Pharsalia (De Bello Civili) – لوکان – روم باستان – ادبیات کلاسیک

John Campbell 12-08-2023
John Campbell
اصل و با بروتوس استدلال می کند که شاید جنگیدن بهتر از هیچ کاری باشد، همانقدر که جنگ داخلی نفرت انگیز است. کاتو پس از جانبداری از پومپی، به عنوان کوچک‌تر از دو شر، با همسر سابقش ازدواج می‌کند و به میدان می‌رود. سزار علیرغم تاخیرهای مقاومت شجاعانه دومیتیوس، از طریق ایتالیا به سمت جنوب ادامه می‌دهد و تلاش می‌کند تا پومپیوس را در براندیزیوم محاصره کند، اما ژنرال به سختی به یونان فرار می‌کند. توسط جولیا، همسر مرده اش و دختر سزار. سزار به رم بازمی‌گردد و شهر را غارت می‌کند، در حالی که پمپی به بررسی متحدان خارجی بالقوه می‌پردازد. سزار سپس به سوی اسپانیا می رود، اما نیروهایش در محاصره طولانی ماسیلیا (مارسی) بازداشت می شوند، اگرچه شهر در نهایت پس از یک نبرد دریایی خونین سقوط می کند.

سزار یک لشکرکشی پیروزمندانه در اسپانیا علیه افرانیوس و پتریوس انجام می دهد. . در همین حال، نیروهای پمپی یک قایق حامل سزارین ها را که ترجیح می دهند به جای اسیر شدن، یکدیگر را بکشند، رهگیری می کنند. کوریو از طرف سزار لشکرکشی به آفریقا به راه می اندازد، اما او توسط جوبا پادشاه آفریقایی شکست می خورد و کشته می شود.

سنای در تبعید، پومپیوس را به عنوان رهبر واقعی روم تأیید می کند و آپیوس برای اطلاع از این موضوع با اوراکل دلفی مشورت می کند. سرنوشت او در جنگ، ترک با یک پیشگویی گمراه کننده. در ایتالیا، سزار پس از خنثی کردن شورش، به سمت براندیزیوم حرکت می‌کند و برای دیدار با ارتش پومپه از دریای آدریاتیک عبور می‌کند. با این حال، فقط الفبخشی از سربازان سزار زمانی که طوفان مانع عبور بیشتر می شود، گذرگاه را تکمیل می کنند. سزار شخصاً سعی می کند پیامی را بازگرداند و خود تقریباً غرق می شود. در نهایت، طوفان فروکش می کند و ارتش ها با قدرت کامل مقابل یکدیگر قرار می گیرند. با در دست داشتن نبرد، پمپی همسرش را به امن در جزیره لسبوس می فرستد.

سپاهان پومپیوس، ارتش سزار را مجبور می کنند (علی رغم تلاش های قهرمانانه صد در صد اسکاوا) به حیات وحش برگردند. زمین تسالی، جایی که ارتش منتظر نبرد روز بعد در فارسالوس هستند. پسر پومپی، سکستوس، با جادوگر قدرتمند تسالیایی، اریکتو، مشورت می کند تا آینده را دریابد. او جسد یک سرباز مرده را در مراسمی وحشتناک زنده می‌کند و او شکست پومپه و ترور نهایی سزار را پیش‌بینی می‌کند.

سربازان برای نبرد فشار می‌آورند، اما پومپه تمایلی به درگیری ندارد تا اینکه سیسرو او را متقاعد به حمله کند. . در این رویداد سزارین ها پیروز می شوند و شاعر از دست دادن آزادی ابراز تاسف می کند. سزار به ویژه ظالمانه است زیرا او Domitius در حال مرگ را به سخره می گیرد و سوزاندن مرده پمپئیان را ممنوع می کند. این صحنه با توصیف حیوانات وحشی که اجساد را می جوند، و سوگواری برای "تسالی بدبخت" نقطه گذاری می شود.

