که حتی قبل از ورودش به جنگ گفته شده بود بگریزد - مبنی بر اینکه 20 سال قبل از بازگشت او می گذرد. همانطور که او طیف چالش ها را انجام داد، مردان و کشتی ها را در راه از دست داد، تا اینکه کتک خورده و تنها بازگشت.

هنگامی که اوبه خانه اش رسید، آخرین مانع برای عبور وجود داشت. همسر مورد علاقه‌اش، پنه‌لوپه، در دوران دوری‌اش خواستگاران را رد می‌کرد. او باید هویت خود را ثابت می کرد و کسانی را که در غیاب او تاج و تخت او را می دزدیدند شکست داد. در حالی که ایلیاد یک داستان حماسی از جنگ و نبرد است، ادیسه داستان یک سفر است، تلاش قهرمانانه یک قهرمان برای بازگشت به خانه اش.

3. خدایان و Cyclops و Mortals

در هر دو اودیسه و ایلیاد ، خدایان و دیگر جانوران خارق العاده در داستان ها نقش بزرگی دارند. با این حال، تفاوت زیادی بین آنها وجود دارد.

در ایلیاد ، خدایان در جلو و مرکز قرار دارند و مستقیماً در جریان داستان شرکت می کنند. خود زئوس توسط الهه آتنا، هرا، پوزیدون و هرمس که همگی از یونانیان حمایت می‌کنند، می‌پیوندند.

در همین حال، تروجان‌ها صف جاودانه خود را در الهه آفرودیت، خدای آپولون، الهه آرتمیس و لتو دارند. هر یک از خدایان دلایل شخصی برای انتخاب خود دارند. آتنا و هرا توسط شاهزاده تروا، پاریس مورد توهین قرار گرفتند. او به عنوان قاضی بین آتنا، هرا و آفرودیت انتخاب شد و آفرودیت را انتخاب کرد و رشوه او را از عشق زیباترین زن جهان - هلن اسپارتی - پذیرفت.

در واقع، زمانی که پاریس با منلائوس، شوهر اول هلن، درگیر دوئل می شود، آفرودیت مداخله می کند. در کتاب 4، هرا زئوس را متقاعد کرد که قول دهد تروی شکست خواهد خورد.

در تمام موارد زیردر کتاب‌ها، خدایان ظاهر می‌شوند یا در هر فصل نقش دارند، با صحنه‌هایی از مشاجره خدایان بر سر دخالت آنها و نتایج تقریباً در هر کتاب.

همچنین ببینید: آلوپه: نوه پوزیدون که بچه خود را به دنیا آورد

در ادیسه ، خدایان کمی هستند. بیشتر حذف شده است. مداخله آنها فقط از طریق داستان سرایی اودیسه مرتبط است، اما آنها نیز بسیار کمتر به طور مستقیم درگیر هستند.

اگرچه اودیسه با چندین خطر مرگبار روبرو می شود و هم انسان ها و هم کشتی ها را از دست می دهد و از تراژدی پس از تراژدی رنج می برد، خدایان به ندرت مستقیماً مداخله می کنند. در بخت یا بدبختی او. پیشگویی هایی در مورد سفر ادیسه و مشکلاتی که او با آن روبرو خواهد شد وجود دارد، اما در راه مداخله مستقیم بسیار اندک است. بر خلاف هکتور، پاریس و آشیل، ادیسه تا حد زیادی تنهاست.

4. انبوه در برابر داستان یک مرد

تفاوت های ایلیاد و ادیسه بسیار زیاد است، تقریباً به اندازه تعداد زیادی از شخصیت های خط داستانی ایلیاد. در هر فصل، یک بازیکن اصلی دیگر به صفوف می‌پیوندد تا اینکه فهرست شخصیت‌های اصلی به نزدیک به 50 فانی و جاودانه می‌رسد.

در مقایسه، ادیسه، تقریباً نیمی از شخصیت‌ها را دارد. اودیسه تنها محور در ادیسه است، در حالی که تمرکز در ایلیاد بسته به نقطه داستان تغییر می کند.

در حالی که داستان ایلیاد بر روی چند قوس داستانی اصلی تمرکز دارد، داستان ایلیاد واقعاً داستان دو ملت و متعادل کردن سرنوشت ها در دستان خدایان بی ثبات است.و الهه ها.

در مقابل، ادیسه داستان مردی مجرد و سفر او برای بازگشت به خانه به میهن و خانواده محبوبش است. تمرکز تا حد زیادی بر روی اودیسه باقی می ماند، زیرا او داستان را به پادشاه فایاکیان ربط می دهد.

هنگامی که پادشاه داستان او را شنید، به اودیسه پیشنهاد بازگشت امن به کشورش را می دهد تا بتواند پنه لوپه و را پس بگیرد. پادشاهی او

5. شخصیت پردازی حماسی و تکنیک های داستان سرایی

در بحث اودیسه در برابر ایلیاد ، نباید از شخصیت پردازی و انتخاب زبان غافل شد.

آخیل، یکی از شخصیت های اصلی ایلیاد و تمرکز بیشتر مسیر حماسه، با کنایه هایی از ویژگی های فیزیکی او توصیف می شود. از او به عنوان "تند پا"، "شیر دل" و "شبیه خدایان" یاد می شود.

آشیل بازیگری تکانشی است که به دنبال قدرت، شکوه و رفتارهای چشمگیر و جلب توجه است. و انتخاب های عاقلانه طبق پیشگویی که در مورد او انجام شد، آشیل پیوستن به جنگ، کسب افتخار و شکوه و زندگی کوتاه را برگزید.

از طرف دیگر اودیسه داستان سفر خود را تعریف می کند. بنابراین، زبان و ارائه بسیار متفاوت است.

او از تمجید آشکار از توانایی بدنی خود اجتناب می کند. در عوض، داستان‌ها به گونه‌ای ارائه می‌شوند که بهترین چشم‌انداز را به او و اقداماتش در هنگام مواجهه با هر چالش می‌تاباند. همیشه، اودیسه به عنوان ارائه شده استراهنمای دانا، که مردانش را از طریق خطراتشان هدایت می کند.

وقتی شکست و زیان وجود دارد، هرگز تقصیر اودیسه نیست. این افراد بی ثبات و بدکاری ها یا اشتباهات آنها هستند که باعث مرگ خودشان می شود. در یک مورد، این قدرت بیشتر دشمن است، Laestrygonians، نژادی از غول ها، باعث نابودی بیشتر ناوگان او می شود.

برنامه هوشمندانه ادیسه در عقب نگه داشتن با یک کشتی او را نجات می دهد و مردان باقی مانده از سرنوشت وحشتناک بقیه خدمه او. او همیشه قهرمان غم انگیزی است که هرگز به طور کامل مسئول سرنوشت خود نیست.

6. جدول زمانی بی انتها – 10 سال در مقابل 20 سال

از قضا، وقایع شرح داده شده در ایلیاد تقریباً 10 سال طول می کشد.

از زمانی که پاریس هلن را می رباید و با او به تروا می رود تا سقوط نهایی بازیابی شهر و هلن توسط شوهرش تنها 10 سال طول می کشد. در مقابل، سفر اودیسه 20 سال طول می کشد. وقتی برای ورود به جنگ می رود، پسرش یک نوزاد ساده است. داستان او هم جنگ و هم سفر 10 ساله به خانه را در بر می گیرد. در مجموع، داستان ادیسه هم حماسه و هم 20 سال را در بر می گیرد.

اگرچه جنگ 10 سال طول می کشد، داستان ایلیاد به سختی چند ماه از جنگ را پوشش می دهد.

در حالی که ایلیاد عمدتاً بر سفر و سقوط آشیل تمرکز دارد، ادیسه به دنبال اودیسه می آید. سفر از زمانی که او سفر بازگشت به ایتاکا را آغاز می کند و در حالی که از اقیانوس ها برمی گردد، با او می ماند.خطرات غیر قابل تصور، برای بازگشت به وطن.

7. تراژدی در مقابل امید – خطوط داستانی متفاوت

ایلیاد در درجه اول یک تراژدی است . داستانی از جنگ، غرور و ویرانی، طمع و غرور، و مرگ. ایلیاد نمونه ای از سرنوشت در کار است، زیرا پیشگویی ها در بسیاری از زندگی ها انجام می شود.

این سوال وجود دارد که آیا این واقعاً سرنوشت است یا غرور و تکبر خود آنها که باعث مرگ قهرمانان در ایلیاد می شود. . به ویژه، آشیل چندین بار فرصت داشت تا از غرور و غرور احمقانه خود روی برگرداند و عمری طولانی و شاد داشته باشد.

در غرور زخمی خود نسبت به بریسیس، غم و اندوه و خشم او از مرگ پاتروکلوس و او با غرور در برخورد با بدن هکتور، او مسیر خود را انتخاب کرد، زندگی پر شکوه اما کوتاه.

اودیسه زمانی که تصمیم گرفت به این نتیجه رسیده بود که به مدت 20 سال به ایتاکا بازنگردد. او سعی کرد از ورود به جنگ اجتناب کند، اما موفق نشد.

زمانی که در جنگ بود، با این وجود در مسیر باقی ماند و مشاور و مشاور اصلی شد. در مقابل، آشیل پس از اینکه جایزه جنگی او، بریسیس، از دستش گرفته شد، عصبانیتی که شایسته کودک نوپا بود، به چادر خود عقب نشینی کرد و از جنگیدن خودداری کرد. و آنچه را که بیش از همه می خواست به دست آورد: خانواده و پادشاهی اش.

پایان ها

در حالی که ایلیاد بلافاصله پس از مرگ هکتور به پایان رسید، رویدادی که هومر

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها