الکترا – سوفوکل – خلاصه نمایشنامه – اساطیر یونانی – ادبیات کلاسیک

John Campbell 24-08-2023
John Campbell

(تراژدی، یونانی، حدود 410 ق.م، 1510 سطر)

مقدمهMycenae (یا Argos در برخی نسخه‌های افسانه ) از جنگ تروا با صیغه‌ی جدید خود، کاساندرا، بازگشته بود . همسرش، کلیتمنسترا ، که سالها از آگاممنون کینه توز بود، از زمانی که او دخترشان Iphigenia را در آغاز جنگ تروا قربانی کرد. خدایان را آرام کنند، و در همین حین، اگیستوس، پسر عموی جاه طلب آگاممنون را به عنوان عاشق گرفته بودند، هم آگاممنون و هم کاساندرا را کشتند.

اورستس، پسر نوزاد آگاممنون و کلیتمنسترا، برای امنیت خود به خارج از کشور به فوکیس فرستاده شد. در حالی که خواهرش الکترا در Mycenae باقی ماند (اگرچه کم و بیش به مقام خدمتکار کاهش یافت) و خواهر کوچکترشان کریزوتمیس (که اما اعتراضی نکرد و به دنبال انتقام از مادر و اگیستوس نبود).

هنگامی که نمایشنامه شروع می شود ، سال ها پس از مرگ آگاممنون ، اورست که اکنون یک مرد بالغ شده است، مخفیانه به همراه دوستش پیلادس فوکیسی به Mycenae می رسد و یک خدمتکار یا معلم قدیمی آنها با اعلام این که اورستس مرده است، نقشه ای برای ورود به کاخ کلیتمنسترا در نظر می گیرند و این دو مرد (در واقع اورستس و پیلادس) برای تحویل یک کوزه با بقایای او می آیند. با قتل پدرش آگاممنون کنار آمد و از مرگ او نزد گروه کر زنان میسیایی اظهار تاسف کرد. او به شدت با خواهرش کریزوتمیس بحث می کندبه خاطر اقامتش با قاتلان پدرش و با مادرش که هرگز قتل او را نبخشیده بود. تنها امید او این است که روزی برادرش اورستس برای انتقام از آگاممنون بازگردد.

وقتی پیام (پیرمرد فوکیس) با خبر مرگ می رسد از اورستس، بنابراین، الکترا ویران شده است، اگرچه کلیتمنسترا از شنیدن آن آسوده می شود. کریزوتمیس اشاره می کند که در مقبره آگاممنون هدایایی و یک دسته مو دیده است و به این نتیجه می رسد که اورستس باید بازگشته باشد، اما الکترا استدلال های او را رد می کند و متقاعد شده است که اورستس اکنون مرده است. الکترا به خواهرش پیشنهاد می کند که اکنون به عهده آنهاست که ناپدری منفورشان آگیستوس را بکشند، اما کریزوتمیس از کمک کردن خودداری می کند و به غیر عملی بودن این نقشه اشاره می کند.

هنگامی که اورستس به قصر می رسد. ، با حمل کوزه ای که ظاهراً خاکستر خود را در خود دارد، ابتدا نه الکترا را می شناسد و نه او را. با این حال، اورست که دیر متوجه می شود او کیست، هویت خود را برای خواهر عاطفی اش فاش می کند، خواهری که در هیجان و شادی او از زنده بودنش تقریباً به هویت او خیانت می کند.

الکترا اکنون درگیر نقشه آنهاست>، اورستس و پیلادس وارد خانه می شوند و مادرش، کلیتمنسترا را می کشند، در حالی که الکترا مراقب آگیستوس است. آنها جسد او را زیر ملحفه ای پنهان می کنند و وقتی آگیستوس به خانه باز می گردد، آن را به او تقدیم می کنند و ادعا می کنند که جسد اورستس است. چه زمانیآگیستوس برای کشف همسر مرده‌اش حجاب را برمی‌دارد، اورست خودش را نشان می‌دهد، و نمایشنامه به پایان می‌رسد که آگیستوس برای کشته شدن در آتش‌گاه، همان مکانی که آگاممنون کشته شد، به پایان می‌رسد.

<. 7>

تجزیه و تحلیل

بازگشت به بالای صفحه

داستان بر اساس "نوستوی" ، حماسه ای گمشده از ادبیات یونان باستان و بخش "حماسه" است. چرخه" ، تقریباً دوره بین هومر "ایلیاد" و "ادیسه" او را پوشش می‌دهد. 19 . این گونه‌ای از داستانی است که ایسخلوس در " حامل لیبراسیون" (بخشی از "اورستیا" او نقل کرده است. سه گانه) حدود چهل سال قبل. Euripides همچنین نمایشنامه "Electra" را تقریباً همزمان با Sophocles نوشت، اگرچه تفاوتهای قابل توجهی بین دو طرح وجود دارد. علیرغم اینکه بر اساس همان داستان اصلی ساخته شده است.

«الکترا» به دلیل بررسی دقیق آن به طور گسترده به عنوان بهترین شخصیت درام سوفوکل شناخته می شود اخلاق و انگیزه های خود الکترا. در جایی که ایسخلوس داستان را با توجه به مسائل اخلاقی مرتبط بیان کرد، سوفوکل (مانند اوریپید ) به مشکل شخصیت می پردازد و می پرسد چه نوع زنی است. به شدت می خواهد مادرش را بکشد.

همچنین ببینید: ترجمه کاتولوس 50

الکترا به عنوان یک فرد بسیار احساساتی است وسرسختانه به اصول عدالت، تکریم و شرافت اختصاص دارد (حتی اگر گاهی درک او از این اصول مشکوک به نظر می رسد). اورستس ، از سوی دیگر، به عنوان یک جوانی ساده لوح و بی تجربه به تصویر کشیده می شود که بیشتر به این دلیل عمل می کند که او توسط اوراکل آپولو آموزش دیده است تا به دلیل احساسات شدید یا عمیق. کریزوتمیس نسبت به الکترا کمتر احساسی و بی‌تفاوت‌تر است و به اصل مصلحت می‌چسبد تا بتواند آسایش و سود خود را به حداکثر برساند.

گروه کر نمایشنامه که در این مورد از باکره های قصر Mycenae تشکیل شده است، به طور سنتی محفوظ و محافظه کار است، اگرچه این گروه کر از موضع متعارف خود صرف نظر می کند تا با تمام وجود از الکترا و انتقام نهایی نمایشنامه حمایت کند.

مضامین اصلی که در نمایشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از تضاد بین عدالت و مصلحت (همانطور که به ترتیب در شخصیت های الکترا و کریزوتمیس تجسم یافته است). اثرات انتقام بر مرتکب آن (با نزدیک شدن به لحظه انتقام، الکترا به طور فزاینده ای غیرمنطقی می شود و درک مشکوک بر اصل عدالت را نشان می دهد که ادعا می کند با آن انگیزه دارد). و اثرات تحقیرآمیز بی شرمی .

سوفوکل جنبه های "بد" "قهرمانان" و جنبه های "خوب" "شرورها" را تصدیق می کند ، در اثر محو کردنتمایز بین این دو مقوله و دادن لحنی مبهم به نمایشنامه. بسیاری از محققان در مورد اینکه آیا پیروزی الکترا بر مادرش نشان دهنده پیروزی عدالت است یا سقوط (حتی جنون) الکترا اختلاف نظر دارند.

همچنین ببینید: زنان تروا - اوریپید

منابع

بازگشت به بالای صفحه

  • ترجمه انگلیسی توسط اف. استور (آرشیو کلاسیک های اینترنتی): //classics.mit.edu/Sophocles/electra.html
  • نسخه یونانی با ترجمه کلمه به کلمه (پروژه Perseus): //www.perseus.tufts. edu/hopper/text.jsp?doc=Perseus:text:1999.01.0187

[rating_form id=”1″]

John Campbell

جان کمپبل یک نویسنده و علاقه مندان به ادبیات ماهر است که به خاطر قدردانی عمیق و دانش گسترده اش از ادبیات کلاسیک معروف است. جان با اشتیاق به کلام مکتوب و شیفتگی خاصی به آثار یونان و روم باستان، سالها را به مطالعه و کاوش در تراژدی کلاسیک، شعر غزل، کمدی جدید، طنز، و شعر حماسی اختصاص داده است.با فارغ التحصیلی ممتاز در رشته ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر، پیشینه دانشگاهی جان او را برای تحلیل انتقادی و تفسیر این خلاقیت های ادبی جاودانه فراهم می کند. توانایی او در کنکاش در ظرایف شعرهای ارسطو، عبارات غنایی سافو، شوخ طبعی آریستوفان، تفکرات طنز آمیز یوونال، و روایت های گسترده هومر و ویرژیل واقعا استثنایی است.وبلاگ جان به عنوان یک پلت فرم مهم برای او عمل می کند تا بینش ها، مشاهدات و تفسیرهای خود را از این شاهکارهای کلاسیک به اشتراک بگذارد. او از طریق تجزیه و تحلیل دقیق خود از مضامین، شخصیت ها، نمادها و زمینه تاریخی، آثار غول های ادبی باستانی را زنده می کند و آنها را برای خوانندگان با هر زمینه و علاقه قابل دسترس می کند.سبک نوشتاری جذاب او هم ذهن و هم قلب خوانندگانش را درگیر می کند و آنها را به دنیای جادویی ادبیات کلاسیک می کشاند. با هر پست وبلاگ، جان به طرز ماهرانه ای درک علمی خود را با یک نکته عمیق به هم می پیونددارتباط شخصی با این متون، آنها را قابل ربط و مرتبط با دنیای معاصر می کند.جان که به عنوان یک مرجع در زمینه خود شناخته می شود، مقالات و مقالاتی را با چندین مجله و نشریه ادبی معتبر ارائه کرده است. تخصص او در ادبیات کلاسیک نیز او را به سخنران مورد علاقه در کنفرانس های دانشگاهی و رویدادهای ادبی مختلف تبدیل کرده است.جان کمپبل از طریق نثر شیوا و شور و شوق پرشور خود مصمم است زیبایی جاودانه و اهمیت عمیق ادبیات کلاسیک را احیا کند و جشن بگیرد. چه شما یک محقق متعهد باشید یا صرفاً یک خواننده کنجکاو باشید که به دنبال کشف دنیای ادیپ، اشعار عاشقانه سافو، نمایشنامه های شوخ طبع مناندر یا داستان های قهرمانانه آشیل هستید، وبلاگ جان وعده می دهد که منبع ارزشمندی باشد که آموزش، الهام بخشیدن و شعله ور شدن خواهد داشت. عشق مادام العمر به کلاسیک ها