خود پومپیه از نبرد می گریزد تا دوباره با همسرش در لسبوس متحد شود و سپس ادامه می دهد. به کیلیکیه برای بررسی گزینه های خود. او تصمیم می گیرد از مصر کمک بگیرد، اما فرعون بطلمیوس چنین استترس از قصاص سزار و نقشه قتل پومپه هنگام فرود. پومپه به خیانت مشکوک است، اما پس از دلجویی از همسرش، به تنهایی تا ساحل پارو می زند تا با متانت رواقی به سرنوشت خود برسد. جسد بی سر او به اقیانوس پرتاب می شود، اما در ساحل می نشیند و از کوردوس به خاک سپرده می شود.

همسر پومپیوس به سوگ شوهرش می نشیند و کاتو رهبری آرمان سنا را بر عهده می گیرد. او قصد دارد دوباره جمع شود و قهرمانانه ارتش را در سراسر آفریقا به حرکت درآورد تا با پادشاه جوبا متحد شود. در راه، او از پیشگویی می گذرد اما با استناد به اصول رواقی از مشورت با آن امتناع می ورزد. سزار در راه خود به مصر از تروا بازدید می کند و به خدایان اجدادی خود احترام می گذارد. رسول فرعون در بدو ورود به مصر، سر پومپه را به او تقدیم می‌کند، که در آن سزار برای پنهان کردن شادی خود از مرگ پومپه غمگین می‌شود.

زمانی که سزار در مصر است توسط خواهر فرعون، کلئوپاترا، فریفته می‌شود. ضیافتی برگزار می شود و پوتینوس، وزیر بدبین و خونخوار بطلمیوس، برای ترور سزار نقشه می کشد، اما خود در حمله غافلگیرانه به کاخ کشته می شود. حمله دوم توسط گانیمد، یک نجیب مصری انجام می شود، و شعر به طور ناگهانی شکسته می شود، زیرا سزار برای جان خود می جنگد.

تحلیل

بازگشت به بالای صفحه

همچنین ببینید: چه کسی آژاکس را کشت؟ تراژدی ایلیاد

لوکان "Pharsalia" را در حدود سال 61 پس از میلاد آغاز کرد، و چندین کتاب قبل از امپراتور نرون در گردش بود.درگیری تلخ با لوکان . با وجود منع نرون از انتشار هر یک از شعرهای لوکان ، او به کار بر روی حماسه ادامه داد. زمانی که لوکان به دلیل مشارکت احتمالی خود در توطئه پیسونیان در سال 65 میلادی مجبور به خودکشی شد، ناتمام ماند. در مجموع ده کتاب نوشته شد و همگی باقی مانده اند، اگرچه کتاب دهم به طور ناگهانی با سزار در مصر منفجر می شود.

عنوان، "Pharsalia" ، اشاره ای به نبرد Farsalus است. که در سال 48 پیش از میلاد در نزدیکی فارسالوس، تسالی، در شمال یونان رخ داد. با این حال، این شعر معمولاً تحت عنوان توصیفی تر «De Bello Civili» ( «درباره جنگ داخلی» ) نیز شناخته می شود.

اگرچه شعر به طور تصوری است. یک حماسه تاریخی، لوکان در واقع بیشتر به اهمیت رویدادها توجه داشت تا خود رویدادها. به طور کلی، وقایع در سرتاسر شعر در قالب جنون و هتک حرمت توصیف می‌شوند، و بیشتر شخصیت‌های اصلی به طرز وحشتناکی معیوب و غیرجذاب هستند: مثلاً سزار ظالم و کینه‌جو است، در حالی که پومپه بی‌اثر و بی‌الهام است. صحنه‌های نبرد به‌عنوان موقعیت‌های باشکوه مملو از قهرمانی و افتخار به تصویر کشیده نمی‌شوند، بلکه بیشتر به‌عنوان پرتره‌هایی از وحشت خونین به تصویر کشیده می‌شوند، جایی که طبیعت برای ساختن موتورهای محاصره وحشتناک ویران می‌شود و حیوانات وحشی بی‌رحمانه گوشت مردگان را می‌شارند.

بزرگاستثنای این پرتره به طور کلی تیره و تار، شخصیت کاتو است که به عنوان یک ایده آل رواقی در برابر جهانی دیوانه شده ایستاده است (مثلاً او به تنهایی از مشورت با اوراکل ها در تلاش برای دانستن آینده خودداری می کند). به نظر می‌رسد که پومپیوس پس از نبرد فارسالوس تغییر شکل داده و به نوعی شهید سکولار تبدیل شده است و در هنگام ورود به مصر در برابر مرگ حتمی آرام است. بنابراین، لوکان اصول رواقی و جمهوری خواهانه را در تضاد شدید با جاه طلبی های امپریالیستی سزار، که، در هر صورت، پس از نبرد سرنوشت ساز به هیولایی بزرگتر تبدیل می شود، ارتقا می دهد.

با توجه به لوکان. ضد امپریالیسم واضح ، تقدیم چاپلوس به نرون در کتاب 1 تا حدودی گیج کننده است. برخی از محققان سعی کرده‌اند این سطور را به طعنه بخوانند، اما بیشتر آن‌ها را به‌عنوان تقدیمی سنتی می‌دانند که در زمانی قبل از آشکار شدن حقارت واقعی حامی لوکان نوشته شده است. این تفسیر با این واقعیت پشتیبانی می‌شود که بخش زیادی از «Pharsalia» قبل از اینکه لوکان و نرون از هم جدا شوند، در گردش بوده است.

لوکان بشدت تحت تأثیر سنت شعر لاتین بود، به ویژه Ovid «مگردونه» و Vergil 's "Aeneid" . دومی اثری است که «Pharsalia» به طور طبیعی با آن مقایسه می‌شود، و اگرچه لوکان اغلب ایده‌هایی از حماسه ورجیل را به خود اختصاص می‌دهد، او اغلب آن‌ها را برعکس می‌کند.به منظور تضعیف هدف اصلی و قهرمانانه آنها. بنابراین، در حالی که توصیف های

ورژیل ممکن است خوش بینی نسبت به شکوه های آینده رم تحت حکومت آگوست را برجسته کند، لوکان ممکن است از صحنه های مشابه برای ارائه بدبینی تلخ و غم انگیز استفاده کند. در مورد از دست دادن آزادی تحت امپراتوری آینده.

لوکان روایت خود را به عنوان مجموعه ای از قسمت های مجزا، اغلب بدون هیچ گونه خطوط انتقالی یا تغییر صحنه، بسیار شبیه به طرح های اسطوره ای ارائه می کند. با هم در اووید «دگردیسی» ، برخلاف تداوم شدید شعر حماسی عصر طلایی.

مانند تمام عصر نقره. لوکان شاعران و اکثر مردان جوان طبقه بالای آن دوره، به خوبی در بلاغت آموزش دیده بود، که به وضوح بیانگر بسیاری از سخنرانی های متن است. این شعر همچنین با سطرهای کوتاه و یا شعارهایی معروف به «sententiae» نشانه گذاری شده است، تاکتیکی بلاغی که معمولاً توسط اکثر شاعران عصر نقره استفاده می شود و برای جلب توجه جمعیت علاقه مند به خطابه به عنوان نوعی سرگرمی عمومی استفاده می شود. معروف ترین آنها "Victrix causa deis placuit sed Victa Catoni" ("آرم پیروز خدایان را خشنود کرد، اما مغلوب ها کاتو را خشنود کردند".

"Pharsalia" بسیار محبوب بود. در زمان لوکان ، و در اواخر دوران باستان و در قرون وسطی یک متن مدرسه باقی ماند. دانته شامل لوکان در میان دیگر آثار کلاسیک استشاعران در اولین دایره «دوزخ» او . کریستوفر مارلو نمایشنامه نویس الیزابتی برای اولین بار ترجمه کتاب اول را منتشر کرد، در حالی که توماس می با ترجمه کامل به دوبیتی های قهرمانانه در سال 1626، و حتی ادامه لاتین شعر ناقص را دنبال کرد.

6>

منابع

بازگشت به بالای صفحه

همچنین ببینید: فهرست شخصیت های مهم - ادبیات کلاسیک
  • ترجمه انگلیسی توسط سر ادوارد ریدلی (پروژه پرسئوس): //www.perseus.tufts.edu/hopper/text?doc=Perseus%3Atext%3A1999.02.0134
  • لاتین نسخه با ترجمه کلمه به کلمه (Perseus Project): //www.perseus.tufts.edu/hopper/text?doc=Perseus%3atext%3a1999.02.0133

(شعر حماسی، لاتین/رومی، 65 پس از میلاد، 8060 سطر)

مقدمه

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها