فهرست مطالب
او جلسه ای از زنان از ایالت های شهرهای مختلف یونان تشکیل داده است و با حمایت لامپیتو اسپارتی، برای زنان دیگر توضیح می دهد. نقشه او: این است که آنها باید امتیازات جنسی را از مردان خود دریغ کنند به عنوان ابزاری برای وادار کردن آنها به پایان دادن به جنگ.
زنان در ابتدا مشکوک و بی میل هستند، اما معامله با یک سوگند طولانی و جدی در اطراف یک کاسه شراب مهر و موم شده است، و زنان موافقت می کنند که از تمام لذت های جنسی چشم پوشی کنند ، از جمله موقعیت های مختلف جنسی که به طور خاص ذکر شده است. در همان زمان، بخش دیگری از نقشه لیسیستراتا (یک اقدام احتیاطی) زمانی که پیرزنان آتن کنترل آکروپولیس نزدیک را به دست گرفتند 19> به نتیجه رسید. خزانه دولت را در اختیار دارد، بدون آن مردان نمی توانند برای مدت طولانی به تامین مالی جنگ خود ادامه دهند. خبر شورش منتشر می شود و زنان دیگر پشت دروازه های میله ای آکروپولیس عقب نشینی می کنند تا منتظر پاسخ مردان باشند.
گروهی از پیرمردهای هولناک از راه می رسند که قصد دارند دروازه را بسوزانند. از آکروپولیس اگر زنان باز نشوند. با این حال، قبل از اینکه مردان آماده شوند، گروه کر دومی از پیرزنان با پارچ های آب وارد می شوند. مشاجره پیش میآید و تهدیدها رد و بدل میشود، اما پیرزنها با موفقیت از رفقای جوانتر و پیرمردها دفاع میکنند.در این فرآیند احساس خوبی دریافت کنید.
یک قاضی در مورد ماهیت هیستریک زنان و تعهد آنها به شراب، رابطه جنسی بی بند و بار و فرقه های عجیب و غریب تأمل می کند، اما مهمتر از همه او مردان را به خاطر این موضوع سرزنش می کند. نظارت ضعیف بر زنان خود او برای تلاش های جنگی به نقره خزانه نیاز دارد، و او و پاسبان هایش سعی می کنند به آکروپولیس نفوذ کنند ، اما به سرعت توسط گروه هایی از زنان سرکش با نام های طولانی و عجیب غرق می شوند.
لیسیستراتا بعد از درگیریها نظم خاصی را برقرار میکند و به قاضی اجازه میدهد تا از او در مورد نقشهاش و جنگ سؤال کند. او ناراحتی هایی را که زنان در زمان جنگ احساس می کنند، برای او توضیح می دهد، زمانی که مردان تصمیمات احمقانه ای می گیرند که همه را تحت تأثیر قرار می دهد و به نظرات همسرشان گوش داده نمی شود. او برای زنان جوان و بدون فرزند که در بهترین سالهای زندگیشان در خانه پیر میشوند ابراز تاسف میکند، در حالی که مردان در لشکرکشیهای نظامی بیپایان دور هستند، و تشبیه مفصلی میسازد که در آن نشان میدهد که آتن باید به گونهای ساخته شود. یک زن پشم میریخت. برای نشان دادن نکات او، لیسیستراتا و زنان به قاضی لباس می پوشانند ، ابتدا به عنوان یک زن و سپس به عنوان جسد. در نهایت، او برای گزارش این حادثه به همکارانش هجوم میآورد و لیسیستراتا به آکروپولیس باز میگردد. مردان و گروه کر پیرزنان، تالیسیستراتا با این خبر باز می گردد که برخی از زنان در حال حاضر ناامید از رابطه جنسی شده اند و به احمقانه ترین بهانه ها (مانند خوابیدن رختخواب و انجام کارهای دیگر) شروع به ترک علت می کنند و حتی یکی از آنها در تلاش برای فرار به دام می افتد. یک فاحشه خانه او موفق می شود رفقای خود را جمع کند و نظم و انضباط آنها را بازگرداند و دوباره به آکروپولیس باز می گردد تا منتظر تسلیم شدن مردان باشد. در همین حال، Cinesias، شوهر جوان Myrrhine، ظاهر می شود، در حال ناامیدی برای رابطه جنسی. همانطور که لیسیستراتا بر بحث نظارت می کند، میرین شرایط را به او یادآوری می کند و با آماده کردن تخت دعوت کننده، روغن ها و غیره شوهرش را بیشتر مورد تمسخر قرار می دهد، قبل از اینکه مرد جوان را با حبس کردن دوباره در آکروپولیس ناامید کند.
گروه کر پیرزنها برای پیرمردها اورتور میسازند و به زودی دو گروه کر با هم ادغام میشوند، آواز میخوانند و میرقصند. مذاکرات صلح آغاز می شود و لیسیستراتا نمایندگان اسپارتی و آتنی را با زن جوان برهنه ای با شکوه به نام آشتی یا صلح آشنا می کند که نمایندگان نمی توانند چشم از او بردارند. لیسیستراتا هر دو طرف را به خاطر اشتباهات قضاوتی گذشته مورد سرزنش قرار می دهد و پس از چند کشمکش بر سر شرایط صلح (و با چهره برهنه آشتی در مقابل آنها و بار محرومیت جنسی هنوز بر دوش آنها سنگینی می کند) به سرعت بر اختلافات خود غلبه می کنند و برای جشن ها، آهنگ ها و به آکروپلیس بازنشسته شویدرقصیدن.
همچنین ببینید: محیط اودیسه - چگونه تنظیم حماسه را شکل داد؟ تجزیه و تحلیل Lysistrataهمچنین ببینید: ترجمه کاتولوس 109 | بازگشت به بالای صفحه
|
«Lysistrata» برای اولین بار در سال 411 قبل از میلاد ، درست دو سال پس از آتن روی صحنه رفت. شکست فاجعه بار در اکسپدیشن سیسیل، نقطه عطفی در جنگ طولانی مدت پلوپونز علیه اسپارت، و پس از 21 سال جنگ، به نظر می رسید که چشم انداز صلح مانند همیشه کم باشد. انقلاب الیگارشی در آتن، که در همان سال برای مدت کوتاهی موفقیت آمیز بود، نتیجه سیاسی بیشتری از فاجعه سیسیلی بود. نام Lysistrata را می توان به عنوان "آزاد کننده جنگ" یا "شکست دهنده ارتش" ترجمه کرد.
اقتباس های مدرن از نمایشنامه اغلب در هدف خود فمینیستی و/یا صلح طلبانه هستند، اما بازی اصلی نه به ویژه فمینیستی بود و نه بدون قید و شرط صلح طلبانه. حتی با وجود اینکه آریستوفان ظاهراً با وضعیت زنانه همدلی داشت، همچنان تمایل داشت که کلیشههای جنسی زنان را به عنوان موجوداتی غیرمنطقی که نیاز به محافظت از خود و دیگران دارند، تقویت کند. مطمئناً به نظر می رسد واضح است که آریستوفان در واقع از قدرت سیاسی واقعی برای زنان دفاع نمی کرد.
باید به خاطر داشت که این زمانی بود که زنان رای نداشتند و مردان فرصت های زیادی برای تحریک جنسی خود داشتند. اشتها در جای دیگر در واقع، این ایده که یک زن می تواند نفوذ کافی برای پایان دادن به جنگ داشته باشد کاملاً مورد توجه قرار می گرفتبرای تماشاگران یونانی مسخره است. جالب اینجاست که لیسیستراتا هنگام وضع قوانین ممنوعیت جنسی، مواردی را نیز در نظر می گیرد که زن مجبور به تسلیم شدن می شود ، در این صورت آنها باید این کار را با لطفی بد و به گونه ای انجام دهند که استطاعت مالی داشته باشند. حداقل رضایت برای شریک زندگی خود، منفعل ماندن و شرکت در بازی عاشقانه بیش از آنچه که مطلقاً موظف هستند، شرکت نمی کنند. اگرچه نقشهای جنسیتی معکوس شد (با اینکه زنان تا حدی مانند مردان در ابتکار عمل سیاسی عمل میکردند و مردان بیشتر شبیه زنان رفتار میکردند)، در تئاتر یونان همه بازیگران در واقع مرد بودند. شخصیتهای مرد نمایش احتمالاً فالوسهای چرمی بزرگ و بلند میپوشیدند.
خود لیسیستراتا ، با این حال، به وضوح یک زن استثنایی است و حتی زمانی که زنان دیگر در تصمیم خود دچار تزلزل میشوند، او قوی و متعهد باقی می ماند . او معمولاً کاملاً از سایر زنان جدا است: خودش هیچ میل جنسی از خود نشان نمی دهد، هیچ معشوقه یا شوهر آشکاری ندارد و عمداً با مردان معاشقه نمی کند. او باهوشتر، شوختر است و عموماً لحن جدیتری نسبت به زنان دیگر اتخاذ میکند و از زبان متفاوتی استفاده میکند. به این دلایل، به نظر می رسد که هم قاضی و هم نمایندگان به او احترام بیشتری می گذارند و در پایان نمایشنامه، اوقدرت خود را بر مردان نشان داد، در حالی که حتی رهبران محترم یونان تسلیم استدلال های او بودند.
شباهت های زیادی بین «Lysistrata» و “ وجود دارد. شوالیه ها» (جایی که قهرمان داستان یک ناجی غیر محتمل آتن است)، و همچنین با دو نمایشنامه دیگر از « آریستوفان » با موضوع صلح، «آچارنیان» و «صلح» (بهویژه استفاده او از چهرههای تمثیلی پر از کنایههای جنسی، مانند شکل آشتی یا صلح). «Thesmophoriazusae» ، یکی دیگر از نمایشنامههای « آریستوفان » با تمرکز بر مسائل جنسیتی، در همان سالی با «Lysistrata» ارائه شد. ” .
مثل همه نمایشنامههای آریستوفان (و به طور کلی کمدی قدیمی)، طنز بسیار موضوعی است و نمایشنامهنویس انتظار داشت مخاطبانش با بیشمار شخصیتها، مکانها و مسائل محلی آشنا باشید، مشکلی که هر تهیهکنندهای در تلاش برای روی صحنه بردن «Lysistrata» برای مخاطبان مدرن با آن مواجه است. علاوه بر شوخ طبعی و طنزهای پرخاشگر و پرخطر، بسیاری از طنز نمایشنامه از دانش مخاطبان از شخصیت های خاص زندگی عمومی و تاریخ اخیر آتن ناشی می شود.
<. 17>«Lysistrata» به دوران میانی حرفه آریستوفان تعلق دارد، با این حال، زمانی که او شروع به جدایی چشمگیر از کنوانسیون های قدیمی کرد.کمدی. به عنوان مثال، یک گروه کر دوتایی را در خود جای داده است (که نمایشنامه را بر علیه خود تقسیم می کند - پیرمردها در مقابل پیرزنان - اما بعداً با هم متحد می شوند تا موضوع اصلی نمایشنامه یعنی آشتی را به نمایش بگذارند). مستقیماً) و یک آگون یا مناظره غیرمعمول دارد (از این نظر که قهرمان داستان، لیسیستراتا، تقریباً همه صحبتها را انجام میدهد، هم سؤال و هم پاسخ میدهد، در حالی که آنتاگونیست - قاضی - صرفاً سؤالی عجیب میپرسد یا خشم خود را ابراز میکند). شخصیت خود لیسیستراتا بسیار به عنوان مغز متفکر اکشن و تقریباً گاهی به عنوان کارگردان روی صحنه عمل می کند.
منابع
| بازگشت به بالای صفحه
|
- ترجمه انگلیسی جورج تئودوریدیس (شعر در ترجمه): //www.poetryintranslation.com/PITBR/Greek/Lysistrata.htm
- نسخه یونانی با ترجمه کلمه به کلمه (پروژه پرسئوس): //www. .perseus.tufts.edu/hopper/text.jsp?doc=Perseus:text:1999.01.0035
[rating_form id=”1″]
(کمدی، یونانی، 411 ق.م، 1320 سطر)
مقدمه