هیپولیتوس – اوریپید – یونان باستان – ادبیات کلاسیک

John Campbell 11-06-2024
John Campbell

(تراژدی، یونانی، 428 ق.م، 1466 سطر)

مقدمهآفرودیت، الهه عشق، توضیح می‌دهد که هیپولیتوس عهد پاکدامنی قسم خورده است و اکنون از احترام به او خودداری می‌کند و در عوض به آرتمیس، الهه پاک شکار احترام می‌گذارد. به هیپولیتوس در مورد تحقیر آشکار او نسبت به آفرودیت هشدار داده می شود، اما او از گوش دادن خودداری می کند. آفرودیت به عنوان یک اقدام انتقام‌جویانه برای بی‌اعتنایی هیپولیتوس، باعث شد که فدرا، همسر تسئوس و نامادری هیپولیتوس، دیوانه‌وار عاشق او شوند. در حال خوردن یا خوابیدن، و فدرا در نهایت با اکراه اعتراف کرد که از عشق به هیپولیتوس بیمار است، و اینکه قصد دارد خود را از گرسنگی بکشد تا با شرافت خود بمیرد، گروه کر و پرستارش را شوکه می کند.

با این حال، پرستار به زودی از شوک خود بهبود می‌یابد و از فیدرا می‌خواهد که تسلیم عشقش شود و زندگی کند و به فیدرا می‌گوید که دارویی می‌داند که او را درمان می‌کند. با این حال، در عوض، پرستار می‌دود تا به هیپولیتوس از میل فدرا بگوید (برخلاف خواسته‌های فدرا، حتی اگر از روی عشق به او باشد)، و او را وادار می‌کند سوگند یاد کند که به هیچ‌کس دیگری نگوید. او با جنجالی خشمگین و زن ستیزانه در مورد طبیعت مسموم زنان واکنش نشان می دهد

از آنجایی که راز فاش شده است، فیدرا معتقد است که وی خراب شده است و پس از اینکه گروه کر را به مخفی کاری سوگند می دهد، به داخل می رود و خود را حلق آویز می کند. سپس تسئوس برمی گردد و جسد همسرش را به همراه نامه ای که به وضوح به نظر می رسد، کشف می کندمقصر مرگ او را هیپولیتوس قرار دهید. تسئوس خشمگین با تفسیر نادرست از این به این معنا که هیپولیتوس به فدرا تجاوز کرده است، پسرش را تا سر حد مرگ یا حداقل تبعید نفرین می کند و از پدرش پوزئیدون می خواهد تا نفرین را اجرا کند. هیپولیتوس به بی گناهی خود اعتراض می کند، اما به دلیل سوگند الزام آور که قبلاً به پرستار قسم خورده است، نمی تواند تمام حقیقت را بگوید. همانطور که گروه کر مرثیه ای می خواند، هیپولیتوس به تبعید می رود.

همچنین ببینید: چرا ادیپ از کورنت خارج می شود؟

اما، به زودی یک پیام آور ظاهر می شود تا گزارش دهد که چگونه هیپولیتوس سوار ارابه خود شد تا پادشاهی را ترک کند، یک هیولای دریایی فرستاده شده توسط پوزئیدون (در آفرودیت) درخواست) اسب هایش را ترساند و هیپولیتوس را در امتداد صخره ها کشید. هیپولیتوس در حال مرگ است، اما تسئوس همچنان از باور اعتراضات پیام رسان مبنی بر بیگناه بودن هیپولیتوس امتناع می ورزد و از رنج هیپولیتوس لذت می برد.

سپس آرتمیس ظاهر می شود و حقیقت را به او می گوید و توضیح می دهد که پسرش بی گناه است و همین فدرا مرده که دروغ گفته بود، اگرچه او همچنین توضیح می دهد که مقصر اصلی باید آفرودیت باشد. در حالی که هیپولیتوس به سختی زنده به داخل برده می‌شود، آرتمیس قول انتقام از آفرودیت می‌دهد و قول می‌دهد هر مردی را که آفرودیت در جهان برایش عزیزتر است بکشد. هیپولیتوس با آخرین نفس هایش پدرش را از مرگ تبرئه می کند و سرانجام می میرد> بازگشت به بالای صفحه

اعتقاد بر این است که Euripides برای اولین بار درماناسطوره در نمایشنامه ای به نام «هیپولیتوس کالیپتومنوس» ( «هیپولیتوس با حجاب» )، که اکنون گم شده است، که در آن او یک فدرا شهوتران بی شرمانه را به تصویر می کشد که مستقیما هیپولیتوس را روی صحنه مطرح می کند. نارضایتی تماشاگران آتنی او سپس این اسطوره را در «هیپولیتوس استفانوفوروس» ( «هیپولیتوس تاج‌دار» ) بازنگری کرد، این اسطوره نیز شکست خورد، این بار با یک فدرا بسیار متواضع‌تر که با اشتهای جنسی او مبارزه می‌کند. نمایشنامه بازمانده، که به سادگی «هیپولیتوس» نام دارد، نسبت به هر یک از این نمایشنامه‌های گمشده قبلی، رفتاری یکنواخت‌تر و از نظر روان‌شناختی پیچیده‌تر با شخصیت‌ها ارائه می‌کند، و رفتاری پیچیده‌تر از آنچه که معمولاً در بازگویی سنتی یافت می‌شود. از اسطوره ها.

این یکنواختی به گونه ای نشان داده می شود که هیچ یک از دو شخصیت اصلی، فدرا و هیپولیتوس، در پرتوی کاملاً مطلوب ارائه نمی شوند. اوریپید در ارائه شخصیت هایی مانند مدیا و الکترا اغلب به زن ستیزی متهم شده است، اما فدرا در اینجا در ابتدا به عنوان یک شخصیت عموماً همدل معرفی می شود که شرافتمندانه در برابر شانس های طاقت فرسا برای انجام کار درست مبارزه می کند. با این حال، توجه ما به او با کیفرخواست او نسبت به هیپولیتوس کاهش می یابد. از سوی دیگر، شخصیت هیپولیتوس به شکلی غیرهمدلانه به عنوان فردی پاکدامن و زن ستیز به تصویر کشیده می شود، اگرچه او تا حدی با امتناع از زیر پا گذاشتن سوگند خود به پرستار و رستگار شده است.با بخشش پدرش.

همچنین ببینید: اساطیر یونانی پرس: شرحی از داستان پرس

خدایان آفرودیت و آرتمیس به ترتیب در ابتدا و انتهای نمایش ظاهر می‌شوند و عمل را قاب می‌دهند و احساسات متضاد شور و عفت را نشان می‌دهند. اوریپید تقصیر این تراژدی را دقیقاً به گردن هیپولیتوس در رد آفرودیت می اندازد (به جای عدم همدردی او با فدرا یا زن ستیزی او)، و نشان می دهد که نیروی بدخواه واقعی در نمایشنامه میل غیرقابل کنترلی است که توسط آفرودیت کینه توز تجسم یافته است. الهه ناراضی عفت، آرتمیس، اما سعی نمی کند از محبوب خود محافظت کند، همانطور که اغلب خدایان انجام می دهند، بلکه او را در همان لحظه مرگ رها می کند.

از جمله موضوعات نمایشنامه می توان به موارد زیر اشاره کرد: میل شخصی در مقابل استانداردهای جامعه. احساسات کنترل نشده در مقابل کنترل بیش از حد. عشق یکطرفه؛ ماهیت مقدس سوگند؛ عجله در قضاوت؛ و خصلت ناپسند خدایان (همانطور که تسلیم غرور، غرور، حسادت و خشم می شوند).

منابع

بازگشت به بالای صفحه

  • ترجمه انگلیسی توسط E. P. Coleridge (Internet Classics آرشیو): //classics.mit.edu/Euripides/hippolytus.html
  • نسخه یونانی با ترجمه کلمه به کلمه (Perseus Project): //www.perseus.tufts.edu/hopper/text. jsp?doc=Perseus:text:1999.01.0105

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها