فهرست مطالب
(تراژدی، لاتین/رومی، حدود 54 پس از میلاد، 1344 سطر)
مقدمهمحافظت در برابر لیکوس ظالم، که کرئون را کشته و کنترل شهر تبس را در زمان غیبت هرکول به دست گرفته است. آمفیتریون به درماندگی خود در برابر قدرت لیکوس اعتراف می کند. وقتی لیکوس مگارا و فرزندانش را تهدید به کشتن میکند، او اعلام میکند که حاضر است بمیرد و فقط از او زمان میخواهد تا خود را آماده کند. بازگشت دشمن وقتی لیکوس برمی گردد تا نقشه های خود را علیه مگارا اجرا کند، هرکول برای او آماده است و او را می کشد.
سپس الهه آیریس و یکی از خشمگین ها به درخواست جونو ظاهر می شوند و هرکول را به جنون می کشانند و در جنون خود را، او زن و فرزندان خود را می کشد. هنگامی که از جنون خود رهایی یافت، از کاری که انجام داده است به شدت ناراحت می شود و در آستانه کشتن خود است که تسئوس از راه می رسد و دوست قدیمی خود را متقاعد می کند که تمام افکار خودکشی را کنار بگذارد و به دنبال او به آتن برود.
تجزیه و تحلیل
| بازگشت به بالای صفحه همچنین ببینید: خواستگارها در ادیسه: هر آنچه باید بدانید چگونه توصیف می شوند |
اگرچه «هرکول فورنس» از بسیاری از نقایص رنج می برد که نمایشنامه های سنکا به طور کلی متهم به آن هستند. به عنوان مثال، سبک بیش از حد بلاغی آن و عدم توجه آشکار آن به الزامات فیزیکی صحنه، همچنین به عنوان حاوی قطعاتی با زیبایی بینظیر، خلوص و صحت بسیار زیاد زبان و بی عیب شناخته میشود.صیغه سازی به نظر میرسد که این اثر، نه کمتر از درامهای رنسانس مارلو یا راسین، برای تأثیر آن بر گوش طراحی شده است، و در واقع ممکن است برای خواندن و مطالعه به جای اجرای روی صحنه نوشته شده باشد.
اگرچه طرح نمایشنامه به وضوح بر اساس "هراکلس" ، اوریپید " نسخه بسیار قبلی از همان داستان است، سنکا عمدا از آن اجتناب می کند. شکایت اصلی که به آن نمایشنامه وارد می شود، این است که وحدت نمایشنامه در واقع با اضافه شدن جنون هرکول (هراکلس) از بین می رود و عملاً پس از اینکه طرح اصلی به نتیجه رضایت بخش خود رسید، طرحی جداگانه و ثانویه را معرفی می کند. سنکا با معرفی، درست در شروع درام، ایده عزم جونو برای غلبه بر هرکول به هر وسیله ممکن، به این امر دست می یابد، پس از آن جنون هرکول دیگر فقط به یک زائده ناخوشایند تبدیل نمی شود، بلکه جالب ترین است. بخشی از طرح داستان، و یکی از مواردی که از ابتدای درام پیش بینی شده است.
در حالی که اوریپید جنون هراکلس را به عنوان نمایشی از عدم توجه کامل خدایان به رنج انسان تفسیر می کند. و نشانه ای از فاصله غیرقابل عبور بین دنیای انسانی و الهی است، سنکا از تحریف های زمانی (به ویژه مقدمه اولیه جونو) به عنوان وسیله ای برای نشان دادن این موضوع استفاده می کند که جنون هرکول فقط یک اتفاق ناگهانی نیست، بلکه تدریجیتوسعه داخلی این امکان کاوش بسیار بیشتری را در روانشناسی نسبت به رویکرد ایستاتر Euripides می دهد.
Seneca همچنین زمان را به روش های دیگری دستکاری می کند، مانند جایی که به نظر می رسد زمان کاملاً در حالت تعلیق است. برخی از صحنه ها در حالی که در برخی دیگر زمان زیادی می گذرد و عمل زیادی رخ می دهد. در برخی صحنه ها دو رویداد همزمان به صورت خطی توصیف می شود. توصیف طولانی و مفصل آمفیتریون از قتلهای هرکول، در اواخر نمایشنامه، جلوهای شبیه به یک سکانس اسلوموشن در یک فیلم ایجاد میکند و همچنین شیفتگی تماشاگران (و خودش) به وحشت و خشونت را برآورده میکند.
بنابراین، نمایشنامه را نباید صرفاً به عنوان یک تقلید ضعیف از یک اصل یونانی دید. بلکه اصالت را هم در موضوع و هم در سبک به نمایش می گذارد. این ترکیبی خاص از درام بلاغی، منشی، فلسفی و روانشناختی است، بهطور مشخص سنکانی و قطعاً تقلیدی از اوریپید نیست. مانند: «جنایت موفق و اقبال را فضیلت گویند»; "اولین هنر یک پادشاه قدرت تحمل نفرت است"; "چیزهایی که تحمل آنها سخت بود، به خاطر سپردن آنها شیرین است"؛ «کسی که به اصل و نسب خود می بالد، شایستگی های دیگری را می ستاید». و غیره.
منابع
| بازگشت به بالای صفحه همچنین ببینید: Aegeus: دلیل پشت نام دریای اژه |
- ترجمه انگلیسی توسط فرانک جاستوس میلر (Theoi.com)://www.theoi.com/Text/SenecaHerculesFurens.html
- نسخه لاتین (Google Books): //books.google.ca/books?id=NS8BAAAAMAAJ&dq=seneca%20hercules%20furens&pg= PA2